Perdic | order processing time | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	order processing time U	زمان انجام سفارش
	order processing time U	مدت انجام سفارش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	processing of the order U	انجام سفارش
	real time processing U	پردازش بلادرنگ
	order time U	زمان سفارش کالا
	marching order [travel order] U	دستور پیشروی [ارتش]
	parallel processing U	پردازش موازی
	batch processing U	پردازش دستهای
	serial processing U	پردازش نوبتی
	batch processing U	دسته پردازی
	geometry processing U	فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
	nonoverlap processing U	نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
	nonoverlap processing U	روشی که به وسیله ان خواندن
	background processing U	کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
	image processing U	پردازش تصویر
	background processing U	فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
	image processing U	تصویر پردازی
	command processing U	پردازش دستورالعمل
	text processing U	پردازش متن
	remote processing U	پردازش از راه دور
	overlap processing U	اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
	background processing U	پردازش زمینهای
	overlap processing U	پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
	batch processing U	سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
	batch processing U	سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
	data processing U	امایش اطلاعات
	data processing U	پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
	data processing U	تهیه و تولیداطلاعات
	data processing U	پرورش اطلاعات
	data processing U	تهیه اطلاعات
	data processing U	مرتب کردن داده ها
	data processing U	داده پردازی
	foreground processing U	اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
	demand processing U	پردازش بر اساس نیاز
	file processing U	پرونده پردازی
	file processing U	پردازش فایل
	call processing U	فراخوان پردازی
	word processing U	پردازش کلمه
	random processing U	با دست یابی تصادفی
	random processing U	پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
	random processing U	پردازش تصادفی
	foreground processing U	پردازش پیش صحنی
	data processing U	پردازش داده ها
	priority processing U	اولویت پردازی
	cooperative processing U	سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
	processing program U	برنامه پردازش
	picture processing U	پردازش تصویری
	concurrent processing U	پردازش همزمان
	simultaneous processing U	پردازش همزمان
	document processing U	متن پردازی
	list processing U	پردازش لیست
	list processing U	لیست پردازی
	continuous processing U	پردازش پیوسته
	document processing U	پردازش مدرک
	distrubuted processing U	پردازش توزیعی
	information processing U	تقویم اخبار
	information processing U	نتیجه گیری ازاخبار
	information processing U	پردازش اطلاعات
	processing symbol U	علامت پردازش
	processing element U	عنصر پردازشی
	direct processing U	پردازش مستقیم
	interactive processing U	پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
	processing unit U	واحد پردازنده
	processing unit U	واحدپردازشگر
	processing program U	برنامه پردازشی
	serial processing U	پردازش سری
	transfer processing U	امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
	sequential processing U	پردازش ترتیبی
	post processing U	پس پردازی
	post processing U	پس پردازش
	priority processing U	پردازش اولیه
	in line processing U	پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
	processing unit U	واحد پردازش
	inquiry processing U	فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
	central processing unit U	واحد پردازش مرکزی
	data processing technology U	تکنولوژی پردازش داده
	central processing unit U	واحدپردازنده مرکزی
	centralized data processing U	پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
	dispersed data processing U	پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
	direct access processing U	پردازش به روش دستیابی مستقیم
	distributed data processing U	داده پردازی توزیعی
	scientific data processing U	داده پردازی علمی
	remote batch processing U	پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
	distributed data processing U	پردازش داده توزیع شده
	word processing system U	سیستم پردازش کلمه
	automated data processing U	پردازش داده به صورت خودکار
	electronic data processing U	پردازش الکترونیکی داده
