English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
opera glasses U دوربین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glasses عینک
looking-glasses U ائینه
sun glasses U عینک آفتابی
dark glasses عینک آفتابی
safety glasses U عینک ایمنی
smoked glasses U عینک دودی
to wear glasses U عینک گذاشتن یازدن
half-glasses عینک یک چشمی
scissors-glasses عینک قیچی شکل
To wear glasses. U عینک زدن
he wears glasses U عینک زده است یادارد
bleeding glasses U شاخ رگزنی
field glasses U عینک رزمی
field glasses U عینک صحرایی
magnifying glasses U ذره بین
opera U تماشاخانه
opera U اهنگ اپرا
opera U اپرا
look at the world through rose-colored glasses <idiom> U خیلی مثبت بودن
opera comique U نمایش مضحک
Which bus do I take for the opera? U برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
opera house U اپرا
opera house U تماشاخانه
opera hat U کلاه له شو
opera hat U کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
comic opera U کمدی
grand opera U اپرای سنگین
grand opera U اپرای عمیق
comic opera U نمایش خنده دار
horse opera U فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
comic opera U نمایش مضحک
light opera U اپرای مفرح
light opera U اپرای سبک
opera bouffe U اپرای خنده دار که تا اندازهای مسخره امیز باشد
soap opera U نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
opera comique U نمایش خنده اور
opera comique U کمدی
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
see the world (things) through rose-colored glasses <idiom> U فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
opera-length necklace U گردنبندبلند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com