Perdic | nuclear power production | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	nuclear power production U	تولید انرژی هستهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	production of electricity from nuclear energy U	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
	nuclear power U	انرژی هستهای
	nuclear power U	نیروی هستهای
	nuclear power station U	نیروگاه هستهای
	nuclear power plant U	تاسیسات انرژی هستهای
	nuclear power station U	نیروگاه هسته ای
	nuclear power plant U	نیروگاه هسته ای
	a declared [pronounced] opponent of nuclear power U	مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای
	power of production U	نیروی تولید
	hunger for power [craving for power] U	میل شدید به قدرت
	nuclear U	مغزی
	nuclear U	مربوط به اتمی
	nuclear U	هستهای
	nuclear U	اتمی
	non-nuclear U	ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
	non-nuclear U	نااتمی
	non-nuclear U	غیراتمی
	nuclear cell U	پیل اتمی
	nuclear charge U	بار هسته
	nuclear engineering U	تکنولوژی هستهای
	nuclear technology U	تکنولوژی هستهای
	nuclear equipoise U	گلوله اتمی ممنوعه
	nuclear configuration U	ترکیب هستهای
	nuclear chemistry U	شیمی هستهای
	nuclear corrosion U	فرسایش هستهای
	nuclear energy U	انرژی هستهای
	nuclear electron U	الکترون هسته
	nuclear families U	خانواده هستهای
	nuclear reactors U	واکنشگاه هستهای
	nuclear reactors U	راکتور هستهای
	nuclear reactors U	پیل اتمی
	nuclear reactor U	واکنشگاه هستهای
	nuclear reactor U	راکتور هستهای
	nuclear reactor U	پیل اتمی
	nuclear family U	خانواده هستهای
	nuclear detector U	اشکارساز هستهای
	nuclear dud U	بمب عمل نکرده اتمی
	nuclear electricity U	الکتریسیته هستهای
	nuclear equipoise U	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
	nuclear winter U	زمستان اتمی
	nuclear radiation U	تشعشع هستهای
	nuclear radius U	شعاع هسته
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	nuclear reaction U	واکنش هستهای
	nuclear size U	اندازه هسته
	nuclear stalemate U	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
	nuclear strike U	تک اتمی
	nuclear strike U	تک هستهای
	nuclear structure U	ساختار هستهای
	nuclear submarine U	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
	nuclear transformation U	تبدیل هستهای
	nuclear warfare U	جنگ اتمی
	nuclear warfare U	میدان جنگ اتمی
	nuclear-free U	مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
	nuclear whorl U	پیچهستهای
	nuclear membrane U	عضوهستهای
	nuclear pile U	پیل هستهای
	nuclear particle U	هستک
	nuclear fusion U	همجوشی هستهای
	nuclear fusion U	گداخت هستهای
	nuclear fusion U	گداز هستهای
	nuclear fusion U	ذوب هستهای
	nuclear forces U	نیروهای هستهای
	nuclear fission U	شکافت هستهای
	nuclear fission U	انشقاق هستهای
	nuclear parity U	همطرازی اتمی
	nuclear number U	عدد هستهای
	nuclear magneton U	مگنتون هسته
	nuclear parity U	قدرت اتمی یکسان
	nuclear number U	عدد جرمی
	nuclear binding energy U	انرژی اتصال هستهای
	nuclear biological chemical U	شیمیایی میکربی هستهای
	attack nuclear carrier U	ناو هواپیمابر افندی هستهای
	nuclear boiler room U	اتاقکمولدبخارهستهای
	nuclear powered submarine U	submarine nuclear
	nuclear fusion energy U	انرژی ذوب هستهای
	civil nuclear powers U	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
	civil nuclear powers U	کشوردارای قدرت اتمی
	magnetic nuclear resonance U	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
	nuclear magnetic resonance U	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
	effective nuclear charge U	بار موثر هسته
	production U	فرآورده کارگاه
	over production U	محصول زیادی
	production U	اقامه
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	حاصل دادن
	production U	تولید کردن
	production U	ایجاد
	production U	فراورده محصول
	production U	استخراج
	production U	عمل اوری ساخت
	production U	تولید
	production U	فراوری
	over production U	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
	production U	تولید محصول
	production U	کنترل ساخت یک محصول
