English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parties to a contract U طرفین متعاهدین
parties to a contract U طرفین قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
parties to the contract U متعاملین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین عقد
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
third parties U شخص ثالث
parties U اصحاب دعوی
parties U متداعیین اطراف دعوی
parties U اطراف
parties U طرفین
search parties U گروه پیگرد
boarding parties U تیم تفتیش
working parties U گروه کار
tea parties U عصرانه چای
tea parties U مهمانی چای
garden parties U گاردن پارتی
hen parties U مهمانی زنانه
The opposition parties . U احزاب مخالف
The two parties seem irreoncilable. U طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
search parties U دستهی جستار گرد
injured parties U طرف خسارت دیده
injured parties U طرف صدمه دیده
house-parties U مجالس خانگی
house-parties U دوره خانگی
coalition parties U احزاب موتلفه
coalition parties U احزاب موتلف
the coalition parties U احزاب موتلفه
the coalition parties U احزاب ائتلاف کننده
parties to a dispute U متداعیین
hen parties U مجلس رقص زنانه
contracting parties U طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
contracting parties U متعاقدین
contracting parties U طرفین متقاعدین
contracting parties U طرفین قرارداد
parties of dispute U اصحاب دعوی
parties to a dispute U اصحاب دعوی
the contracting parties U طرفین متعاهدین
interested parties U اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
boarding parties U گروه پژوهش
idological parties U احزاب دارای روش فکری خاص
the contracting parties U طرفین متعاقدین
reconciliation of two parties U اصلاح ذات البین
high contracting parties U طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
trial in presence of the parties U دادرسی حضوری
social democratic parties U حزب سوسیال دمکرات
contract with U عقد کردن
in contract U طبق قرارداد
by contract U بطور مقاطعه
contract U قرارداد
contract U :قرارداد
contract U دچارشدن
contract U قرارداد بستن
contract U عقد
contract U منقبض شدن
contract U پیمان
contract U مقاطعه
contract U کنترات پیمان .
contract U : پیمان بستن
contract U قرردادبستن
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U همکشیدن
contract U تعهد
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
all in contract U قراداد کلی
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract U منقبض کردن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
provisions of a contract U مواد قرار داد
performance of a contract U اجرای قرارداد
prime contract U قرارداد اصلی
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract U رابطه متعاقدین
lease contract U عقد اجاره
license contract U قرارداد اجازه استفاده
operation of contract U نفوذ قرارداد
optional contract U عقد خیاری
optional contract U مجازی
optional contract U خیاری
open contract U قرارداد غیر معین
optional contract U غیر واجب
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
provisions of a contract U شرایط قرار داد
open contract U قرارداد باز
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
marriage contract U عقد نکاح
marriage contract U عقد نامه
quasi contract U شبه عقد
quasi contract U شبه قرارداد
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unconditional contract U عقد منجز
unauthorized contract U عقد فضولی
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract U صحت قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
valid contract U عقد صحیح
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
the life of a contract U مدت یک قرارداد
the contract is still valid U خودباقی است
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
sales contract U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
revocable contract U عقد مجاز
revocable contract U عقد جایز
requirements of a contract U مقتضای عهد
service contract U قرارداد خدماتی
simple contract U قرارداد شفاهی
the contract is still valid U قراردادباعتبار
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U قرار داد اجتماعی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract of affreightment U قراردادحمل
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract note U سند قرارداد
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve U منحنی قرارداد
contract of farmletting U مزارعه
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract quantity U حجم قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U عقد بیع
contract of sale U قرارداد فروش
contract of reward U جعاله
contract of guarantee U عقد ضمان
contract curve U منحنی مبادله
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
conclude a contract U عقد بستن
composition contract U قرارداد ارفاقی
completion of contract U امضای قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
breach of contract U تخلف از قرارداد
conclude a contract U منعقد کردن عقد
enter into a contract U عقد بستن
enter into a contract U منعقد کردن عقد
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
conditions of contract U شرایط قرارداد
conditional contract U عقد معلق
conditional contract U عقد مشروط
conclusion of a contract U مبایعه
conclusion of a contract U parties two between asale of
breach of contract U نقض مفادقرارداد
invalid contract U عقد فاسد
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
assignment of contract U واگذاری قرارداد
formula of contract U صیغه عقد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
futures contract U قرارداد اینده
futures contract U قرارداد سلف
irrevocable contract U عقد لازم
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
lease contract U اجاره نامه
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
inoperative contract U عقد غیر نافذ
gratuitous contract U عقد غیر معوض
executory contract U عقد موجل
contract work U پیمانکاری
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
labor contract U قرارداد کار
contract specification U مشخصات قرارداد
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
based on a contract U قراردادی
law of contract U قانون قرارداد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
assignment of contract U انتقال قرارداد
forced contract U عقد مکره
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com