Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oil level gage
U
دستگاه نشاندهنده سطح روغن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fule level gage
U
دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
level gage
U
اندازه گیر سطح
water level gage
U
تراز سنج
Other Matches
gage
U
بند تفنگ
gage
U
اشل اندازه گیر
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
U
درجه
gage
U
شرط بستن متعهد شدن
gage
U
رجزخوانی
gage
U
گرو
gage
U
میله اندازه گیر
gage
U
وثیقه گذاردن
gage
U
ازمایش کردن
gage
U
سنجیدن
gage
U
اندازه نما
gage
U
گیج
gage
U
میزان اندازه گیری
gage
U
مبارزه طلبی گروگذاشتن
gage
U
وثیقه
gage
U
:
gage
U
: گرو
gage
U
سنج
snow gage
U
برفسنج
camber gage
U
دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
vacuum gage
U
خلاء سنج
flow gage
U
جریان سنج
dial gage
U
دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
evaporation gage
U
دم سنج
evaporation gage
U
بخارسنج
screw gage
U
شابلون پیچ
angle gage
U
نقاله زاویه یاب
density gage
U
چگالی سنج
gage tube
U
لوله پیتو
tire gage
U
دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
drop gage
U
فشار سنج
depth gage
U
عمق سنج
feeler gage
U
فیلر
accurate to gage
U
دقت در سنجیدن
accuracy to gage
U
دقت اندازه گیری
accuracy to gage
U
دقت سنجش
center gage
U
مرکز سنج
limit gage
U
وسیله سنجش تلرانس
gauge=gage
U
شابلن
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
rain gage
U
باران سنج
radius gage
U
شابلون شعاع
petrol gage
U
دستگاه اندازه گیری بنزین
pressure gage
U
فشارسنج
oil gage
U
نشاندهنده سطح روغن
oil gage
U
عقربه نشان دهنده روغن
oil gage
U
گیج روغن
gauge=gage
U
درجه
gauge=gage
U
اندازه
gauge=gage
U
پیمانه
gage pressure
U
فشار گیج
gage pressure
U
فشار مانومتری
gage=gauge
U
مدرج کردن
gage=gauge
U
اندازه زدن اشل
gage=gauge
U
شابلون
gage=gauge
U
پیمانه اندازه
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
gage=gauge
U
درجه
gauge=gage
U
اندازه کردن اشل
gauge=gage
U
مدرج کردن
gage length
U
طول قطعه مورد ازمایش
micro pressure gage
U
فشارسنج دقیق
dial bench gage
U
میز اندازه گیری
light gage beam
U
تیر سبک وزن
dial depth gage
U
عمق سنج مدرج
cylinderical limit gage
U
دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
air pressure gage
U
فشار سنج
bourdon pressure gage
U
فشار سنج بوردون
standard rain gage
باران سنج معمولی
spring pressure gage
U
فشارسنج فنری
air brake pressure gage
U
مانومتر با ترمز هوایی
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
level best
U
بسیارعالی
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
he did his level best
U
کوتاهی نکرد
level with each other
U
در یک تراز
A level
U
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
he did his level best
U
انچه از دستش برامدکرد
level with each other
U
برابر
level best
U
خیلی عالی
level out
U
یکنواخت کردن
level out
U
برابر کردن
level best
U
خیلی خوب
level
U
ترازکردن
level
U
سطح ارتفاع
level
U
تراز بنایی
level
U
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
U
مستقیم
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
level
U
پایه
level to
U
تراز کردن
to level off
U
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
level
U
رده
level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
U
مسطح
O level
U
نمرهی قبولی در این امتحانات
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
تراز کردن تراز
level
U
همسطح کردن
level
U
هم پایه
level
U
هم تراز
level
U
یک نواخت
level
U
سطح برابر
level
U
هموار
level
U
الت ترازگیری
level
U
میزان
level
U
سطح
level
U
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
U
تراز
to level off
U
مسطح شدن
[ناحیه ای]
level
U
مسطح شدن
level
U
مسطح کردن
level
U
ترازسازی
level
U
همسطح
on the level
<idiom>
U
درستکار ،بی غل وغش
level
U
نشانه گرفتن
level
U
یک دست
level
U
موزون هدف گیری
power level
U
تراز توان
reorder level
U
سطح سفارش مجدد
maintenance level
U
سطح تثبیت
price level
U
سطح قیمت
protection level
U
سطح حفافت
pezometeric level
U
سطح پیزومتری
low level
U
در سطح پایین
multi level
U
چند سطحی
mean sea level
U
میانگین سطح دریا
mean sea level
U
سطح متوسط دریا
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
low level
U
نزدیک سطح زمین
low level
U
سطحی
low level
U
سقف پرواز کوتاه
low level
U
پایین
low level
U
کم ارزش
speed level
U
سطح سرعت
speed level
U
مرحله سرعت
n level logic
U
منطق N سطحی
nesting level
U
سطح تو در تویی
optimal level
U
سطح بهینه
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level
U
سطح فعالیت
one level memory
U
حافظه یک سطحی
one level address
U
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address
U
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level
U
سطح روغن
signal level
U
سطح علامت
noise level
U
سطح پارازیت
noise level
U
میزان خش
nesting level
U
سطح لانهای
nesting level
U
سطح اشیانهای
low level
U
در ارتفاع کم
reorder level
U
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
split-level
U
سه نیم اشکوبی
top-level
U
بلند پایه
wage level
U
سطح مزد
voltage level
U
سطح فشارالکتریکی
voltage level
U
سطح ولتاژ
alidade level
U
دستگاهسمتنما
lower level
U
سطحپائینی
still water level
U
سطحسکونآب
upper level
U
سطحبالایی
builder level
U
تراز بنایی
two level subroutine
U
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store
U
انباره دو سطحی
two level logic
U
منطق دوسطحی
water level
U
تراز اب
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
split-level
U
چند سطحی
sea level
U
سطح دریا
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
level-headed
U
معقولانه
level-headed
U
متعادل
level-headed
U
ترازخوی
level-headed
U
راستبین
level-headed
U
معقول
top-level
U
افراد عالیرتبه
white level
U
تراز سفید
top-level
U
کهبدان
water level
U
سطح اب
trophic level
U
تراز خوراکی
transition level
U
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
sound level
U
شدت نسبی صوت
camper level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
to rake level
U
با شن کش صاف کردن
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
skill level
U
پایه مهارت فنی
skill level
U
پایه مهارت
significance level
U
سطح معناداری
signal level
U
سطح سیگنال
sound level
U
شدت صوت
spirit level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
to draw level
U
بحریف رسیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com