Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plate mill
U
دستگاه فرز غلطکی
plate mill
U
غستگاه نورد صفحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
armor plate rolling mill
U
دستگاه نورد ورق زرهی
plate rolling mill
U
نوردکاری صفحه
Other Matches
per mill
U
در هر هزار
mill
U
اسیاب
saw mill
U
کارخانه اره کشی
ex mill
U
تحویل در کارخانه
to go through the mill
U
ورزیده شدن
per mill
U
در هزار
through the mill
<idiom>
U
تجربه شرایط مشکل
mill
U
اسیا
mill
U
کنگره دار کردن
mill
U
فرز کردن
mill
U
کارخانه اسیاب کردن
mill
U
ماشین
mill
U
هل دادن
mill
U
اسیاب کردن
mill
U
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill
U
کارخانه نورد
mill
U
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mill dam
U
بند اسیاب
mill circle
U
چرخ اسیاب ژیمناستیک
slabbing mill
U
دستگاه نورد لوحه
incorporating mill
U
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
hand mill
U
اسیاب دستی
mill file
U
سوهان دستی
mill race
U
اب اسیاب
mill race
U
جوی اسیاب
mill wheel
U
چرخ یا پره اسیاب
pepper mill
U
فلفل ساب
mill wright
U
اسیاب ساز
mortar mill
U
مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
muck mill
U
دستگاه نورد فولاد
paper mill
U
ماشین کاغذسازی
hammer mill
U
اسیا چکشی
end mill
U
فرز انگشتی
beater mill
U
تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
becking mill
U
غلطک برای افزایش طول
edge mill
U
اسیاب غلطکی
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
cotton mill
U
کارخانه نخ ریسی
cogging mill
U
دستگاه نورد شمشه
form mill
U
فرز کردن پروفیل
fulling mill
U
کارخانه قصاری
gig mill
U
ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
hammer mill
U
سنگ شکن چکشی
ball mill
U
سنگ شکن گلولهای
ball mill
U
اسیاب ساچمهای
band saw mill
U
اره نواری ماشین فرز
bar mill
U
دستگاه نورد میله گرد
glacier mill
U
تنوره یخچالی
cluster mill
U
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
run-of-the-mill
<idiom>
U
معمولی
rolling mill
U
دستگاه نورد
slab mill
U
فرز کردن غلطکی
stamp mill
U
ماشین پرس یا منگنه
stamp mill
U
اسیاب سنگ کوبی
stamping mill
U
ماشین پرس یامنگنه
stamping mill
U
اسیاب سنگ کوبی
steel mill
U
ذوب اهن
tire mill
U
دستگاه نورد لاستیک
to mill flour
U
ارد درست کردن
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
water mill
U
اسیاب ابی
water mill
U
اسیاب
post mill
U
آسیابنصبشده
rolling mill
U
ماشین غلتک دار کارخانه شیشه جام
rolling mill
U
کارخانه تولید ورق اهن وفولاد
run of the mill
U
برجسته نبودن در جنس متوسط
run of the mill
U
عادی
run-of-the-mill
U
عادی
powder mill
U
کارخانه باروت سازی
pug mill
U
اسیای گل مخلوط کن
plunge mill
U
فرز کردن غوطهای
run-of-the-mill
U
برجسته نبودن در جنس متوسط
rod mill
U
سنگ شکن میلهای
pulverizing mill
U
اسیای گردساز
pepper mill
U
فلفل سا
plug mill
U
دستگاه نورد توپی
wire rod mill
U
کالیبر نورد سیم
wide strip mill
U
دستگاه نورد نوار پهن
ingots slab mill
U
دستگاه نورد لوحه
beam rolling mill
U
نورد کاری تیر
cross country mill
U
نورد چلیپایی
wire rolling mill
U
دستگاه نورد سیم
cogging mill train
U
مسیر دستگاه نورد شمش
corrugated rolling mill
U
دستگاه نورد ورق موجدار
continous rod mill
U
دستگاه نورد سیم دائمی
color grinding mill
U
دستگاه رنگ سای
paint roller mill
U
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
paint roller mill
U
دستگاه مالش رنگ بر روی دیوار
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
hot strip mill
U
مسیر نورد گرم
hot rolling mill
U
نوردکاری داغ
rolling mill engineer
U
نوردکار
rolling mill engineer
U
مهندس نوردکاری
sheet mill stand
U
مقام نورد ورق
single stand mill
U
دستگاه نورد یک مقامه
tire rolling mill
U
دستگاه نورد لاستیک
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
narrow strip mill
U
نورد نوار باریک
cold rolling mill
U
دستگاه نورد سرد
wrounght iron mill bar
U
اهن جوش خورده
double two high rolling mill
U
دستگاه نورد مضاعف دوبل
The waters run clear of the mill .
