Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
photo distance
U
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photo
U
photograph=have
photo-
U
مربوط به نور
photo interpretation
U
تفسیر عکس
photo interpretation
U
تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی
photo interpretation
U
نقشه کردن عکس هوایی
photo ionization
U
یونش فوتونی
photo ionization
U
یونش تابشی
photo luminescence
U
لومینسانس نوری
You have come out well in this photo(picture).
U
ازمد افتادن
photo session
U
مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
photo nadir
U
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
photo offset
U
چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
photo plotter
U
رسام نوری
photo print
U
چاپ عکس
photo print
U
چاپ عکسی
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
photo imagery
U
عکس برداری کردن از زمین
photo imagery
U
تهیه عکس
photo electric
U
وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
photo cell
U
پیل نور- برقی
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
photo electron
U
الکترون نوری
This photo does not do you justice.
U
خودتان از عکستان بهتر هستید
photo electron
U
فوتو الکترون
photo excitation
U
برانگیختگی نوری
photo geology
U
تفسیر عکسهای هوایی
negative photo plane
U
افق شیشه عکاسی
photo optic memory
U
حافظه نوری
photo pattern generation
U
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
negative photo plane
U
سطح افق شیشه عکس
photo conductive effect
U
اثر نور- رسانایی
photo electric cathode
U
کاتد نور- برقی
photo electric current
U
جریان نور- برقی
photo emission effect
U
صدور نور- برقی
photo electric emission
U
صدور نور- برقی
photo index map
U
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
inverse photo electric effect
U
اثر برق- نور
to keep one's distance
U
کناره گیری کردن
in distance
U
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
distance
U
برد سلاح
distance
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance
U
تعدادکیلومترهای طی شده درشکار با اسب
distance
U
بعد
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
distance
U
مسیر مسابقه
known distance
U
مسافت معلوم
X distance
U
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
distance
U
مسافت
to keep one's distance
U
دوری جستن
to keep one's distance
U
اشنایی نکردن
distance
U
بعد دورکردن
distance
U
فاصله
mean distance
U
فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
out of distance
U
دور بودن شمشیرباز از حریف
distance
U
دوری
known distance
U
فاصله معلوم
distance
U
دورنگاهداشتن پشت سرگذاشتن
zenith distance
U
ارتفاع راس القدم
offset distance
U
فاصله برون محوری
weaving distance
U
طول تلاقی مسافت همبری
skip distance
U
خیز موج
sight distance
U
فاصله دید
sight distance
U
طول دید
signal distance
U
فاصله علامتی
zenith distance
U
فاصله ارتفاع نافر
social distance
U
فاصله اجتماعی
supporting distance
U
مسافت پشتیبانی
supporting distance
U
بردپشتیبانی سلاحها
time distance
U
مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
time distance
U
زمان عبور ستون
to step a distance
U
قدم کردن
training distance
U
مسافت تمرین
sight distance
U
مسافت دید
shouting distance
U
فاصله صدا رس
distance between two points
U
فاصله دو نقطه
[ریاضی]
[فیزیک]
It is some distance to the school .
U
تا مدرسه فاصله زیاد است
It can be seen from a distance of two kilometers .
U
از فاصله دو کیلومتری دیده می شود
distance travelled
U
مقدارطیشده
distance scale
U
مقیاسمسافت
distance post
U
قرارگاهمحلمسابقه
middle distance
U
فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
weaving distance
U
طول تقاطع
polar distance
U
فاصله قطبی
road distance
U
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
safe distance
U
فاصله بی خطر
safe distance
U
مسافت امن اطراف مین
unit distance
U
با فاصله واحد
offset distance
U
مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
air distance
U
مسافت هوایی
coherence distance
U
فاصله همدوسی
countermining distance
U
فاصله ضد انفجار زنجیری مین
countermining distance
U
فاصله مجاز بین دومین
long-distance
U
دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long-distance
U
از راه دور
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
distance between centers
U
طول دوران
distance line
U
طناب تنظیم فاصله
distance man
U
دونده استقامت
distance runner
U
دونده استقامت
distance medley
U
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
distance meter
U
بعد سنج
distance meter
U
فاصله سنج
code distance
U
فاصله رمز
long-distance
U
ازراه دور تلفن کردن
air distance
U
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
linear distance
U
خط هوایی
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
angular distance
U
فاصله زاویهای
distance light
U
نورافکن
bond distance
U
طول پیوند
buffer distance
U
حاشیه امنیت
buffer distance
U
محوطه امنیت
long-distance
U
دارای مسافت دور
center distance
U
فاصله مرکزی
center distance
U
فاصله ازمرکز
long-distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance
U
دارای مسافت زیاد
distance protection
U
وسیله حفافت فاصله
distance receptor
U
گیرنده دوربرد
long-distance
U
راه دور
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
long distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
image distance
U
عرض تصویر
internuclear distance
U
فاصله بین هستهای
interocular distance
U
فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
long distance
U
راه دور
distance wadding
U
لایی جازم
long distance
U
دارای مسافت زیاد
long distance
U
ازراه دور تلفن کردن
long distance
U
دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long distance
U
از راه دور
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
long distance
U
دارای مسافت دور
haul distance
U
فاصله حمل
distance vision
U
دید دوربرد
distance wadding
U
لایی
distance wadding
U
بوش داخل پوکه فشنگ
ecological distance
U
فاصله بوم شناختی
distance line
U
طناب نگهدارنده ناوها
f. distance or length
U
فاصله کانونی
facing distance
U
مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
focal distance
U
فاصله کانونی
frequency distance
U
فاصله فرکانس
half-distance line
U
خطنیمفاصله
to distance
[dissociate]
oneself from
U
دوری
[قطع همکاری]
کردن از
limited distance modem
U
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
fixed distance marking
U
خطمقطعثابت
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
vehicle stopping distance
U
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
total stopping distance
U
طول ایست کامل
long distance line
U
خط ارتباطی
long distance cable
U
کابل ارتباطی
long distance reception
U
دریافت دور
overtaking sight distance
U
فاصله دیدپیش افتی
overtaking sight distance
U
فاصله دیدبرای پیشدستی
overtaking sight distance
U
مسافت دید برای سبقت گرفتن
overtaking sight distance
U
طول دید
long distance supply
U
تغذیه مسافت دور
hole center distance
U
فاصله مرکز سوراخ
miss distance scorer
U
دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
economic haul distance
U
فاصله اقتصادی حمل
telephone modal distance
U
مسافت مکالمه تلفنی
stopping sight distance
U
فاصله دید ایست
stopping sight distance
U
فاصله دید برای ایست
social distance scale
U
مقیاس فاصله اجتماعی
critical anode distance
U
فاصله بحرانی اندی
direct distance dialing
U
شماره گیری فاصله مستقیم
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
middle distance race
U
دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
bogardus social distance scale
U
مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com