Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
national plan
U
برنامه ملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to buy something on a deferred payment plan
[on a time payment plan]
[on deferred terms]
U
چیزی را قسطی خریدن
national
U
ملی
national
U
در سطح ملی
national
U
شهروند
national
U
وابسته به قوم یاملتی
national
U
تبعه
national
U
قومی
national expenditures
U
هزینههای ملی
national income
U
درامد ملی
national service
U
خدمت نظام وظیفه
national highway
U
راه اصلی
national highway
U
شاهراه
national guard
U
گارد ملی
national flag
U
پرچم ملی
national finance
U
مالیه ملی
national mourning
U
سوگواری ملی
national dividend
U
سود سهام ملی
national expenditures
U
مخارج ملی
national ensign
U
پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national economy
U
اقتصاد ملی
national budget
U
بودجه ملی
national convention
U
مجمع ملی
national consumption
U
مصرف ملی
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national command
U
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national capital
U
سرمایه ملی
national asset
U
دارائی ملی
national assembly
U
مجلس ملی
national accounting
U
حسابداری ملی
local national
U
اهل محل
local national
U
سکنه محلی
national culture
U
فرهنگ ملی
national debt
U
قرضه ملی
national debt
U
بدهی ملی
national demand
U
تقاضای ملی
national defense
U
دفاع ملی
national defence
U
پدافند ملی
national defence
U
دفاع ملی
national debt
U
قرض ملی
national government
U
ائتلافدولت
national bank
U
بانک ملی
national salute
U
شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national wealth
U
ثروت ملی
national reserve
U
پاستگاه ملی
national reserve
U
اندوختگاه ملی
national programs
U
برنامههای ملی
national policy
U
سیاست ملی
national policy
U
خط مشی ملی
national planning
U
برنامه ریزی ملی
national product
U
تولید ملی
national output
U
تولید ملی
national round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national salute
U
احترام به پرچم ملی
national saving
U
پس انداز ملی
national supply
U
عرضه ملی
national strategy
U
مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national strategy
U
استراتژی ملی
national state
U
دولت ملی
national spending
U
مخارج ملی
national sovereignty
U
حاکمیت ملی
national security
U
امنیت ملی
national objectives
U
هدفهای ملی
national service
U
خدمت ملی
national insurance
U
بیمه اجتماعی
national insurance
U
بیمه ملی
national parks
U
باغ ملی
national park
U
باغ ملی
national infrastructure
U
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national investment
U
سرمایه گذاری ملی
national anthems
U
سرود ملی
national anthem
U
سرود ملی
foreign national
U
ملیت خارجی
national pride
U
شعوبیه
national loan
U
وام ملی
national defense
U
دفاع در سطح ملی
foreign national
U
تبعه خارجی
member of the national team
U
عضو تیم ملی
real national income
U
درامد ملی واقعی
net national income
U
درامد خالص ملی
ministry of national economy
U
وزارت اقتصاد ملی
net national product
U
محصول خالص ملی
ministry of national defence
U
وزارت دفاع ملی
men's national round
U
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
ministry of national defence
U
وزارت پدافند ملی
national balance sheet
U
ترازنامه ملی
national money income
U
درامد ملی پولی
national debt burden
U
بار قرضه ملی
national economic budget
U
بودجه اقتصادی ملی
national income analysis
U
تحلیل درامد ملی
the national consultative assembly
U
مجلس شورای ملی
national consulative assembly
U
مجلس شورای ملی
national income determination
U
تعیین درامد ملی
national net income
U
درامد خالص ملی
real national income
U
درامد ملی به قیمت ثابت
national broadcasting network
U
شبکهجهانیپخشبرنامه
front de liberation national
U
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
gross national product
U
محصول ناخالص ملی
army national guard
U
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
gross national product
U
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
drawen on the national bank
U
عهده بانک ملی
gross national expenditure
U
هزینه ناخالص ملی
gross national product
U
تولید ناخالص ملی
National Health Service
U
سیستمتفمینسلامتعمومی
gross national income
U
درامد ناخالص ملی
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
front de liberation national
U
فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
To squander tyhe national wealth.
