English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slide in U کشویی
slide U ریل لغزنده سرسره
slide U خط کش
slide U طوقه لغزنده
slide U غلاف متحرک
slide U حرکت از پهلو
slide U لیزخوردن ازپهلو
slide U سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
slide U حرکت به آرامی روی یک سطح
slide in U توسراندنی
slide U صفحه لغزنده چهارچوب
slide U سرسره گهواره توپ
slide U سرازیری
slide U سراشیبی ریزش
slide U لغزش
slide U سرسره
slide U کشو
slide U اسباب لغزنده
slide U سورتمه
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide U سرخونده
slide U پس وپیش رونده
slide U لغزیدن
slide U اسلاید
slide U سر سراندن
slide U سریدن
slide show U نمایش اسلاید
slide slip U سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
slide valve U دریچه متحرکی که باز وبسته میشود
slide valve U دریچه کشویی
slide valve U دریچه متحرک
slide chasse U حرکت با یک پا بجلو و فشار
slide aperture U شکاف درجه
power slide U لغزش به کنار در پیچ مسیر
left slide U حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cutter slide U لغزنده فرز
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
control slide U غلتگاه کنترل
slide valve U سوپاپ متحرک
slide wire U سیم لغزان
slide [for children] U سورتمه [سرسره ] [در برف]
tuning slide U دریچهتولیدآهنگ
third valve slide U سومیندریچهسرنده
slide-bar U مانعسرخوردن
slide projector U برنامهاسلاید
slide plate U صفحهلغزان
slide mount U شیشهرویاسلاید
slide magazine U جعبهاسلاید
slide chair U مقرغلافمتحرک
second valve slide U دومیندریچهسرنده
glass slide U اسلایدشیشهای
first valve slide U اولیندریچهسرنده
entrance slide U سراشیبیورودی
adjustment slide فلز متحرک
variable slide U طول عقب نشینی متغیر
to slide to the side U به آنطرف سریدن
control slide U کشوی کنترل
back slide U منحرف شدن از مسیر
back slide U لغزش به عقب
slide rules U خط کش محاسبه
slide rules U خط کش مهندسی
slide rules U خط کش ریاضی
slide rule U خط کش محاسبه
slide rule U خط کش مهندسی
bottom slide U لغزنده زیرین
back slide U شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
slide rule U خط کش ریاضی
operating U عامل
self operating U خود کار
operating U عملیاتی
slide show package U بسته نمایش اسلاید
slide wire potentiometer U پتانسیومتر با سیم لغزان
forward slide change U تعویضاسلایدجلویی
slide rule dial U صفحه مدرج خط کش محاسبهای
slide wire bridge U پل ویتستن لغزان
reverse slide change U تعویضاسلایدوارونه
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
operating temperature U دمای عملیاتی
operating system/ U سیستم عامل دو
operating supplies U مواد کمکی
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
operating stand U اطاق هدایت
operating staff U متصدیان
operating staff U کارمندان عملیاتی
operating cost U مخارج عملیاتی
operating speed U سرعت عملکرد کار
operating speed U سرعت عملیاتی
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
operating signal U سیگنال دستگاه
operating ratio U نسبت عملیاتی
operating ratio U نرخ عملیاتی
operating temperature U درجه حرارت کار
operating voltage U ولتاژ کار
operating weight U وزن عملیاتی
operating cord U نختنظیم
operating dam U سدعملیاتی
operating floor U عملیاتزمین
operating rod U میلهعملیات
operating systems U سیستم عامل
operating system U سیستم عامل
operating rooms U اطاق عمل
operating rooms U جایگاه عمل
operating room U اطاق عمل
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
operating room U جایگاه عمل
operating ratio U نسبت کارکرد موتور یا ناو
operating program U برنامه عملیات
field operating U عمل کننده در صحرا
operating condition U رژیم
operating cost U هزینه عملیاتی
operating cost U هزینه بهره برداری
operating expenses U مخارج عملیاتی
operating force U نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
operating handle U دستگیره عامل
operating handle U دستگیره کولاس
operating capital U سرمایه در گردش
field operating U فعال درصحرا رده صحرایی
operating point U نقطه کار
operating conditions U رژیم
machine operating U عملکرد ماشین
operating agency U شعبه عامل
operating agency U قسمت اجرایی
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
operating bridge U پل کارگاهی
operating budget U بودجه عملیاتی
operating budget U بودجه بهره برداری
operating handle U دستگیره راه اندازی
operating program U برنامه اجرایی
operating lever U اهرم عملکرد
operating loss U زیان عملیاتی
operating manual U دستورالعمل
operating manual U دستور کار
operating panel U تابلوی عملکرد
operating personnel U پرسنل فعال
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
operating profit U سود عملیاتی
operating profit U سود ناخالص
operating lever U دستگیره عامل کولاس
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating instruction U دستور کار
operating instruction U مقررات کار
operating key کلید گزینش
operating level U سطح فعالیت
operating lever U اهرم عامل اهرم کولاس
operating lever U اهرم گرداننده
power-off/slide-select bar U دکمهاتخابگراسلاید
azimuth adjustment slide rule U خط کش محاسبات تنظیم گرا
goest operating system U سیستم عامل مهمان
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
crypt operating instructions U دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
shortest operating time U کوتاهترین زمان عملیات
current operating allowance U سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
disk operating system U سیستم عامل گردهای
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
host operating system U سیستم عامل میزبان
aitcraft operating weight U وزن اصلی هواپیما
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
operating system monitor U مبصر سیستم عامل
standing operating procedures U روش جاری عملیاتی
standing operating procedures U روش جاری مخابرات
tape operating system U سیستم عامل نوار
gate operating ring U حلقهورودیعملکننده
network operating system U سیستم عامل شبکه
maximum operating voltage U ولتاژ کار حداکثر
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
virtual storage operating system U سیستم عامل حافظه مجازی
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
general purpose operating system U سیستم عامل همه منظوره
breechblock operating lever assembly U سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com