English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mutual fund U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mutual U متقابل یا متقابله
mutual U دوطرفه
mutual U دو جانبه
mutual U دوسره
mutual U از دو سره
mutual U بین الاثنین
mutual U دو طرفه
mutual U متقابل
mutual U دوجانبه
mutual U تعاونی
mutual love U دو سقی دوسره
mutual love U محبت ازدوسر
mutual relation U مقاصه
mutual relationship U رابطه متقابل
mutual responsibility U مسئوولیت مشترک
mutual terms U شرایط متقابل
mutual conductance U رسانایی متقابل
mutual terms U شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
mutual inductance U اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
mutual company U شرکت تعاونی
mutual characteristic U مشخصه متقابل
mutual assistance U تعاون
mutual interests U منافع مشترک
mutual agreement U توافق طرفین
mutual guarantee U guarantee
mutual exclusion U ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
mutual energy U انرژی متقابل
mutual discharge U مبارات
mutual debts U دیون مشترک
mutual consistency U سازگاری متقابل
mutual consent U تراضی
mutual concent U تراضی طرفین
mutual induction U القای متقابل
mutual assistance U کمک متقابل
mutual inductance U القاگری متقابل
mutual funds U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
coefficient of mutual induction U ضریب القای متقابل
matter of mutual interest U موضوع دارای سود دوجانبه
The feeling is mutual . It is a case of telepathy. U دل بدل را ؟ داره
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
variable mutual conductance valve(or tub U لامپ با شیب تنظیم پذیر
fund U اعتبار مالی
fund U اعتبار
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
fund U وجه
fund U دارائی
fund U موجودی سرمایه
fund U ذخیره
fund U پشتوانه
fund U موجودی دارائی
fund U وجوه
fund U سرمایه
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund U سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund U تهیه وجه کردن
fund U سرمایه گذاری کردن
fund U صندوق
benevolent fund U کمکبهانجمنخیریه
pension fund U صندوق بازنشستگی
reserve fund U وجوه ذخیره
sinkin fund U وجوه استهلاکی
sinking fund U وجه استهلاکی
sinking fund U ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund U دخیره استهلاک دین
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
fund-raising U گردآوری اعانه
slush fund U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
revolving fund U اعتبار در گردش
revolving fund U تنخواه گردان
point fund U پاداش پایان فصل
provident fund U وجوه احتیاطی
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
relief fund U وجوه اعانه
reserve fund U سرمایه احتیاطی
reserve fund U وجوه اندوخته
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
imprest fund U اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
fund code U کد اعتبارات
current fund U اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
current fund U نقدینه
aid fund U صندوق تعاون
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
amortization fund U وجه استهلاک
contingency fund U وجوه احتیاطی
consolidated fund U سرمایه ذخیره
trust fund U سپرده
blended fund U سرمایههای بهم منظم شده
emergency fund U وجوه اضطراری
trust fund U وجوه سپرده
loan fund U صندوق وام
trust fund U وجه امانی
trust fund U سرمایه امانی
trust fund U سپرده امانی
imprest fund U اعتبار مساعده
guarantee fund U سپرده تضمینی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
trust fund U وجوه متراکم شده
trust fund U وجوه پس انداز شده
capital fund U وجوه سرمایه
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
personal deposit fund U اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
deposit fund account U حساب تشکیل سرمایه
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
deposit fund account U اعتبار تشکیل سرمایه
chaplain activities fund U اعتبارمسجد
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com