<proverb>
U
آبها از آسیاب افتاد .
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
plate
U
لوح
plate
U
لوحه
plate
U
شیشه
plate
U
تسمه
plate
U
متورق کردن
plate
U
قاب
plate
U
پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate
U
اندودن
plate
U
روکش کردن
plate
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
U
لوحه روکش
plate
U
بقدر یک بشقاب
plate
U
پلاک
x plate
U
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
plate
U
ورقه اهن
plate
U
پلیت
plate
U
نعل اسب
plate
U
صفحه اند
plate
U
صفحه فلزی ورقه
Could we have a plate please?
U
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
plate
U
اب دادن
a plate
U
یک بشقاب
plate
U
زره پوش کردن
plate
U
روپوش دادن
plate
U
صفحه
L-plate
U
تحتتعلیم
plate
U
:بشقاب
plate
U
ورقه تنکه
plate
U
ورقه
plate
U
زره
plate
U
کلیشه
shielded plate
U
صفحه محافظ
silver plate
U
نقره اندود
silver plate
U
فرف نقره
silver plate
U
بانقره اندودن
silver plate
U
اب نقره
sole plate
U
کف پنجره
screw=plate
U
حدیده
sole plate
U
بالشتک
screw plate
U
حدیده
plate roll
U
غستگاه نورد صفحه
plate rheostat
U
رئوستای صفحهای
plate rectifier
U
یکسوسازاندی
plate rectifier
U
یکسوساز صفحه
plate rack
U
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate pulsing
U
ضربه گری صفحه اند
hot plate
U
چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
plate puller
U
انبر صفحه باتری
plate proof
U
نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate press
U
پرس صفحه باتری
plate point
U
نقطه پلیت
plate glass
U
شیشه لوحی
plate shears
U
قیچی ورق بر
screw plate
U
مفتول کش
positive plate
U
صفحه مثبت
rating plate
U
پلاک قدرت
rating plate
U
پلاک مشخصات
rating plate
U
صفحه مشخصات
pole plate
U
حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
number plate
U
پلاک شماره
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
plate valve
U
سوپاپ بشقابکی
plate strap
U
تسمه صفحه
plate spring
U
فنر بشقابکی
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
spring plate
U
صفحه فنری
slide plate
U
صفحهلغزان
sill plate
U
صفحهپایه
side plate
U
پیشدستی
salad plate
U
بشقابسالادخوری
reel plate
U
صفحهقرقرهای
pressure plate
U
صفحهنگهدار
plate grid
U
صفحهمشبک
pitcher's plate
U
صفحهاتصال
pad plate
U
صفحهلایی
specification plate
U
صفحهاختصاصی
splash plate
U
صفحهآبپاش
strike plate
U
صفحهتوپی
paper plate
U
بشقاب کاغذی
finger-plate
U
ورق دست خور
crown-plate
U
بالشتک
There is a plate missing.
یک بشقاب کم است.
Could we have a plate for the child?
U
آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
The plate is chipped.
U
لبه بشقاب پریده است
warning plate
U
صفحههشدار
warming plate
U
صفحهگرم کننده
top plate
U
صفحهبالایی
needle plate
U
صفحهسوزنی
mounting plate
U
صفحهپایه
home plate
U
صفحهبازی
wall plate
U
زیرسری
union plate
U
صفحه چند چشمی
tin plate
U
حلبی
tie plate
U
بالشتک ریل
theoretical plate
U
بشقابک نظری
tally plate
U
برچسب تست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com