U
ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
National Center for Supercomputing Applications
U
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
national computer graphics association
U
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
national crime information center
U
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
american national standards institute
U
موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute
U
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
potential gross national product
U
تولید ناخالص ملی بالقوه
american national red cross
U
نشان صلیب سرخ امریکا
real gross national product
U
تولید ناخالص ملی واقعی
nominal gross national product
U
محصول ناخالص ملی اسمی
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
plan
U
برنامه
plan
U
هامن
plan
U
نقشه مسطحه برنگاره
plan
U
پلان
plan
U
نقشه کف
plan
U
زبان برنامه نویسی سطح پایین
plan
U
برنامه ریزی کردن
plan
U
طرح کشیدن یا ریختن
plan
U
تدبیر
K-plan
U
[طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
E-plan
U
[طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
plan
U
پیش بینی کردن
plan
U
نقشه کشیدن طرح ریختن
plan
U
طرح
plan
U
نقشه
plan
U
تدبیر اندیشه
plan
U
خیال
plan
U
طرح کردن
plan
U
طرح ریزی کردن
the better plan is to
U
بهتر این است که .....
plan
U
طرح ریزی کردن در نظر داشتن نقشه
plan frame
U
چارچوب برنامه
prospective plan
U
برنامه بلند مدت
ground-plan
U
[نقشه همتراز با زمین]
plan implementation
U
اجرای برنامه
plan of action
U
طرح عملیات
plan implementation
U
عملی کردن برنامه
plan of campaign
U
طرح پیکار
plan of maneuver
U
طرح مانور
site plan
U
نقشه جایگاه
plan of the day
U
برنامه روزانه ناو
perspective plan
U
برنامه بلند مدت
centralized plan
U
پلان مرکزی
rolling plan
U
برنامه غلتان
stowage plan
U
طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
strategic plan
U
طرح جنگ
strategic plan
U
نقشه جنگ
tactical plan
U
طرح عملیات تاکتیکی
tactical plan
U
طرح عملیات نظامی
secondary plan
U
طرح ثانوی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
test plan
U
طرح ازمایش
to plan a building
U
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
sliding plan
U
برنامه لغزان
site plan
U
نقشه محل
pursuance of a plan
U
تعقیب اندیشه یا نقشهای
pursuance of a plan
U
اجرای نقشه یا طرحی
prestowage plan
U
طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
prestowage plan
U
طرح باربندی کالاها
plan view
U
نقشه کف
sheer plan
U
نقشه ساختمانی ناو
plan view
U
نمای بالا
plan view
U
دید از بالا
plan targets
U
اهداف برنامه
to plan a building
U
عمارتی راطرح ریزی کردن
to pursue a plan
U
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
to foil a plan
U
نقش بر آب کردن نقشه ای
to foil a plan
U
عقیم گذاردن نقشه ای
to foil a plan
U
خنثی کردن نقشه ای
block-plan
U
نقشه اولیه ساختمان
plan range
U
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
to pursue a plan
U
نقشهای را دنبال کردن
to suggest a plan
U
طرحی راپیشنهادکردن
war plan
U
طرح جنگی
war plan
U
نقشه جنگی
working plan
U
نقشه اجرا راهنمای کار
open-plan
U
ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
The plan landed .
U
هواپیما بزمین نشست
layaway plan
<idiom>
U
قرض راکم کم پرداختن
project plan
U
طرح پروژه
butterfly plan
U
طرح پروانه ای
master plan
U
نقشه کلیات
deck plan
U
صفحه پل کشتی
deck plan
U
افق پل کشتی
detailed plan
U
برنامه تفصیلی
development plan
U
برنامه توسعه
development plan
U
طرح گسترش
development plan
U
طرح ارایش زمین
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
draft plan
U
پیش نویس برنامه
economic plan
U
برنامه اقتصادی
entry plan
U
طرح ورود به بندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com