	production U	سرعت ساخت محصول
	production U	ارائه
	production U	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
	production U	تولید حجم بزرگ محصولات
	production U	تولید دستهای
	production U	ارائه ساخت
	production U	ساخت مواد برای فروش
	production U	محصول عمل
	census of production U	امار سرشماری
	production management U	مدیریت تولید
	production method U	روش تولید
	production frontier U	مرز تولید
	production function U	تابع تولید
	production gap U	شکاف تولید
	production time U	زمان تولید
	production time U	زمان ساخت
	production platform U	سکویتولیدات
	production of sound	تولیدات صدا
	census of production U	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
	census of production U	امارگیری در خصوص تولید
	branches of production U	رشتههای تولید
	branches of production U	شاخههای تولید
	production efficiency U	کارائی در تولید
	production efficiency U	کارائی تولید
	bulk production U	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
	batch production U	تولیدانبوه
	batch production U	تولید زیاد یک نوع کالا
	production cost U	ارزش ساخت
	bulk production U	تقسیم سوخت درفروف کوچک
	production engineer U	مهندس تولید
	production missile U	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
	production facility U	سهولت تولید
	production desk U	میزمحصولات
	ingot production U	تولید شمش
	production adviser	مشاوره محصولات
	forces of production U	نیروهای تولید
	food production U	تولید غذا
	pilot production U	تولید نمونه
	elasticity of production U	کشش تولید
	production index U	شاخص تولید
	energy production U	تولید نیرو
	flow of production U	گردش تولید
	flow of production U	جریان تولید
	energy production U	تولید انرژی
	volume of production U	حجم تولید
	factory production U	تولید کارخانهای
	track production U	شروع تعقیب هدف
	track production U	فهور هدف
	full production U	تولید کامل
	relations of production U	رابطه تولید
	roundabout production U	تولید با کارائی بیشتر
	scale of production U	مقیاس تولید
	series production U	سری سازی
	surplus production U	تولید اضافی
	surplus production U	مازاد تولید
	pair production U	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
	period of production U	دوره تولید
	electricity production U	تولیدالکتریسیته
	surplus production U	فزونی تولید
	full production U	تولید در حداکثرفرفیت
	factor of production U	عامل تولید
	production cost U	هزینه تولید
	production overheads U	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
	mass production U	تولید انبوه
	mass production U	تولید ماشینی
	mass production U	تولید بمقدارزیاد
	mass production U	بس فراوری
	production process U	روند ساخت
	production program U	برنامه تولید
	production process U	جریان تولید
	production process U	فرایند تولید
	means of production U	ابزار تولید
	production part U	بخش تولید
	production period U	دوره تولید
	mode of production U	طرز تولید
	mode of production U	شیوه تولید
	production planning U	برنامه ریزی تولید
	mechanical production U	تولید ماشینی
	mode of production U	وجه تولید
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	means of production U	وسایل تولید
	production programme U	برنامه تولید
	production control U	کنترل تولید
	factors of production U	عوامل تولید
	production factors U	عوامل تولید
	production line U	خط تولید
	production account U	حساب تولید
	aliterary production U	فراورده یا محصول ادبی تالیف
	aliterary production U	تصنیف
	an artistic production U	عمل یا کار صنعتی
	cost of production U	هزینه تولید
	production base U	مبنای تولید یا تولیدات ملی
	production capacity U	فرفیت تولید
	production coefficient U	ضریب تولید
	agents of production U	عوامل تولید
	production run U	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
	production rule U	تولید
	production of oil U	استخراج نفت
	production rule U	قاعده
	mass-production U	تولید انبوه
	production technique U	فن تولید
	production technique U	روش فنی تولید
	production routine U	روال تولید
	production lines U	خط تولید