	administrative data processing U	پردازش دادههای اداری
	automatic data processing U	پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
	automatic data processing U	پردازش خودکار داده ها
	transaction oriented processing U	پردازش تغییرگرا
	digital signal processing U	پردازش دیجیتالی سیگنال
	word processing supervisor U	نافر پردازش کلمه
	word processing society U	انجمن پردازش کلمه
	word processing program U	برنامه پردازش کلمه
	distributed processing system U	سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
	business data processing U	داده پردازی تجاری
	businedd data processing U	داده پردازی تجاری
	decentralized data processing U	پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
	decentralized data processing U	پردازش داده نامتمرکز
	unit central processing U	واحد پردازش مرکزی
	word processing center U	مرکز پردازش کلمه
	word processing operator U	متصدی پردازش کلمه
	oil processing area U	منطقهپردازشنفت
	data processing system U	سیستم پردازش داده
	mechanical data processing U	پردازش داده مکانیکی
	stacked job processing U	پردازش پشته یی
	data processing manager U	مدیر پردازش داده
	data file processing U	پردازش فایل داده
	string processing languages U	زبانهای پردازش رشته
	data processing center U	مرکز داده پردازی
	data processing center U	مرکزداده پردازی
	data processing curriculum U	دوره تحصیلات پردازش داده
	multiple job processing U	پردازش چند کاره
	natural language processing U	پردازش زبان طبیعی
	data processing cycle U	چرخه پردازش داده
	data processing management U	مدیریت پردازش داده
	data processing center U	مرکز پردازش داده
	information processing systems U	نظامهای خبرپردازی
	information processing machine U	computer
	integrated data processing U	پردازش داده مجتمع
	computer processing cycle U	چرخه پردازش کامپیوتر
	information processing center U	مرکز پردازش اطلاعات
	scientific data processing U	پردازش داده علمی
	information processing carriculum U	دوره پردازش اطلاعات
	list processing langauge U	زبانهای پردازش لیست
	list processing langauge U	زبان لیست پردازی
	electronic data processing system U	سیستم پردازش الکترونیکی داده
	data processing management association U	انجمن مدیریت پردازش داده
	canadian information processing society U	انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
	automatic data processing system U	سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
	I'll let you know when the time comes ( in due time ) . U	وقتش که شد خبر میکنم
	out of order U	درهم برهم
	order off U	حکم خروج
	order U	ن
	order U	منظم کردن
	order U	نظم
	order U	سفارش
	to the order of U	در وجه
	out of order U	نادرست
	In this order. In this way. U	باین ترتیب
	out of order U	خراب
	in order that he may go U	برای اینکه برود
	in order that U	برای اینکه
	in order that U	تا اینکه
	in order U	درست
	in order U	صحیح
	in order to ... U	تا [اینکه ]
	order U	نظام معماری
	in order to ... U	برای [اینکه]
	order [placed with somebody] U	دستور [ازطرف کسی]
	order [placed with somebody] U	سفارش [ازطرف کسی]
	second order U	مرتبه دوم
	order U	سفارش دادن تنظیم کردن
	in order U	دایر
	in order that i may go U	برای اینکه بروم
	to the order of U	به حواله کرد
	order about U	پیوسته پی فرمان فرستادن
	order U	حکم
	order U	مرتب کردن
	order U	سفارش دادن دستور دادن
	order U	دستورالعمل دستور
	order U	شیوه
	re order U	سفارش دوم باره
	order U	سبک معماری
	order U	سفارش دادن کالا یا جنس
	order U	نظم دادن
	order U	حواله
	order U	حواله کرد حواله کردن دستور
	order U	خرید سفارش خرید
	order U	دستور سفارش
	order U	رتبه
	order U	پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
	order U	کد عمل
	order U	راسته
	order U	مرتبه
	order U	امر
	order U	دستور دادن سفارش
	order U	سفارش دادن
	order U	فرمان نظم
	well-order U	خوش ترتیب [ریاضی]
	order U	دستور
	out of order U	از کار افتاده
	first order U	مرتبه اول
	to order <idiom> U	به ترتیب
	order U	دستورعملیاتی
	order U	دستورالعمل
	out of order <idiom> U	برخلاف قانون ،نامناسب
	out of order <idiom> U	کارنکردن
	to the order of U	بحواله کرد
	order U	دستور دادن
	in order to <idiom> U	اعتماد شخص را بدست آوردن
	order U	ترتیب انجام کار
	by order of U	حسب الامر
	order U	ترتیب
	by order of U	فرمان
	delivery order U	دستورحمل
	development order U	دستور ساخت اماد
	development order U	دستوربهبود اماد
	daily order U	دستور روز
	delivery order U	حواله تحویل
	second order conditions U	شرایط مرتبه دوم