Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
open end contract
U
قرارداد نامحدود
open end contract
U
قرارداد باز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
open contract
U
قرارداد باز
open contract
U
قرارداد غیر معین
An open - dated agreement ( contract) .
U
قرارداد بدون مدت
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
U
قرارداد کار بدون مدت
Other Matches
contract
U
منقبض کردن
by contract
U
بطور مقاطعه
contract with
U
عقد کردن
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
U
تعهد
contract
U
عقد
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
in contract
U
طبق قرارداد
all in contract
U
قراداد کلی
according to the contract no. ...
U
طبق قرارداد شماره ...
contract
U
منقبض شدن مخفف کردن
contract
U
کنترات کردن منقبض کردن
contract
U
مقاطعه کاری کردن
contract
U
قرردادبستن
contract
U
: پیمان بستن
contract
U
کنترات پیمان .
contract
U
مقاطعه
contract
U
:قرارداد
contract
U
همکشیدن
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
U
قرارداد بستن
contract
U
دچارشدن
contract
U
منقبض شدن
contract
U
قرارداد
contract
U
پیمان
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
contract note
U
سند قرارداد
contract of affreightment
U
قرارداد اجاره کشتی
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
contract guarantee
U
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
U
منحنی قرارداد
contract curve
U
منحنی مبادله
contract of affreightment
U
قراردادحمل
contract of farmletting
U
مزارعه
contract period
U
مدت قرارداد
contract period
U
دوره قرارداد
contract of sales
U
قرارداد فروش
contract of sale
U
عقد بیع
contract of sale
U
قرارداد فروش
contract of reward
U
جعاله
contract of guarantee
U
عقد ضمان
contract of guarantee
U
ضمان عقدی
contract of farmletting
U
قرارداد مزارعه
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
contract control
U
کنترل تغایر
breach of contract
U
تخلف از قرارداد
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
enter into a contract
U
عقد بستن
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
conclude a contract
U
عقد بستن
composition contract
U
قرارداد ارفاقی
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
completion of contract
U
امضای قرارداد
contract clause
U
شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract
U
شرایط قرارداد
conditional contract
U
عقد معلق
conditional contract
U
عقد مشروط
conclusion of a contract
U
مبایعه
conclusion of a contract
U
parties two between asale of
breach of contract
U
نقض مفادقرارداد
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
contract quantity
U
حجم قرارداد
marriage contract
U
عقد نکاح
illegal contract
U
قرارداد غیر قانونی
honour a contract
U
قرارداد را محترم شمردن
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
optional contract
U
عقد خیاری
optional contract
U
مجازی
optional contract
U
خیاری
optional contract
U
غیر واجب
haulage contract
U
قرارداد حمل و نقل
inoperative contract
U
عقد غیر نافذ
invalid contract
U
عقد فاسد
marriage contract
U
عقد نامه
multilateral contract
U
قرارداد چند جانبه
license contract
U
قرارداد اجازه استفاده
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
lease contract
U
عقد اجاره
law of contract
U
قانون قرارداد
labor contract
U
قرارداد کار
irrevocable contract
U
عقد لازم
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
gratuitous contract
U
عقد غیر معوض
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
dishonour a contract
U
قرارداد را محترم نشمردن
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
cost plus contract
U
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract work
U
پیمانکاری
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification
U
مشخصات قرارداد
contract scheduling
U
برنامه ریزی قرارداد
executory contract
U
عقد موجل
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
futures contract
U
قرارداد سلف
futures contract
U
قرارداد اینده
perform a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract
U
بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract
U
صیغه عقد
forced contract
U
عقد مکره
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
breach of contract
U
نقض قرارداد
contract control
U
کنترل دینامیکی
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
lease contract
U
اجاره نامه
to come within the scope of a contract
U
در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract
U
بمناقصه گذاشتن
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
the contract is still valid
U
خودباقی است
the contract is still valid
U
قراردادباعتبار
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract
U
قرارداد اجتماعی
social contract
U
قرار داد اجتماعی
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
unauthorized contract
U
عقد فضولی
unconditional contract
U
عقد منجز
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract
U
پیمان نامه
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract
U
عقد باطل
value cost contract
U
پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract
U
صحت قرارداد
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
valid contract
U
عقد صحیح
unilateral contract
U
تعهد یک جانبه ایقاع
unilateral contract
U
قراردادایقاعی
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
simple contract
U
قرارداد شفاهی
service contract
U
قرارداد خدماتی
assignment of contract
U
انتقال قرارداد
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract
U
شبه قرارداد
quasi contract
U
شبه عقد
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
parties to the contract
U
متعاقدین
based on a contract
U
قراردادی
provisions of a contract
U
شرایط قرار داد
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
prime contract
U
قرارداد اصلی
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
U
لغو یک قرارداد
parties to the contract
U
طرفین عقد
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
service contract
U
قرارداد انجام خدمت
bilateral contract
U
قرارداد دو جانبه
parties to the contract
U
متعاملین
requirements of a contract
U
مقتضای عهد
revocable contract
U
عقد جایز
revocable contract
U
عقد مجاز
reward contract
U
عقد جعاله
sales contract
U
قرارداد فروش
service contract
U
قرارداد خدمت
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
To be in the red . To contract a debt .
U
قرض بالاآوردن
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
The contract has been draw up in eight articles .
U
این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
This contract is of unlimited duration.
U
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
No such a thing has been stipulated in the contract.
U
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
The contract has a few years to run .
U
به انقضای قرار داد چند سال مانده
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
unit price contract
U
قیمت واحد تصویب شده درقرارداد
contract shipment number
U
شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
contract shipment number
U
شماره بارنامه کالای ارسالی
contract price adjustment
U
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
contract price adjustment
U
تعدیل قیمت قرارداد
reasonableness of terms in contract
U
معقول بودن شرایط قرارداد
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
contract escalation clause
U
ماده تعدیل قرارداد
contract in set form
U
قرارداد تیپ
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
time the essence of the contract
U
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
contract bonds and guarantees
U
ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
option of contract invalid in part
U
خیار تبعیض صفقه
married under a contract unlimited perio
U
به حباله نکاح دراوردن عقد کردن
married under a contract unlimited perio
U
ازدواج کردن
This contract is in fact ascrap of paper .
U
این قرار داد درواقع یک کا غذ پاره است
married under a contract unlimited perio
U
زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
U
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
enewal of contract by tacit agreement
U
تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
to open out
U
باز کردن
to open out
U
توسعه دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com