Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
orphan asylum
U
پرورشگاه یتیمان
orphan asylum
U
یتیم خانه
orphan asylum
U
دارالایتام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orphan
U
طفل یتیم
orphan
U
جدا افتاده در صفحه اخر
orphan
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
U
یتیم
orphan
U
یتیم کردن
orphan
U
بی پدر و مادر
right of asylum
U
حق پناهندگی بر طبق قانون یا عهدنامه
asylum
U
حقی است که به موجب ان هردولت میتواند کسانی را که به علل سیاسی به خاک او یاسفارتخانه اش می گریزند راپناه دهد
asylum
U
حق پناهندگی سیاسی
asylum
U
پناهگاه
asylum
U
بستگاه
asylum
U
گریزگاه نوانخانه
asylum
U
یتیم خانه تیمارستان
asylum
U
تیمارستان
asylum law
U
حقوق پناهندگی
[قانون]
asylum seeker
U
درخواست کننده پناهندگی
[سیاسی]
To ask for political asylum.
U
تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
insane asylum
U
تیمارستان
lunatic asylum
U
تیمارستان
political asylum
U
پناهگاهسیاسی
To seek political asylum.
U
تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
person entitled to asylum
U
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
recognized asylum seeker
U
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
person seeking
[political]
asylum
U
درخواست کننده پناهندگی
[سیاسی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com