English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
nuclear membrane U عضوهستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
membrane U پوشه
membrane U نقاب
membrane U پرده
membrane U دیوارهستهای
membrane U هسته
membrane U غشاء
membrane U شامه
membrane U پرده پوست
membrane U پوسته
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
permeable membrane U غشای تراوا
presynaptic membrane U غشاء پیش سیناپسی
membrane keyboard U احساس کننده فشار را فعال میکند
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
membrane curing U گیرش پوستهای
membrane curing U نگهداری غشایی بتن
hyaloid membrane U غشاء زجاجی
hyaloid membrane U شامهء شیشهای
embryonic membrane U ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
reissner membrane U غشای رایسنر
reticular membrane U غشاء شبکهای
serous membrane U شامه ابکی
tympanic membrane U پرده گوش
wing membrane U اجزایبال
vitelline membrane U غشاءزردهتخممرغ
shell membrane U پوستغشا
nictitating membrane U تشخیصشامه
interfemoral membrane U غشایداخلماهیچه
cell membrane U میتوکندری
tympanic membrane U پرده صماخ
synovial membrane U شامه یاغشازلالی
serous membrane U غشامایی
embryonic membrane U غشاء جنینی
curing membrane U پوسته نگهبان
basilar membrane U غشاء پایه
steel facing membrane U پرده فولادی
central concrete membrane U پرده میانی بتنی
prime membrane lining U پوشش اسفالتی با روش قیرپاشی
tympanic membrane injury U آسیب دیدگی پرده گوش
damp proof membrane U پوسته نمبند
reinforced concrete facing membrane U پرده بتن مسلح نما
non-nuclear U ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
non-nuclear U غیراتمی
nuclear U مغزی
nuclear U اتمی
non-nuclear U نااتمی
nuclear U هستهای
nuclear U مربوط به اتمی
nuclear warfare U جنگ اتمی
nuclear transformation U تبدیل هستهای
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear radius U شعاع هسته
nuclear reaction U فرایند هستهای
nuclear reaction U واکنش هستهای
nuclear size U اندازه هسته
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear strike U تک اتمی
nuclear strike U تک هستهای
nuclear structure U ساختار هستهای
nuclear radiation U تشعشع هستهای
nuclear warfare U میدان جنگ اتمی
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U پیل اتمی
nuclear reactors U راکتور هستهای
nuclear whorl U پیچهستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
nuclear winter U زمستان اتمی
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear-free U مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear reactor U پیل اتمی
nuclear power U انرژی هستهای
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
nuclear fission U انشقاق هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear electron U الکترون هسته
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
nuclear cell U پیل اتمی
nuclear charge U بار هسته
nuclear chemistry U شیمی هستهای
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
nuclear dud U بمب عمل نکرده اتمی
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear particle U هستک
nuclear parity U قدرت اتمی یکسان
nuclear parity U همطرازی اتمی
nuclear number U عدد هستهای
nuclear number U عدد جرمی
nuclear magneton U مگنتون هسته
nuclear fusion U همجوشی هستهای
nuclear fusion U گداز هستهای
nuclear fusion U ذوب هستهای
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
nuclear power station U نیروگاه هسته ای
nuclear power plant U نیروگاه هسته ای
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear boiler room U اتاقکمولدبخارهستهای
effective nuclear charge U بار موثر هسته
nuclear powered submarine U submarine nuclear
nuclear power station U نیروگاه هستهای
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
production of electricity from nuclear energy U تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power U مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com