English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plasma U پلاسما قسمت ابکی خون
plasma U شاره
plasma U پلاسما
plasma U خونابه
opaque plasma U پلاسمای مات
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
plasma display U نمایش پلاسما
plasma display U نمایشگرپلاسمایی
plasma plating U نشاندن پوشش نسوز
plasma plating U مقاوم
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
plasma panel display U وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
fully ionized plasma U پلاسمای تمام یونیزه
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display U صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
low pressure plasma U پلاسمای فشار ضعیف
plasma display panel U صفحه نمایش گازی
dry plasma etching U روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
membrane U شامه
membrane U هسته
membrane U دیوارهستهای
membrane U پرده
membrane U نقاب
membrane U پوسته
membrane U غشاء
membrane U پرده پوست
membrane U پوشه
serous membrane U غشامایی
serous membrane U شامه ابکی
reticular membrane U غشاء شبکهای
synovial membrane U شامه یاغشازلالی
tympanic membrane U پرده گوش
wing membrane U اجزایبال
vitelline membrane U غشاءزردهتخممرغ
shell membrane U پوستغشا
nuclear membrane U عضوهستهای
nictitating membrane U تشخیصشامه
interfemoral membrane U غشایداخلماهیچه
cell membrane U میتوکندری
tympanic membrane U پرده صماخ
reissner membrane U غشای رایسنر
membrane curing U نگهداری غشایی بتن
embryonic membrane U ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
hyaloid membrane U شامهء شیشهای
hyaloid membrane U غشاء زجاجی
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
membrane keyboard U احساس کننده فشار را فعال میکند
permeable membrane U غشای تراوا
membrane curing U گیرش پوستهای
basilar membrane U غشاء پایه
presynaptic membrane U غشاء پیش سیناپسی
embryonic membrane U غشاء جنینی
curing membrane U پوسته نگهبان
tympanic membrane injury U آسیب دیدگی پرده گوش
central concrete membrane U پرده میانی بتنی
damp proof membrane U پوسته نمبند
steel facing membrane U پرده فولادی
prime membrane lining U پوشش اسفالتی با روش قیرپاشی
reinforced concrete facing membrane U پرده بتن مسلح نما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com