English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
open area U فضای ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open U بی ابر
the open U ملاء عام
the open U ملا عام
open U روشن شدن خوشحال شدن
open U باز شدن
open U باز
open U فضای باز
open U ازاد
open U زمین باز گسترده
open U مروحه را باز کنید
open U سکی
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open U وزن ازاد
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
open U خط بازبی دفاع
open U اشکار
the open U هوای ازاد
open U شکفتن
open U مفتوح شدن
open U بی پناه
open U درمعرض
open U صریح
open U مهربان رک گو
open U بی الایش
open U ازاد اشکار
open U روباز
open U دایر
open U گشوده سرگشاده
open U مفتوح
open U :باز
To come into the open. U آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
open U بازکردن
open U گشودن گشادن
open U افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open U قابل بحث
open U واریز نشده
open U بی دفاع واریز نش
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
open U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open U باز کردن باز شدن
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open out U بسط دادن
open out U توسعه دادن
open to any one U مباح
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
to open out U گستردن
to open out U توسعه دادن
to open out U باز کردن
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U نابسته
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open U بلامتصدی
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
to open out U بسط دادن
open U پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open U فایل خواندنی و نوشتنی
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
area U پهنک
no-go area U منطقهممنوعه
area U شاخه [دانشی]
area U سطح
area U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area U ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area U بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area U بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area U پهنه
area U مساحت سطح
area U سطح مقطع
area U عرصه
area U محوطه
area U منطقه
area U قلمرو
I know the area more or less . U کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area U رشته [دانشی]
area U فضا
area U ناحیه
area U حوزه
area U جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area U مساحت
open route U جاده بدون کنترل وبازرسی
open caisson U صندوقچه روباز
open sesame U سحر
open caisson U صندوقه باز
open canal U کانال روباز
open sheaf U مروحه باز
open shop U بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
open shop U سیستم باز
fly open U ناگهان باز شدن
open allotment U حساب سپرده باز
open allotment U حساب اعتبار باز
open armed U با اغوش باز
open shot U با کارکرد ازاد
open shot U سیستم باز
open board U صحنه خلوت شطرنج
open shop U با کارکرد ازاد
open sesame U مشکل گشا
open architecture U معماری باز
open cavity U گودال باز
open cheque U چک انتقال پذیر
open contract U قرارداد غیر معین
open country U زمین باز
open court U محکمه عمومی
open court U دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
open cover U بیمه نامه باز
open credit U اعتبار نامحدود
open credit U اعتبار بدون ضمانت نامه
open cut U حفاری در فضای باز
open ditch U نهر روباز
open ditches U انهار رو باز
open ditches U زهکشهای روباز
open contract U قرارداد باز
open code U سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
open ranks U گسترش باز درسواره نظام
open cheque U چک قابل انتقال
open cheque U چک معمولی
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open circuit U مدار باز
open circuit U اتصال باز
open cluster U خوشه باز
open code U سیستم رمز باز
open doored U در خانه باز مهمان نواز
open route U جاده باز
lay open U پاره کردن
open secret <idiom> U راز فاش شده
with open arms <idiom> U با گرمی استفاده کردن
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
to strike something open U با ضربه چیزی را باز کردن
open season U فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
In the open air. U در هوای آزاد.
He is open to bribery. U اهل رشوه (رشوه گیری) است
open one's heart <idiom> U از ته قلب حرف زدن
he did not open his lips U لب نگشود
he did not open his lips U دهان نگشود سخن نگفت
lay open U اشکار کردن
keep an open house U مهمان نواز بودن
i will t. you to open thedoor U ممنون میشوم اگر در را بازکنید
Open the door. U در درراباز کن
to open parliament U مجلس راافتتاح کردن
his palce is still open U است
his palce is still open U جای او هنوز خالی
he has an open hand U او دست بازاست
he did not open his lips U خاموش ماند
Open to the publice. U ورود برای عموم آزاد است
open-plan U ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
open mindldly U با فکر باز
open policy U بیمه نامه باز
open policy U بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
open purchase U خرید ازاد
open purchase U خرید از بازار ازاد
open ranks U صف باز
open mindldly U ازروی بی تعصبی
open mindedness U بی تعصبی
open mindedly U با فکر باز
open-necked U پیراهنیابلوزبدونیقه
open-cast U معدنیکهدرآنذغالسنگوسایرموادکانیدرنزدیکسطحزمینیافتمیشوند
Open University U دانشگاهیدربریتانیاکهداوطلبانآزاددرآنجاتحصیلمیکنند
open prison U زندانیکهبهزندانیانآزادیبیشتریدادهمیشود
open day U روزیکهعموم مردم میتوانندازمکانهایخاصیمثلمدرسهیایکموسسهآزادانهبازدیدکنند
normally open contact U اتصال معمولا باز
open messes U ناهارخوریها
open messes U باشگاهها
open minded U روشنفکر
open roof U بام پیدا
open economy U اقتصاد باز
open syllable U هجائی که به حرف e پایان پذیرد
open to the public U اشکار در نزد همه
open to the public U واضح درنظر عموم
open to the public U علنی
open to the public U برملا
open tournament U تورنمنت ازاد شطرنج
open trade U تجارت ازاد
open travers U پیمایش باز
open treaty U معاهده باز
open universe U جهان باز
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open to attack U در معرض حمله
open system U نظام باز
open system U سیستم باز
open system U سازگان باز
open terrace U مهتابی
open the door to U مجال دادن به
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
open theft U سرقت مشهود
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open water U فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
to lay open U هویدا
to open the ball U اول رقصیدن
to fly open U بازشدن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com