English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
personnel selection U کارمند گزینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
selection U گزینش
selection U دسته یا هیات انتخاب شده
selection U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selection U دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
selection U انتخاب
selection U گزین
self selection U انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
selection of position U انتخاب موضع
route selection U انتخاب مسیر
random selection U گزینش تصادفی
project selection U گزینش طرح
project selection U انتخاب پروژه
vocational selection U گزینش شغلی
selection sort U جور کردن گزینشی
item selection U پرسش گزینی
impluse selection U انتخاب ایمپولز
selection board U هیات گزینش
social selection U انتخاب اجتماعی
selection method U روش گزینش
selection ratio U نسبت گزینش
selection ratio U بهر گزینش
selection rules U قواعد گزینش
selection sort U مرتب کردن گزینشی
selection structure U ساختار گزینشی
selection switch U گزینه
selection switch U گزینه انتخاب
selection check U مقابله گزینش
faulty selection U انتخاب غلط
natural selection U انتخاب طبیعی
natural selection U فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت
direct selection U انتخاب مستقیم
function selection switch U سوویچانتخابردیاب
colour selection filter U فیلترجداکنندهرنگ
personnel U پرسنل
personnel U کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
personnel U افراد
personnel U استخدامی
personnel U کارکنان
personnel U کارگزینی
personnel U کارمندان
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
personnel status U وضعیت پرسنلی
personnel services U خدمات پرسنلی
personnel services U خدمات کارمندی
personnel status U وضع افراد
personnel training U اموزش کارکنان
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
technical personnel U کادر فنی
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
personnel carrier U نفربر
personnel section U قسمت پرسنلی
personnel section U کارگزینی
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
personnel carrier U خودرو نفربر
enlisted personnel U افراد
personnel authorization U جدول پرسنلی مجاز
personnel authorization U سطح پرسنلی مجاز
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
operating personnel U پرسنل فعال
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
enlisted personnel U طبقه افراد
filler personnel U افرادجایگزین
filler personnel U افراد جایگزینی
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
enroute personnel U افرادمنتسب
personnel development U برنامه ریزی استخدامی
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
personnel officer U افسر اجودانی
personnel officer U افسر رکن یکم
personnel officer U افسر پرسنل
personnel monitoring U بازدید پرسنلی
personnel monitoring U بازدیدافراد
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
personnel manager U مدیر استخدام
personnel management U اداره کردن پرسنلی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel center U مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
additional production personnel عوامل دیگر تولد
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
We dont have qualified personnel in this company. U دراین شرکت آدم حسابی نداریم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com