Perdic | post date | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	post date U	تاریخ اینده گذاشتن
	post date U	پیش تاریخ کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	up-to-date U	تازه
	date U	افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
	date U	افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
	date U	در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
	date U	قدیمی
	date U	تاریخ روز و ماه و سال
	date U	قرار دادن داده در یک متن
	date U	فرمان DATE
	She will only date you if you ... U	او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
	up to date U	تازه
	out-of-date <idiom> U	از مد افتاده (دمد)
	to date U	باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
	date U	درخت خرما
	date U	نخل تاریخ
	date U	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
	date U	مدت معین کردن
	date U	سنه
	date U	تاریخ
	date U	موعد
	up to date U	بهنگام
	up to date U	جدید
	up to date U	مطابق اخرین طرز
	up-to-date U	تصحیح شده
	up-to-date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up-to-date U	امروزی تازه مطابق روز
	best-by date U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	out of date U	از مد افتاده
	out of date U	منسوخه
	out of date U	قدیمی
	out of date U	منقضی شده
	out of date U	از تاریخ گذشته
	up-to-date U	مطابق روز
	up-to-date U	متداول
	up to date U	متداول
	up to date U	مطابق روز
	up to date U	تصحیح شده
	up to date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up to date U	امروزی تازه مطابق روز
	up to date U	تجدید نظر کردن
	up-to-date U	بهنگام
	up-to-date U	جدید
	up-to-date U	مطابق اخرین طرز
	date U	خرما
	the date was not specified U	نشده بود
	value date U	تاریخ ارزش
	value date U	تاریخ اجرا والور
	date U	زمان
	up-to-date U	تجدید نظر کردن
	no date U	بی تاریخ
	of even date U	دارای همان تاریخ
	the date was not specified U	تاریخ ان معلوم
	effective date U	تاریخ اجرا
	effective date U	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
	due date U	موعدمقرر
	expiration date U	تاریخ انقضا
	accommodation date U	تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
	due date U	سر رسید
	due date U	موعد مقرر
	due date U	تاریخ سررسید
	due date U	سررسید
	due date U	تاریخ تادیه
	date of birth U	تاریختولد
	expiry date U	تاریخ انقضاء
	expiry date U	سررسید
	date [appointment] U	تاریخ
	sailing date U	تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
	maturity date U	تاریخ سررسید
	schedule date U	موعد طبق برنامه
	letter of even date U	نامه همین تاریخ
	system date U	تاریخ سیستم
	julain date U	تاریخ ژولین
	julain date U	تقویم ژولین
	target date U	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
	termination date U	تاریخ پایان
	completion date U	تاریخ تکمیل
	from the date on wards U	از این تاریخ به بعد
	maturity date U	موعد
	date stamp U	مهرتاریخ
	delivery date U	تاریخ تحویل
	Date of departure . Departure date. U	تاریخ عزیمت (روز حرکت )
	closing date U	تاریخ انقضاء
	closing date U	اخرین روز اخرین فرصت
	date of grace U	مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
	completion date U	تاریخ انجام کار
	sell-by date U	فروشبراساستاریخمصرف
	creation date U	تاریخ افرینش
	creation date U	تاریخ ایجاد
	critical date U	مدت زمان بحرانی
	current date U	تاریخ جاری
	date in issuing U	تاریخ صدور
	date of issuance U	تاریخ صدور
	date labour U	کار روز مزد
	date labourer U	کارگر روزمزد
	date labourer U	معادل daysman
	date of acquisition U	تاریخ خریداری
	date of acquisition U	تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
	What is todays date ? U	تاریخ امروز چیست ؟
	basic date U	تاریخ ترفیع
	basic date U	تاریخ شروع خدمت در هردرجه
	date plum U	خرماندو
	date palm U	درخت خرما
	date of shipment U	تاریخ حمل
	date of payment U	موعد پرداخت
	date of maturity U	موعد پرداخت
	date of maturity U	تاریخ انقضاء
	date of maturity U	تاریخ سررسید
	date of maturity U	موعد
	acceptance date U	تاریخ قبولی
	date-stone U	[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
	date tree U	درخت خرما
	date of birth U	تاریخ تولد
	I have a date with my fiandee. U	با نامزدم قرار ملاقات دارم
	backdating date U	پیش تاریخ
	date of acquisition	از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
	date [appointment] U	قرار ملاقات
	date [appointment] U	وعده ملاقات
	blind date U	قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
	best-before date [BBD] U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	due at a specified date after sight U	موجل
	automatic release date U	تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
	expiry date of the credit U	تاریخ انقضای اعتبار
	Date and place of departure. U	تاریخ ؟ محل حرکت
	international date line U	خط بین المللی تغییر تاریخ
	international date line U	خط موافقتنامه بین المللی
	international date line U	خط تقسیم نیروهای بین المللی
	to date a letter forward U	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
	The date of the meeting has been advanced. U	تاریخ جلسه جلو افتاده است
	date time group U	گروه تاریخ و زمان
	date time group U	گروه ساعت و زمان
	date of change of acountability U	تاریخ تسویه حساب
	due at a specified date after sight U	مدت دار
	due at a specified date after sight U	وعده دار
	date on which a bill falls due U	موعد پرداخت برات یا سفته
	minimum durability date [MDD] U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	ex post U	به اعتبار گذشته
	post U	تیرعمودی
	post U	جرز
	post U	چوب تقویت
	ex post U	بوقوع پیوسته
	post U	مربوط به پست
	first post U	شیپور خبر شبانه
	post U	ستون
	ex post U	واقعی
	ex post U	عملی
	post U	محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
	post U	تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
	post U	بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
	post U	دیرک ستون
	post U	تیر
	post U	که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
	post U	پست کردن
	post U	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
	post U	شغل
	post U	گماردن نگهبان قرار دادن
	post U	پست نظامی
	post U	تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
	post U	ارسال سریع پست کردن
	post U	عجله
	post U	صندوق پست تعجیل
	post U	سیستم پستی پستخانه
	post U	بسته پستی
	out post U	نگهبان
	out post U	نگهبانی
	out post U	پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
	post U	مجموعه پستی
	post U	نامه رسان پستچی
	last post U	شیپورعزا
	last post U	شیپور خاموشی
	post U	پاسگاه
	post U	محل ماموریت موضع
	post U	پادگان قرارگاه
	to post up U	مطلع کردن کامل دادن به
	to post up U	تکمیل کردن
	the post has come U	پست وارد شد
	the post has come U	پست رسید
	the post has come U	پست امد
	post U	پایگاه
	post U	بدیوار زدن
	post U	اگهی کردن اعلان کردن
	post U	مقام مسئولیت
	post U	چاپار
	post- U	وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
	post- U	تیرعمودی
	post- U	جرز
	post- U	چوب تقویت
	post- U	مربوط به پست
	post- U	گماردن نگهبان قرار دادن
	post- U	محل ماموریت موضع
	post- U	ستون
	post- U	پادگان قرارگاه
	post- U	پایگاه
	post- U	تیر
	post- U	دیرک ستون
	post- U	وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
	Would you post this for me, please? U	ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
	post- U	مجموعه پستی
	post- U	که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
	post- U	بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
	post- U	محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
	post- U	تیر یا میله در مسیر اسبدوانی