Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
non-resident partner
U
شریک غیر مقیم
[اقتصاد]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sleeping partner
U
شریک سرمایه رسان
sleeping partner
U
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
partner
U
شریک شدن
partner
U
شریک کردن شریک
partner
U
همدست
partner
U
انباز همسر
partner
U
یار
partner
U
شریک
partner
U
همسر
dissolution of partner ship
U
فسخ شرکت
general partner
U
شریک ضامن
he was a partner with me
U
با من شریک یا انباز بود شریک من بود
nominal partner
U
شریک اسمی
nominal partner
U
شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
silent partner
U
شریکی که تهیه سرمایه بااوست
silent partner
U
شریک سرمایه رسان
sparring partner
U
حریف مشت بازی
sparring partner
U
یار تمرینی بوکس
A partner of the robber and a companion of the ca.
<proverb>
U
شریک دزد و رفیق قافله .
Other Matches
non resident
U
غیر مقیم
non resident
U
مقیم موقتی
resident
U
سکنه
resident
U
در جائی سکونت داشتن
resident
U
ساکن
resident
<adj.>
U
محل زندگی
resident
U
مستقر
resident
U
مقیم
resident
U
نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشورمستعمره
non-resident
U
غیرمقیم
non-resident
U
مقیم موقتی
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident
U
که همیشه درکامپیوتراست
resident
U
ما برای یک شرکت کار کند
resident
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
resident
U
ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
minister resident
U
وزیر مقیم
non-resident shareholder
U
سهامدار غیر مقیم
minister resident
U
صاحبمنصب عالیرتبهای که به منظورخاص و جهت امر معینی باعنوان وزارت در کشورخارجی اقامت می گزیند
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
resident loader
U
بارکننده مقیم
resident school
U
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
resident segment
U
قطعه مقیم
resident program
U
برنامه مقیم
minister resident
U
سفیر مقیمی که زیردست سفیرتام الاختیاراست
non-resident corporation
[American E]
U
شرکت غیر ساکن
non-resident company
[British E]
U
شرکت غیر ساکن
memory resident program
U
برنامه مقیم در حافظه
non-resident alien
[NRA]
U
بیگانه غیر مقیم
non-resident citizen
[American E]
U
شهروند غیر مقیم
first year resident
[American English]
U
انترن پزشک
[مقیم بیمارستان]
terminal and stay resident program
U
برنامه مقیم پایانی ایستا
terminate and stay resident program
U
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com