Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
normal exit
U
درروی عادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exit
U
خروج
exit
U
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit
U
خروجی
exit
U
مرگ درگذشت
exit
U
عزیمت
exit
U
خارج شدن
exit
U
مخرج
exit
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit
U
بیرون رفتن
exit point
U
نقطه خروج
exit point
U
نقطه مرگ
exit point
U
نقطه خروجی
exit road
U
راه خروجی
exit interview
U
مصاحبه پایان خدمت
error exit
U
در روی خطا
emergency exit
U
خروج اضطراری
deferred exit
U
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
beach exit
U
محل خروجی اسکله
beach exit
U
معبر ساحلی
exit road
U
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit splitter
U
شکافنده خروجی
exit turnstile
U
تیرچهاربازویگردندهخارجی
port of exit
U
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
exit poll
U
برخه پرسی
exit polls
U
برخه پرسی
exit cone
U
خروجیمخروطی
exit taxiway
U
خروجیجاده
exit track
U
خروجیخطآهن
exit visa
U
مهرپاسپورت
Emergeny exit .
U
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
emergency exit
U
در خروج اضطراری
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
high-speed exit taxiway
U
خروجیتاکسیوباسرعتبالا
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
normal
U
بهنجار
normal
U
به هنجار
normal
U
میانه متوسط
normal
U
طبیعی
normal
U
هنجار معمول
normal
U
معمولی
normal
U
عادی
normal
U
متعارف بهنجار
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
normal
U
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
normal
U
قائم
normal
U
نرمال
normal
U
عمود
normal
U
قایم
normal
U
عادی معمولی
normal
U
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
normal
U
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
normal slump
U
درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
normal school
U
دارالمعلمین
normal range
U
محدوده عادی
normal school
U
دانش سرا
normal salt
U
نمک خنثی
normal profit
U
سود عادی
normal profit
U
سود متعارف
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
normal price
U
قیمت عادی
normal price
U
قیمت عادی قیمت معمولی
normal price
U
قیمت متعارف
normal plane
U
صفحه قائم
normal plane
U
توزیع نرمال
normal solution
U
محلول نرمال
normal state
U
حالت نرمال
normal stress
U
تنش شاغولی
Can't you just say hello like a normal person?
U
نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
Now I'm back to normal.
U
حالا به حالت عادی برگشتم.
normal distribution
U
توزیع گوسی
[ریاضی]
normal voltage
U
ولتاژ عادی
normal vector
U
بردار قائم
normal vector
U
بردار عمود
normal termination
U
پایان عادی
normal stress
U
تنش نرمال
normal distribution
U
توزیع نرمال
[ریاضی]
angle ti the normal
U
زاویه نرمال
normal form
U
صورت عادی
normal force
U
نیروی عمودی
normal force
U
تلاش عمودی
normal fault
U
گسل طبیعی
normal distribution
U
توزیع بهنجار
normal distribution
U
توزیع نرمال
normal curve
U
منحنی بهنجار
normal curve
U
منحنی نرمال
normal charge
U
خرج معمولی توپ
normal acceleration
U
شتاب قائم
normal band
U
نوار متعارفی
normal axis
U
محور عمودی
normal axis
U
محور قائم
normal acceleration
U
شتاب عمودی
it is of a normal size
U
دارای اندازه عادی یا معمولی است
normal form
U
صورت هنجار
normal good
U
کالای عادی
normal hydrocarbon
U
هیدروکربن نرمال
normal interval
U
فاصله معمولی صف
normal function
U
تابع بهنجار
normal interval
U
از جلونظام
normal interval
U
فرمان از جلو نظام
normal maintenance
U
نگاهداری بهنجار
normal maintenance
U
محافظت عادی
normal opening
U
گشایش نرمال یا فرانسوی
normal good
U
کالای معمولی
normal water level
U
تراز بهنجار اب
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارفی
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
normal pool level
U
تراز بهنجار مخزن
normal bivariate distribution
U
توزیع دو متغیری نرمال
normal freezing point
U
نقطه انجماد متعارفی
log normal distribution
U
لگاریتم توزیع عادی
normal sulphation of battery
U
سولفاتی شدن معمولی
normal shock wave
U
موج ضربهای عمود
normal temperature and pressure
U
شرایط استاندارد
normal zeeman effect
U
اثر بهنجار زیمان
normal zeeman splitting
U
شکافتگی بهنجار زیمان
normal distribution curve
U
منحنی توزیع بهنجار
normal glow discharge
U
تخلیه تابناک متعارف
normal distribution curve
U
منحنی توزیع نرمال
normal rate of return
U
نرخ بازده متعارف
normal energy level
U
تراز متعارفی
normal error curve
U
منحنی خطای نرمال
normal probability curve
U
منحنی بهنجار احتمال
normal boiling point
U
نقطه جوش متعارفی
yield point at normal temperature
U
نقطه تسلیم در دمای بالا
in normal situations on public roads
U
در ترافیک معمولی خیابان
machine wash in warm water at a normal setting
U
شستشوباماشیندرآبگرم ونرمال
machine wash in hot water at a normal setting
U
شستشوباماشیندرآبنرم وگرم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com