English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
nuclear power station U نیروگاه هستهای
nuclear power station U نیروگاه هسته ای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nuclear power U انرژی هستهای
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear power plant U نیروگاه هسته ای
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power U مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای
power station U نیروگاه
power station U ایستگاه مولدنیرو
power station U کارخانه برق
power converter station U پست تبدیل قدرت
power converter station U پست تبدیل
atomic power station [plant] U نیروگاه هسته ای
low voltage power station U نیروگاه فشار ضعیف
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
cross section of a hydroelectric power station U قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
hunger for power [craving for power] U میل شدید به قدرت
nuclear U مربوط به اتمی
nuclear U اتمی
nuclear U مغزی
nuclear U هستهای
non-nuclear U غیراتمی
non-nuclear U نااتمی
non-nuclear U ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
nuclear cell U پیل اتمی
nuclear fusion U ذوب هستهای
nuclear charge U بار هسته
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear chemistry U شیمی هستهای
nuclear particle U هستک
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear dud U بمب عمل نکرده اتمی
nuclear electron U الکترون هسته
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear fission U انشقاق هستهای
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U پیل اتمی
nuclear reactors U راکتور هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
nuclear size U اندازه هسته
nuclear radiation U تشعشع هستهای
nuclear radius U شعاع هسته
nuclear reaction U فرایند هستهای
nuclear reaction U واکنش هستهای
nuclear reactor U پیل اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear strike U تک اتمی
nuclear strike U تک هستهای
nuclear transformation U تبدیل هستهای
nuclear warfare U جنگ اتمی
nuclear warfare U میدان جنگ اتمی
nuclear winter U زمستان اتمی
nuclear membrane U عضوهستهای
nuclear whorl U پیچهستهای
nuclear-free U مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear fusion U گداز هستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear magneton U مگنتون هسته
nuclear structure U ساختار هستهای
nuclear number U عدد هستهای
nuclear parity U همطرازی اتمی
nuclear parity U قدرت اتمی یکسان
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear number U عدد جرمی
nuclear fusion U همجوشی هستهای
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
effective nuclear charge U بار موثر هسته
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear boiler room U اتاقکمولدبخارهستهای
nuclear powered submarine U submarine nuclear
production of electricity from nuclear energy U تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
sub station U پست فرعی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
way station U ایستگاه رله مخابراتی
station U مرکز
on station U روی هدف
station U محل
station U پست
station U درپست معینی گذاردن
station U مقام مستقرکردن
station U رتبه
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
on station U پروازهواپیما بالای هدف
station U ایستگاه
station U جایگاه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U سکون پاتوق
station U وقفه
on station U اماده باش بالای هدف
station U جا درحال سکون
station U محل ماموریت
station U مستقرکردن
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
on station U رسیدن به هدف
station U پاسگاه
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U استقرار یافتن
station U پایگاه
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station U یا مقصد استفاده میشود
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
flag station U جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
exempted station U یکان مخصوص
fiscal station U تاسیسات سریال
passenger station U ایستگاهمسافرین
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
exempted station U یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
relay station U ایستگاه واسطه
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
exposure station U ایستگاه هوایی
relay station U ایستگاه رله
remote station U ایستگاه دور دست
remote station U ایستگاه راه دور
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
intercom station U ایستگاهداخلی
forward station U پاسگاه جلویی
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
forward station U ایستگاه جلو
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
local station U ایستگاهکانونی
generating station U کارخانه برق
remote station U ایستگاه دوردست
emergency station U محل اضطراری
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
departure station U مبداء حرکت
defence station U readiness of degree third
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
cruising station U readiness of degree forth
courier station U دفترنامه رسانان
courier station U دفتر پیک
courier station U مقرر پیک
railway station U ایستگاه قطار
pumping station U تلمبه خانه
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station U ایستگاهزیرزمینی
transmitting station U ایستگاهارسال
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
receiving station U ایستگاهدریافت
station circle U چرخههواشناسی
station entrance U ورودیایستگاه
station model U مدلهواشناسی
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
station platform U سکویایستگاه
reading station U ایستگاه خواندن
railway station U ایستگاه راه اهن
duty station U محل خدمت
train station U ایستگاهقطار
dressing station U درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
transformer station U پست ترانسفورماتور
naval station U پایگاه دریایی
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station house U ایستگاه کلانتری
station house U مرکزکلانتری
station house U ایستگاه راه اهن
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
loading station U ایستگاه بارگیری
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station car U اتومبیل استیشن
mobile station U فرستنده متحرک
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
slave station U ایستگاه فرعی
polling station U حوزهرایگیری
master station U پست اصلی مخابرات
master station U ایستگاه اصلی
master station U شاه ایستگاه
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill U جدول محلها
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
subscriber's station U مرکز مشترک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com