Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
petty session
U
دادگاه سیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
session
U
جلسه
in session
U
منعقد
session
U
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
session
U
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
session
U
دوره انعقاد اجلاس
session
U
نشست
session
U
مجلس
session
U
دوره تحصیلی
session
U
دوره
private session
U
جلسه غیر علنی
parliamentary session
U
دوره اجلاسیه مجلس
jam session
U
اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
holding a session
U
اجلاس
designating a session
U
اجلاسیه
public session
U
جلسه علنی
quarter session
U
محاکمی که چهار بار در سال تشکیل می شوند این محاکم صلاحیت رسیدگی به جرایمی را که شخص ممکن است به علت ارتکاب انها به اعدام یاحبس ابد محکوم شود ندارند
special session
U
نشست فوق العاده
special session
U
نشست ویژه
session musician
U
موزیسینیکهمتعلقبهگروهخاصینیست
photo session
U
مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
special session
U
جلسه مخصوص
special session
U
جلسه فوق العاده
court session
U
جلسه دادگاه
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
petty
U
فرعی
petty
U
غیر قابل ملاحظه
petty
U
جزئی
petty
U
خرد
petty
U
کوچک
the house went into secret session
U
تشکیل داد
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
petty thief
U
دله دزد
petty offence
U
جرم کوچک
petty larceny
U
دله دزدی
petty officers
U
ناو استوار دوم
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
مهناوی
petty officers
U
درجه دار
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
مهناوی
petty officer
U
درجه دار
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
petty offence
U
جرم خلافی
petty offence
U
خلاف
larceny petty
U
دزدی کوچک
larceny petty
U
بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
petty farmers
U
کشاورزان جزیا خرد
petty farmers
U
زارعین جزء
petty jury
U
هیئت منصفه
petty jury
U
هیئت داوری هیئت قضات
petty offence
U
لغزش
petty offence
U
خطا
petty offence
U
انحراف
petty officer
U
ناو استوار دوم
court of petty offences
U
محکمه خلاف
chief petty officer
U
ناو استوار یکم
chief petty officer
U
ناوبان دوم
chief petty officeer
U
ناو استوار یکم
court of petty offences
U
دادگاه لغزش
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master chief petty officer
U
ناو استواریکم
senior chief petty officer
U
ناوبان یکم
master chief petty officer
U
استوار یکم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com