Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
observation station
U
دیدگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
observation
U
دیدبانی اتش
observation
U
رصد کردن
observation
U
معاینه وبررسی کردن
observation
U
معاینه
self observation
U
خویشتن نگری
observation
U
دیدبانی
observation
U
نظر
observation
U
ملاحظه
observation
U
افهارعقیده
observation
U
رصد
observation
U
مشاهده
observation
U
دیدبانی کردن مشاهده کردن
observation well
U
چاه مشاهدهای
observation camera
U
دوربین مدار بسته
observation window
U
پنجرهدیدهبانی
observation deck
U
میزمشاهدات
aerial observation
U
دیدبانی هوایی
air observation
U
دیدبانی هوایی
weather observation
U
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather observation
U
مشاهدات جوی
observation camera
U
دوربین امنیتی
observation camera
U
دوربین نظارت
visual observation
U
دیدبانی بصری
ground observation
U
دیدبانی زمینی
visual observation
U
دیدبانی با چشم
ostronmical observation
U
ترصد
flank observation
U
دیدبانی جناحی
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
observation sector
U
قطاع دیدبانی
observation post
U
پست دیدبانی
observation pipe
U
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
observation pipe
U
لوله پیزومتر
observation error
U
خطای مشاهده
naturalistic observation
U
مشاهده طبیعی
participant observation
U
مشاهده توام با مشارکت
direct observation
U
دیدبانی مستقیم
faculty of observation
U
بینش مشاهدات جوی
faculty of observation
U
قوه مشاهده
ground observation
U
دیدبانی ازروی زمین
direct observation
U
مستقیمامشاهده کردن
army of observation
U
عده دیدبانی
bilateral observation
U
دیدبانی دوجانبه
astronomic observation
U
دیدبانی نجومی
bilateral observation
U
دیدبانی مضاعف
Observation of natural phenomena .
U
ملاحظه پدیده های طبیعی
water level observation
U
بررسی تراز اب
way station
U
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
on station
U
اماده باش بالای هدف
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
on station
U
روی هدف
on station
U
رسیدن به هدف
sub station
U
پست فرعی
station
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station
U
محل
station
U
پست
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station
U
یا مقصد استفاده میشود
station
U
پاسگاه
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
U
پایگاه
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
استقرار یافتن
station
U
مستقرکردن
station
U
محل ماموریت
station
U
درپست معینی گذاردن
station
U
جایگاه
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
U
مرکز
station
U
جا درحال سکون
station
U
وقفه
station
U
سکون پاتوق
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
U
موقعیت اجتماعی وضع
station
U
مقام مستقرکردن
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
station
U
ایستگاه
station
U
رتبه
remote station
U
ایستگاه دور دست
relay station
U
ایستگاه واسطه
master station
U
شاه ایستگاه
master station
U
ایستگاه اصلی
remote station
U
ایستگاه دوردست
remote station
U
ایستگاه راه دور
repeater station
U
مرکز تقویت کننده
loading station
U
ایستگاه بارگیری
serivce station
U
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
slave station
U
ایستگاه فرعی
shunting station
U
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
relay station
U
ایستگاه رله
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station
U
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
intercom station
U
ایستگاهداخلی
naval station
U
پایگاه دریایی
orienting station
U
ایستگاه توجیه
pumping station
U
تلمبه خانه
mobile station
U
فرستنده متحرک
master station
U
پست اصلی مخابرات
pumping station
U
ایستگاه تلمبه زنی
railway station
U
ایستگاه راه اهن
reading station
U
ایستگاه خواندن
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reception station
U
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill
U
جدول محلها
underground station
U
ایستگاهزیرزمینی
To the railway station
U
به طرف ایستگاه راه آهن
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
work station
U
محل کار
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
wireless station
U
فرستنده
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
station bar
U
رستوران ایستگاه راه آهن
coach station
U
پارکینگوایستگاهدرشکه
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
goods station
U
ایستگاهکالاهایتجارتی
local station
U
ایستگاهکانونی
transmitting station
U
ایستگاهارسال
polling station
U
حوزهرایگیری
station platform
U
سکویایستگاه
station model
U
مدلهواشناسی
station entrance
U
ورودیایستگاه
station circle
U
چرخههواشناسی
receiving station
U
ایستگاهدریافت
passenger station
U
ایستگاهمسافرین
To marry below ones station.
U
با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
railway station
U
ایستگاه قطار
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
transit station
U
ایستگاه عبوری راه اهن
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping
U
در خط نگهداشتن ناو
station house
U
ایستگاه راه اهن
station house
U
مرکزکلانتری
station house
U
ایستگاه کلانتری
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
station complement
U
پرسنل ثابت یک پایگاه
station car
U
اتومبیل استیشن
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
to station oneself
U
مقیم شدن
to station oneself
U
جا گرفتن
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
telephone station
U
تلفن خانه
telephone station
U
جایگاه تلفن
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
subscriber's station
U
مرکز مشترک
train station
U
ایستگاهقطار
station break
U
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
key station
U
ایستگاههای کلید
climatological station
U
ایستگاه هواشناسی
battle station
U
پایگاه جنگی
battle station
U
پایگاه رزمی
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station
U
رصدخانه
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
amateur station
U
فرستنده تفننی
alert station
U
ایستگاه اعلام خطر
alert station
U
ایستگاه اماده باش
air way station
U
خطوط هوایی
air way station
U
ایستگاه کنترل
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station
U
فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
boat station
U
جای خدمه قایق
clearing station
U
پست تخلیه بیماران
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
cleansing station
U
محل گندزدایی
cleaning station
U
پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station
U
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station
U
انتقال تعویض محل خدمت
change of station
U
تغییر محل ماموریت
central station
U
نیروگاه مرکزی
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
aid station
U
پست امدادی
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
action station
U
وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
power station
U
کارخانه برق
gas station
U
پمپ بنزین
filling station
U
پمپ بنزین
station wagons
U
استیشن واگن
station wagons
U
ماشین کبریتی
station wagon
U
استیشن واگن
station wagon
U
ماشین کبریتی
service station
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
police station
U
ایستگاه پلیس
police station
U
مرکز پلیس
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
power station
U
نیروگاه
action station
U
محل جنگ
action station
U
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master
U
رئیس ایستگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com