English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overhead stroke U ضربه از بالای سر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead U در هوا
overhead U مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
overhead U سر ستون
overhead U در بالای سر
overhead U سر بالا
overhead U ابشار
overhead U بالای سر
overhead U منابع حاشیهای
overhead U هوایی
overhead U بالاسری
overhead U دربالای سر
overhead U بیت تشخیص خطا در ارسال
overhead U بالا
overhead U کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
overhead U منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
overhead U مخارج کلی سرجمع
overhead U مقدار پردازش مورد نیازبرای اتمام یک کار معین بالاسری
overhead wires U کابلهایبالایی
overhead gharges U هزینه اداری
overhead guard U حافظبالایسر
overhead costs U هزینههای اضافی
overhead frame U قالببالایسر
overhead connection U اتصالبالایی
system overhead U مازاد سیستم
overhead backhand U بک هند از بالای سر
system overhead U بالاسری سیتم
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
overhead kick U ضربه قیچی به عقب
overhead line U سیمکشی هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead loop U گره حلقومی یا گره بالاتنه
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
overhead product U محصول سبک
overhead rial U ریل اویزان
overhead roadway U پل هوایی
overhead roadway U جاده هوایی
overhead investments U سرمایه گذاریهای عمومی
overhead gharges U هزینه ثابت عمومی
overhead forehand U فورهند از بالای سر
overhead charges U هزینه ثابت عمومی
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead conductor U سیم هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead costs U هزینههای بالاسری
overhead costs U هزینههای حاشیهای
overhead costs U هزینههای عمومی
overhead cover U حفاظ بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
overhead beam U تیر سقف
overhead expenses U به هزینه
overhead expenses U به خرج
overhead switch panel U صفحهکلیدبالایسر
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
overhead earth wire U قسمتبالاییتیربرق
stroke U یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke U کورس
stroke U ضربه مهارشده
stroke U ضربه باکنترل
stroke U زمان
stroke U فشار با پا
stroke U ضربه با کنترل
stroke U ضربه زدن
stroke U راندن کمتر از فرفیت
stroke U 1-ضخامت
stroke U ضربت
stroke U مرحله
stroke U لطمه
stroke U ضرب حرکت
stroke U تکان
stroke U لمس کردن دست کشیدن روی
stroke U نوازش کردن
stroke U زدن
stroke U سرکش گذاردن
stroke U سکته
stroke U ضربه خفیف
stroke U کوبه
stroke U ضربه
stroke U ضربه [ماشین تحریر]
down stroke U ضربه رو به پایین
to stroke any one down U کسیراازقهریاغضب درپایین اوردن
to stroke any one down U خشم کسیرافرونشاندن
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
on the stroke U بموقع
on the stroke U سر وقت
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
butterfly stroke U شنایپروانهبرگشت
crawl stroke U مراحلکلار
free stroke U کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
stroke play U مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
stroke judge U حرکتتوام بادستوپایحرفهای
under arm stroke U ضربه پایین دست
two stroke engine U موتور دو زمانه
trudgen stroke U دست کرال و پای قیچی
pump stroke U حرکت پمپ
stroke hole U بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
pump stroke U ضربه پمپ
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
rest stroke U کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
power stroke U مرحله قدرت
piston stroke U ضربه پیستون
trudgen stroke U شنای کرال
cutting stroke U امتداد برش
exhaust stroke U ضربه خروجی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
exhaust stroke U مرحله اگزوز
downward stroke U ضربه رو به پایین
cutting stroke U ضربه برش
cross stroke U فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
compression stroke U ضربه تراکم
butt stroke U سخمه ته قنداق
butt stroke U ضربه با ته قنداق
backhand stroke U ضربت چوگان از پشت سر
back stroke U ضربه برگشت پیستون
heat-stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke U گرمازدگی
heat stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
four stroke engin U موتور چهارزمانه
four stroke cycle U دوره چهار زمانه
master stroke U شاهکار
master stroke U هنر نمایی
master stroke U استادی
key stroke U ضربه زدن به کلید
intake stroke U مرحله مکش
heat stroke U گرمازدگی
intake stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
induction stroke U مرحله تنفس
four stroke cycle U سیکل چهار زمانه
four stroke engine U موتور چهار زمانه
ground stroke U ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
hair stroke U نازک کاری درخوشنویسی
single stroke bell U زنگ تک ضربه
gallery hit or stroke U ضربه یاضربت نمایان
8 oclock sharp . On the stroke of 8. U بلیط دوسره
opposit stroke pistons U پیستون مقابل گرد
8 oclock sharp . On the stroke of 8. U سر ساعت هشت
A blood horse needs only one stroke of the whip . <proverb> U اسب نجیب را یک تازیانه بس است .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com