Perdic | muzzle boresight | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 42 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	muzzle boresight U	حلقه تار موی محوریابی جلوی لوله توپ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	boresight U	میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
	boresight U	محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
	boresight U	محوریابی کردن
	breech boresight U	صفحه محوریابی کولاس
	radar boresight U	محوریابی رادار
	radar boresight U	تطابق خط دید رادار
	muzzle U	پوزه
	muzzle U	دهانه لوله اسلحه
	muzzle U	دهانه توپ
	muzzle U	دهانهای
	muzzle U	پوزه بند
	muzzle U	دهان بند دهنه
	muzzle U	سرلوله هفت تیریاتفنگ
	muzzle U	پوزه بندزدن
	muzzle U	مانع فعالیت شدن
	muzzle U	دهانه لوله
	muzzle U	دهانه
	muzzle loader U	سرپر
	muzzle loading U	سر پر
	muzzle velocity U	سرعت ابتدایی توپ
	muzzle velocity U	سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
	muzzle velocity U	سرعت دهانه
	muzzle velocity U	سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
	muzzle wave U	موج ضربتی دهانه لوله توپ
	muzzle wave U	موج پرتاب گلوله
	To muzzle the people. U	دهان مردم را بستن
	muzzle loader U	تفنگ سرپر
	muzzle energy U	نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
	muzzle bag U	روپوش دهانه توپ
	muzzle bag U	دهانه بند توپ
	muzzle bell U	شعله پوش شیپوری
	muzzle bell U	دافع دهانه شیپوری لوله توپ
	muzzle brake U	دافع دهانه
	muzzle brake U	شعله پوش لوله توپ
	muzzle burst U	ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
	muzzle compensator U	دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
	muzzle end U	دهانه لوله توپ یا تفنگ
	muzzle energy U	انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
	muzzle-loading cannon U	بارگیریلولهتوپ
	developed muzzle velocity U	سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
	cross section of a muzzle-loading cannon U	قسمتموربدهانهتوپ

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy