Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
new line character
U
دخشه تعویض سطر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
line feed character
U
دخشه تعویض پذیر
Other Matches
in character
<idiom>
U
مثل معمول
character
U
صفت
character
U
عدد صحیح خصوصیت
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
صفت اختصاصی
character
U
حرف
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character per second
U
کاراکتر درثانیه
character
U
علامت
character
U
دخشه کاراکتر
character per second
U
دخشه در ثانیه
character
U
سیرت
character
U
دخشه
character
U
نویسه
character
U
مونه
character
U
منش
character
U
خیم
character
U
نهاد سیرت
character
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character
U
مجسم کردن شخصیت
character
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character
U
رقم
character
U
خط
character string
U
رشته کاراکتری
character sketch
U
شمایل
character set
U
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
character recognition
U
دخشه شناسی
character set
U
مجموعه علائم
character printer
U
چاپگر دخشهای
character set
U
دخشکان
character recognition
U
تشخیص کاراکتر
character string
U
رشته دخشهای
character printer
U
چاپگرعلامتی
character reader
U
دخشه خوان
character printer
U
چاپگر کاراکتری
character table
U
جدول شناسایی
character template
U
مبدل کاراکتری
character training
U
پرورش منش
historic character
U
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
control character
U
کاراکتر کنترلی
control character
U
دخشه کنترلی
control character
U
علامت کنترلی
control character
U
دخشه کنترل
membership character
U
ویژگی عضویت
compliant character
U
منش تسلیم گر
magnetic character
U
کاراکتر مغناطیسی
magnetic character
U
دخشه مغناطیسی
coded character
U
دخشه رمزی
check character
U
کاراکتر مقابلهای
check character
U
علامت مقابلهای
check character
U
دخشه مقابلهای
character trait
U
صفت منشی
out of character
[OOC]
U
دور از منش من
character pitch
U
type elite
character code
U
کد کاراکتری
character code
U
رمز دخشهای
He has a clean character.
U
اخلاقا" آدم سالمی است
character analysis
U
تحلیل منش
aknowledge character
U
کاراکتر مورد قبول
blank character
U
دخشه فاصله
blank character
U
کاراکتر تهی
blank character
U
فاصله
alphanumeric character
U
دخشههای الفبا عددی
blank character
U
دخشه
bell character
U
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character correction
U
نمایشتغییرات
anal character
U
منش مقعدی
character actors
U
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character code
U
رمز کاراکتر
character density
U
تراکم دخشه ها
character pitch
U
pica
character pitch
U
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
character per inch
U
کاراکتر دراینچ
character per inch
U
دخشه در اینچ
character neurosis
U
روان رنجوری منش
character map
U
شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
character graphics
U
نگاره سازی دخشهای
character generator
U
مولد کاراکتر
character checking
U
تست کاراکتری
character generator
U
دخشه زا
character fill
U
پر کردن کاراکترها
character disorder
U
اختلال منش
character density
U
تراکم کاراکترها
backspace character
U
دخشه پسبرد
exploitative character
U
منش بهره کش
blank character
U
کاراکتر جای خالی
sign character
U
دخشه علامت نما
graphic character
U
دخشه نگارهای
gap character
U
دخشه شکاف پر کن
global character
U
کاراکتر سراسری
special character
U
دخشه
genital character
U
منش تناسلی
special character
U
ویژه
special character
U
دخشه ویژه
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
identification character
U
علامت مشخصه
optical character
U
دخشه نوری
optical character
U
کاراکتر نوری
separating character
U
دخشه جدا ساز
escape character
U
کاراکتر گریز
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
escape character
U
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
escape character
U
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
pad character
U
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
erase character
U
دخته پاک کن
pad character
U
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
rub out character
U
دخشه پاک کن
oral character
U
منش دهانی
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
illigal character
U
دخشه غیر مجاز
null character
U
کاراکتر تهی
enquiry character
U
کاراکتر پرس و جو
functional character
U
دخشه وفیفه بندی
nongraphic character
U
کاراکتر غیر گرافیکی
reserved character
U
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
forbidden character
U
دخشه ممنوعه
receptive character
U
منش پذیرا
substitute character
U
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
numeric character
U
دخشه عددی
numeric character
U
کاراکتر عددی
crc character
U
کاراکتر CRC
illigal character
U
کاراکتر غیرقانونی
illigal character
U
کاراکتر غیر مجاز
reserved character
U
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
null character
U
دخشه پوچ
most significant character
U
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
sync character
U
کاراکتر همگام
ionic character
U
خصلت یونی
extended character
U
دکمهبازکنندهصفحه
ascii character set
U
مجموعه کاراکترهای اسکی
partial ionioc character
U
خصلت جزیی یونی
character based program
U
برنامه مبتنی بر کاراکتر
alphabetic character set
U
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
alphabetic character set
U
حروفی که
alphabetic character set
U
الفبا را می سازند
wild card character
U
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
fully formed character
U
کاراکتر تمام شکل یافته
universal character set
U
مجموعه کاراکترهای جهانی
form feed character
U
کاراکتر تغذیه فرم
passive aggressive character
U
منش نافعال- پرخاشگر
character based program
U
برنامه دخشه
accuracy control character
U
دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
There is not a single stain on your character .
U
هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد
extended character set
U
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
numeric character set
U
دخشگان عددی
optical character reader
U
کاراکترنوری خوان
dot matrix character
U
کاراکتر ماتریس نقطهای
communication control character
U
کاراکتر کنترل ارتباطی
negative acknowledge character
U
کاراکتر تصدیق منفی
optical character reader
U
دخشه خوان نوری
optical character recognition
U
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
character oriented protocol
U
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
error control character
U
کاراکتر کنترل خطا
character mapped display
U
نمایش طرح دخشهای
print control character
U
کاراکتر کنترل چاپ
variable length character encoding
U
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
magnetic ink character reader
U
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault
U
اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault
U
اتصال کوتاه بین دو فاز
line by line analysis
U
تجزیه سطر به سطر
line to line fault
U
تماس خطوط
line by line milling
U
فرز کردن سطری
line to line voltage
U
ولتاژ بین دو خط
line to line voltage
U
ولتاژ زنجیر شده
line to line spacing
U
فاصله سطور
line by line milling
U
فرز کردن سطر به سطر
mean line
U
خط میان
line by line
U
سطر به سطر
below the line
U
درامد یا هزینه غیر مترقبه
the line
U
صف
necessary line
U
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
out of line
U
خارج از خط جبهه
o o line
U
خط تقسیم دیدبانی
to come in to line
U
در صف امدن
to come in to line
U
موافقت کردن
on the line
U
هواپیمای اماده پرواز
down the line
U
ضربه از کنار زمین
down line
U
بار کردن پایین خطی
on line help
U
کمک مستقیم
old line
U
محافظه کار
in line
U
همراستا
line
U
حدود رویه
old line
U
دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
in line
U
شمشیر در وضع حمله
o o line
U
خط دیدبانی سپاه
out of line
U
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
line
U
لوله منفردی در سیستم سیالات
line up
<idiom>
U
به درستی میزان کردن
line up
<idiom>
U
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
out of line
<idiom>
U
ناصحیح
line
U
لاین
in line
<idiom>
U
با محدودیت متداول
line
U
محصول
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com