Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outline
U
خلاصه خلاصه کردن
outline
U
نقشه خلاصه
outline
U
نمای کلی
outline
U
خلاصه پیرامون
outline
U
دوره
outline
U
محیط
outline
U
فلوچارت با طرح
outline
U
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline
U
خصوصیت اصلی چیزی
outline
U
خط مقاومت عمومی
outline
U
زمینه
outline
U
شکل اجمالی
outline
U
طرح کلی
outline
U
طرح
outline
U
پیرامون
outline
U
خلاصه رئوس مطالب
outline
U
طرح ریزی کردن
outline
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline
U
نقشه
outline
U
خط عمومی
to draw in outline
U
بشکل طرح کشیدن
outline utility
U
برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
outline plan
U
طرح مبنا
outline agreement
U
توافق اولیه
outline agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
رسم
drawing
U
نقشه کشی
drawing
U
قرعه کشی
drawing
U
حدیده کردن
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing
U
کشیدن
drawing
U
رسم کردن
drawing
U
رسم فنی
drawing
U
نقشه کارگاهی
drawing
U
نقشه
drawing
U
طرح
drawing
U
ترسیم
drawing
U
نقشه کشی فرش
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
assembly
U
شیپور خاموشی دستگاه مرکب
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
assembly
U
مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly
U
مونتاژ
assembly
U
محفل
assembly
U
تولید
assembly
U
نصب ساخت
assembly
U
تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly
U
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly
U
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly
U
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly
U
کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly
U
تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly
U
گردایش
assembly
U
اسمبلی گردهمایی
assembly
U
نقطه الحاق هوایی
assembly
U
تجمع
assembly
U
همگذاری
assembly
U
مجمع
assembly
U
اجتماع انجمن
assembly
U
مجلس
assembly
U
گروه
assembly
U
هیئت قانون گذاری
assembly
U
شیپور جمع
assembly
U
مجمع نشست
detail drawing
U
رسم جزئیات
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
instrumental drawing
U
نقشه کشی با اسباب
drawing bench
U
میز رسم
drawing blick
U
حلقه کشش
drawing blick
U
کشش
drawing card
U
چیز جالب توجه
drawing card
U
موجب جلب توجه
drawing card
U
جالب
drawing curve
U
شابلون دایره و منحنی
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
detail drawing
U
رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail drawing
U
نقشه ریزه کاری
component drawing
U
رسم جزیی
fine drawing
U
رفوگری
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
fair drawing
U
تصویر مناسب
component drawing
U
رسم قطعات
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
method of drawing up
U
طرز تنظیم
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
deep drawing
U
کشش عمیق
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
detail drawing
U
نقشه جزئیات
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
drawing die
U
ماتریس کششی
drawing die
U
حدیده کششی
dy drawing lots
U
قرعه کشیدن
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing table
U
میز نقشه کشی
drawing set
U
دستگاه نقشه کشی
drawing quality
U
کیفیت کشش
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
drawing press
U
پرس کششی
drawing pen
U
قلم رسم
dy drawing lots
U
استقراع
drawing office
U
دفتر نقشه کشی
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
drawing goniometer
U
نقاله رسم
drawing hand
U
دستی که زه را می کشد
drawing ink
U
مرکب رسم
drawing instrument
U
وسایل نقشه کشی
drawing instrument
U
وسایل رسم فنی
drawing key
U
طرح اولیه
drawing key
U
کپیه نقاشی
drawing lines
U
خط کشی
drawing materials
U
مواد اولیه نقشه کشی
drawing materials
U
لوازم نقشه کشی
drawing office
U
دفتر طراحی
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
drawing board
U
تخته رسم
art of drawing
U
هنر ترسیم رسم
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
working drawing
U
طرح ونقشه کار
workshop drawing
U
رسم کارگاهی
three view drawing
U
رسم فنی با سه نما
tabular drawing
U
نقشه شیب
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
drawing rooms
U
اطاق پذیرایی
drawing room
U
سالن پذیرایی
drawing boards
U
میز نقشه کشی
drawing boards
U
تخته رسم
wash drawing
U
ابرنگ سیاه
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
line drawing
U
ترسیم خطی
drawing board
U
میز نقشه کشی
drawing room
U
اطاق پذیرایی
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
pencil drawing
U
طرح مدادی
pencil drawing
U
تصویر مدادی
drawing lots
U
قرعه کشی
drawing pin
U
پونز
line drawing
U
رسم مدادی
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
pen drawing
U
سیاهقلم
loom drawing
U
[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
revised drawing
U
رسم تجدید نظر شده
revised drawing
U
رسم اصلاح شده
sectional drawing
U
رسم مقطعی
sectional drawing
U
رسم برشی
general assembly
U
مجمع عمومی
bridle assembly
U
کنترلوزنه
guard assembly
U
محفظه
needle assembly
U
مجمعسوزنی
bridge assembly
U
برآمدگیسیمها
house of assembly
U
مجلس ایالتی
guard assembly
U
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
ball assembly
U
توپمجمع
house of assembly
U
مجلس درجه دوم قانون گذاری
spout assembly
U
سرشیرآب
tail assembly
U
قسمتهایدم
instruction for assembly
U
مقررات نصب
major assembly
U
قسمت عمده دستگاه
major assembly
U
قطعه عمده
legislative assembly
U
هیات مقننه
legislative assembly
U
مجلس شورای ملی
pre assembly
U
نصب اولیه
ready for assembly
U
اماده جهت نصب
national assembly
U
مجلس ملی
riotous assembly
U
اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
legislative assembly
U
مجلس قانونگذاری
unit assembly
U
یک قطعه مجزا
unit assembly
U
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unlawful assembly
U
مجمع غیر قانونی
unlawful assembly
U
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
unlawful assembly
U
تجمع غیر قانونی
paragraph assembly
U
جمع اوری پاراگراف
general assembly
U
مجلس عوام
assembly program
U
assembler
assembly program
U
برنامه اسمبلی
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
assembly tools
U
ابزار مونتاژ
assembly lines
U
خط مونتاژ
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly
U
کابل
cell assembly
U
مجتمع یاختهای
assembly program
U
برنامه همگذاری
assembly area
U
منطقه تجمع
assembly language
U
زبان اسمبلی
assembly list
U
سیاهه همگذاری
assembly language
U
زبان همگذاری
assembly instrudactions
U
مقررات یا دستورات نصب
assembly listing
U
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly of notables
U
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
assembly order
U
دستور مونتاژ وسایل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com