English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overgrown with plants U گیاه پوش
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overgrown U پر شاخ و برگ
an overgrown ox U گاو زیاد بزرگ شده
overgrown U دارای رشد بی رویه
overgrown U فزون رسته
overgrown U انبوه
overgrown U پر تراکم
to overgrown one's strenght U نسبت به نیروی خود زیادبزرگ شدن
to overgrown oneself vref U نسبت به نیروی خود زیادبزرگ شدن
plants U وسایل
plants U واحد صنعتی
plants U گیاه
plants U ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا
plants U رستنی
plants U غرس کردن
plants U دستگاه
plants U ماشین الات کارخانه
plants U نبات کارخانه
plants U گیاه نهال
plants U مستقر کردن
plants U در زمین قراردادن
plants U کشت و زرع کردن نهال زدن
plants U کاشتن
plants U ماشین
plants U کارخانه
plants U تاسیسات
plants U کارگاه
plants U تجهیزات کارگاه
plants U محل کارخانه یا کارگاه
power plants U نیروگاه برق
power plants U تاسیسات جریان قوی
rubber plants U درخت کائوچو
power plants U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants U دستگاه تولیدنیروی
power plants U محرکه وسیله نقلیه
power plants U مرکز تولید نیرو
power plants U دستگاه مولد نیرو
power plants U موتوربرق
power plants U نیروگاه موتور مولدنیرو
power plants U پیش راننده
power plants U نیروگاه
plants indigenous to that soil U هستند
plants indigenous to that soil U بومی ان خاک
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com