Perdic | plough monday | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 27 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	plough monday U	نخستین دوشنبه پس از خاج شویان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	I havent had a morself of food since Monday. I havent touched food since Monday . U	از دوشنبه لب به غذانزده ام
	on monday U	روز دوشنبه
	Monday U	دوشنبه
	on monday at latest U	منتهی تا دوشنبه
	nrxt monday U	دوشنبه این هفته
	nrxt monday U	دوشنبه اینده
	plough U	برف روفتن
	plough U	گاو اهن
	plough U	شخم
	plough U	ماشین برف پاک کن
	plough U	شخم کردن شیار کردن
	plough U	شخم زدن باسختی جلو رفتن
	plough U	خیش
	plough boy U	بچهای که گاویا اسب رادرشخم زنی میراند
	ribbing plough U	گاوآهنشیاری
	to plough the sand U	کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
	to plough sands U	کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
	to plough a line U	خط یا شیارانداختن
	to follow the plough U	کشاورزی کردن
	snow plough U	برف پاک کن
	fillister plough U	شیار
	snow plough U	برف روب
	fillister plough U	کنش کاو
	plough land U	مقداری زمین که با هشت گاومیتوانستند در یک سال شخم بزنند
	plough boy U	جوانک روستایی
	snow plough U	برف پران

Recent search history

Forum search