English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
objects U چیز
objects U مقصود
objects U شی ء
objects U موضوع منظره
objects U هدف
objects U مفعول
objects U کالا اعتراض کردن
objects U مخالفت کردن
objects U شیئی
objects U موضوع
objects U مورد
objects U اعتراض داشتن
objects U اعتراض کردن
objects U دلیل اوردن
objects U چیز ماده خارجی
objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects U نماش داده می شوند
objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects U OPERAND
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indirect objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
indirect objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U نماش داده می شوند
indirect objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects U OPERAND
indirect objects U شیئی
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U صعب العبور
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
quasistellar objects U اجرام شبه ستارهای
means objects U اشیاء وسیله
inanimate objects U چیزهای بیجان
hidden objects U اشیاء پنهان
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U مسدود شده
direct objects U اعتراض کردن
inanimate objects U جمادات
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U غیر قابل عبور
indirect objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects U چیز
direct objects U چیز ماده خارجی
direct objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
direct objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects U دلیل اوردن
direct objects U اعتراض داشتن
direct objects U مقصود
direct objects U شی ء
direct objects U موضوع منظره
direct objects U هدف
direct objects U مفعول
direct objects U کالا اعتراض کردن
direct objects U مخالفت کردن
direct objects U شیئی
direct objects U موضوع
direct objects U مورد
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
direct objects U نماش داده می شوند
indirect objects U مورد
indirect objects U اعتراض داشتن
indirect objects U اعتراض کردن
indirect objects U دلیل اوردن
indirect objects U چیز ماده خارجی
indirect objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects U موضوع
indirect objects U مخالفت کردن
direct objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects U OPERAND
indirect objects U چیز
indirect objects U مقصود
indirect objects U شی ء
indirect objects U موضوع منظره
indirect objects U هدف
indirect objects U مفعول
indirect objects U کالا اعتراض کردن
indirect objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com