Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
neural network
U
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
neural network
U
شبکه عصبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
neural
U
وابسته به سلسله اعصاب
neural
U
وابسته بعصب
neural
U
عصبی
neural satiation
U
اشباع عصبی
neural spine
U
عصبستونفقرات
neural lesion
U
ضایعه عصبی
neural net
U
مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
neural reverbration
U
ارتعاش عصبی
neural bond
U
پیوند عصبی
neural induction
U
القای عصبی
neural arc
U
قوس عصبی
neural discharge
U
تخلیه عصبی
neural cannal
U
روگاه مغز تیره
neural cannal
U
مجرای نخاع
neural circuit
U
مدار عصبی
neural conduction
U
رسانش عصبی
y network
U
شبکه ستاره
sub network
U
شبکه فرعی
network
U
اتصال
network
U
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
U
شبکه سیم کشی
network
U
نمودار
network
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
U
شبکه توری
network
U
شبکه
network
U
شبکه ارتباطی
network
U
وابسته به شبکه
network
U
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network circuit
U
مدار شبکه
ladder network
U
شبکه نردبانی
network analyser
U
تحلیل کننده شبکه
network topology
U
جانمایی شبکه
network analysis
U
تحلیل شبکه
network architecture
U
معماری شبکه
network chart
U
نمودار شبکه
network circuit
U
اتصال شبکه
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
network of pipes
U
شبکه لوله کشی
network server
U
خدمتگزار شبکه
network stracture
U
ساختار شبکه
network structure
U
ساختار شبکهای
network theory
U
نظریه شبکه
network topology
U
توپولوژی شبکه
network topology
U
چگونگی استقرار شبکه
network version
U
نسخه شبکه
two terminal network
U
شبکه دو قطبی
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
telecommunication network
U
شبکه مخابرات
telephone network
U
شبکه تلفن
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
tree network
U
شبکه درختی
value added network
U
ارزش اضافی شبکه
wireless network
U
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
network communication
U
ارتباطشبکهای
network port
U
قسمتکارباشبکهاینترنت
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
synchronous network
U
شبکه همزمان
switching network
U
شبکه راه گزینی
novell network
U
شبکه نوول
public network
U
شبکه عمومی
radar network
U
شبکه ی رادار
regional network
U
شبکه منطقهای
research network
U
شبکه پژوهشی
ring network
U
شبکه حلقوی
ring network
U
شبکه حلقهای
sorting network
U
شبکه مرتب کردن داده ها
star network
U
شبکه ستارهای
network analyser
U
شبکه کاو
bus network
U
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
distributed network
U
شبکه توزیع شده
distributed network
U
شبکه توزیعی
distribution network
U
شبکه پخش
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
feedback network
U
شبکه فیدبک
filter network
U
شبکه ی صافی
fixer network
U
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
four terminal network
U
شبکه چهار قطبی
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
heterogeneous network
U
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
despotic network
U
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
democratic network
U
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
cooperative network
U
شبکه همیاری
campus network
U
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
closed network
U
شبکه بسته
communication network
U
شبکه ارتباط
communication network
U
شبکه مخابراتی
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
U
شبکه ارتباطی
company network
U
شبکه همکار
company network
U
شبکه شرکت
computer network
U
شبکه کامپیوتری
hierarchical network
U
شبکه سلسله مراتبی
lattice network
U
شبکه توری منظم
multisystem network
U
شبکه چند سیستمی
multistar network
U
شبکه چند ستارهای
network administrator
U
سرپرست شبکه
local network
U
شبکه محلی
isochronous network
U
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
logic network
U
شبکه منطقی
token bus network
U
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
wide area network
U
شبکه گسترده
wide area network
U
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
client server network
U
شبکه خدمتگزار- مشتری
low voltage network
U
شبکه ی فشار ضعیف
multiple access network
U
شبکه با دسترسی چندگانه
three phase supply network
U
شبکه سه فاز
metropolitan area network
U
شبکه گسترده در مسافت محدود.
wide area network
U
شبکه بلند پوشش
token ring network
U
شبکه نشانه حلقهای
automatic digital network
U
شبکه عددی کامپیوتری
automatic digital network
U
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
private broadcasting network
U
شبکهپیشبینیخصوصی
automatic voice network
U
شبکه صوتی خودکار
back end network
U
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
wide area network
U
شبکه راه دور
national broadcasting network
U
شبکهجهانیپخشبرنامه
distribution by cable network
U
پخشبوسیلهسیستمکابلی
Xerox Network System
U
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
centralized network configuration
U
ساختار شبکهای متمرکز
long haul network
U
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
systems network architecture
U
معماری شبکه سیستم ها
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
leased line network
U
شبکه با خطوط استیجاری
passive four terminal network
U
شبکه چهار قطبی بی اثر
network operating system
U
سیستم عامل شبکه
frequency dividing network
U
اتصال مقسم فرکانس
frequency dividing network
U
شبکه تقسیم فرکانس
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network
U
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
U
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
U
شبکه محلی
local area network
U
شبکه کوتاه پوشش
systems network architecture
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
network interface card
U
کارت میانجی شبکه
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
high voltage network
U
شبکه ی فشار قوی
star network topology
U
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
local area network
U
شبکه ناحیه محلی
homogeneous computer network
U
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
power fed into the distribution network
U
سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
european academic research network
U
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
network data management system
U
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
peer to peer network
U
شبکه همتا
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com