Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
police station
U
کلانتری
police station
U
مرکز پلیس
police station
U
ایستگاه پلیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
police
U
اداره شهربانی
police
U
کردن
known to the police
U
دارای سابقه در شهربانی
police
U
پاسبان
police
U
حفظ نظم وارامش
police
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
police
U
شهربانی
police
U
پلیس
police
U
مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
police
U
شرطه
He is known to the police .
U
هویتش نزد پلیس معلوم است
to register with the police
U
نشانی خود را در اداره پلیس ثبت کردن
[نقل منزل]
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
police officers
U
افسر پلیس
The police stopped me.
U
پلیس جلویم را گرفت
police state
U
حکومت پلیسی
riot police
U
پلیسضدآشوب
to report to the police
U
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
air police
U
دژبان نیروی هوایی
police states
U
اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
police states
U
حکومت پلیسی
secret police
U
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
frontier police
U
پلیس مرزبانی
border police
U
پلیس مرزبانی
police constable
U
پلیسباپائینتریندرجه
Metropolitan Police
U
نیرویپلیسلندن
chief of police
U
رئیس شهربانی
police court
U
کلانتری
police court
U
دادگاه خلاف
police court
U
محکمه خلاف
police headquarters
U
اداره کل شهربانی
police licence
U
ضرورت شعری
police magistrate
U
رئیس دادگاه لغزش
police office
U
کلانتری
police office
U
پاسگاه پلیس
police power
U
نیروی انتظامی
police power
U
نیروی پلیس
police power
U
دادگاه پلیس
police reporter
U
خبرنگارنظامی
police reporter
U
مخبر پلیس
prefect of police
U
رئیس شهر بانی
police court
U
ضابطین شهربانی
police calls
U
استمداد پلیس
police officers
U
مامور پلیس
police officers
U
پاسبان
police officers
U
افسر شهربانی
police officer
U
مامور پلیس
police officer
U
پاسبان
police officer
U
افسر شهربانی
police officer
U
افسر پلیس
under police surveillance
U
تحت نظر پلیس
turn over to the police
U
تحویل پلیس دادن
the police headquaters
U
اداره کل شهربانی
the police are on his track
U
شهربانی اوراتعقیب میکند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
sergeant in the police
U
سرپاسبان
police action
U
عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
punitive police
U
نیروی شهربانی که بمحلی می فرستندو حقوق افرادبایدازاین محل داده شود
police state
U
اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
police raid
U
ورود ناگهانی پلیس
police force
U
نیروی انتظامی
police force
U
نیروی پلیس
police force
U
دادگاه پلیس
police forces
U
نیروی انتظامی
military police
U
دژبان
police raid
U
حمله ناگهانی پلیس
police forces
U
دادگاه پلیس
police stations
U
ایستگاه پلیس
police district
U
ایستگاه پلیس
[در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
Police are out in force.
U
نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
police stations
U
کلانتری
police forces
U
نیروی پلیس
police stations
U
مرکز پلیس
police dog
U
سگ نگهبان
police dog
U
سگ پلیس
armed forces police
U
دژبان نیروهای مسلح
The thief surrender himself to the police.
U
سارق خود را تسلیم پلیس کرد
copper
[police officer]
U
پلیس
[اغلب تحقیر آمیز]
[اصطلاح عامیانه]
copper
[police officer]
U
پاسبان
[اغلب تحقیر آمیز]
[اصطلاح عامیانه]
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
The details of the report were verified by the police.
U
جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد
to report somebody
[to the police]
for breach of the peace
U
از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن
[به پلیس]
شکایت کردن
The police held the crowd back.
U
پلیس جمعیت را عقب زد
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
A posse of police officers and soldiers
U
یک دسته از پاسبان و سرباز
Anyone found trespassing is liable to be reported to the police.
U
هر کسی که غیر مجاز وارد شود به پلیس گزارش داده می شود.
station
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
way station
U
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
station
U
محل
station
U
پست
station
U
یا مقصد استفاده میشود
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
U
پاسگاه
sub station
U
پست فرعی
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
on station
U
روی هدف
station
U
پایگاه
station
U
مقام مستقرکردن
station
U
استقرار یافتن
on station
U
اماده باش بالای هدف
on station
U
رسیدن به هدف
station
U
مستقرکردن
station
U
محل ماموریت
station
U
درپست معینی گذاردن
station
U
ایستگاه
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
station
U
جایگاه
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
مرکز
station
U
جا درحال سکون
station
U
وقفه
station
U
سکون پاتوق
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
station
U
رتبه
station
U
موقعیت اجتماعی وضع
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station break
U
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station house
U
ایستگاه کلانتری
station bill
U
جدول محلها
station car
U
اتومبیل استیشن
reading station
U
ایستگاه خواندن
station complement
U
پرسنل ثابت یک پایگاه
shunting station
U
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
reception station
U
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
remote station
U
ایستگاه دور دست
relay station
U
ایستگاه واسطه
remote station
U
ایستگاه دوردست
remote station
U
ایستگاه راه دور
repeater station
U
مرکز تقویت کننده
serivce station
U
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station
U
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
slave station
U
ایستگاه فرعی
relay station
U
ایستگاه رله
station house
U
مرکزکلانتری
station bar
U
رستوران ایستگاه راه آهن
station entrance
U
ورودیایستگاه
station circle
U
چرخههواشناسی
passenger station
U
ایستگاهمسافرین
local station
U
ایستگاهکانونی
intercom station
U
ایستگاهداخلی
goods station
U
ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
To marry below ones station.
U
با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
station model
U
مدلهواشناسی
station platform
U
سکویایستگاه
train station
U
ایستگاهقطار
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station
U
به طرف ایستگاه راه آهن
railway station
U
ایستگاه قطار
polling station
U
حوزهرایگیری
coach station
U
پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station
U
ایستگاهزیرزمینی
transmitting station
U
ایستگاهارسال
work station
U
محل کار
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
wireless station
U
فرستنده
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
subscriber's station
U
مرکز مشترک
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping
U
در خط نگهداشتن ناو
telephone station
U
جایگاه تلفن
telephone station
U
تلفن خانه
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
receiving station
U
ایستگاهدریافت
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
transit station
U
ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
to station oneself
U
مقیم شدن
to station oneself
U
جا گرفتن
station house
U
ایستگاه راه اهن
courier station
U
دفتر پیک
central station
U
نیروگاه مرکزی
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
boat station
U
جای خدمه قایق
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
battle station
U
پایگاه جنگی
battle station
U
پایگاه رزمی
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station
U
رصدخانه
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
amateur station
U
فرستنده تفننی
change of station
U
تغییر محل ماموریت
change of station
U
انتقال تعویض محل خدمت
cleaning station
U
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com