English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multiple stores U فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stores U ذخایر
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
consumable stores U materials consumable :syn
army stores U فروشگاه ارتش
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگ
consumable stores U مواد فاسد شدنی
general stores U فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
naval stores U کالای دریایی
second hand stores U سمساری
convenience stores U خواربار فروشی کوچک
sea stores U فروشگاه دریایی
stores manager U مدیر انبارها
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
to have a look round [around] the stores [American E] U برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
multiple U مضروب
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple U معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple U معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple U چند
multiple U متعدد
multiple U مضاعف
multiple U چندلا گوناگون
multiple U چند فاز چندگانه
multiple U ضرب چندتا
multiple U چندگانه
multiple U مضرب
multiple U چند برابر
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple U گوناگون
multiple U چندین
multiple key کلید چند راه
multiple wire U چند رشتهای
multiple ionization U یونش مکرر
multiple images U تصاویر چندگانه
multiple gun U توپ چند لولهای
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple offence U حمله مرکب
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill U تمرین چند یکانی
multiple wire U چند سیمه
multiple length U با درازی چندگانه
multiple telegraphy U تلگراف چندگانه
multiple star U ستاره چندگانه
multiple series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple reinforcement U تقویت چندگانه
multiple regression U چندمتغیری
multiple regression U رگرسیون
multiple regression U رگرسیون چند متغیره
multiple punch U منگنه چندگانه
multiple precision U دقت چند برابر
multiple personality U شخصیت چندگانه
multiple regression U رگرسیون چند گانه
multiple moment U گشتاور چندگانه
multiple well system U سیستم چند چاهی
multiple transformer U مبدل با اتصال موازی
multiple cut off U برش چند متغیری
multiple correlation U همبستگی چند متغیری
multiple cable U کابل چند رشتهای
multiple bond U پیوند چندگانه
multiple landuse U استفاده چندگانه زمین
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multiple address U با نشانی چندگانه
multiple access U دستیابی چندگانه
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple therapy U درمان تعاونی
common multiple U مضرب مشترک
multiple integral U انتگرال چندگانه [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple correlation U همبستگی چندگانه
multiple contact U کنتاکت دستهای
multiple contact U دسته کنتاکت
multiple connector U بست چند گانه
multiple circuit U مدار چند طبقه
multiple circuit U مدار چندگانه
multiple sclerosis U فلج چندگانه
multiple-choice U وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple use key U استفادهمتعددکلید
multiple capacitor U خازن چندگانه
multiple light fitting U رابطچندلامپ
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple voltage system U روش چند ولتی
multiple exposure mode U چندحالته
multiple unit valve U لامپ مرکب
multiple series condenser U خازن متغیر چند اتصالی
coefficient of multiple correlation U ضریب همبستگی چندگانه
multiple cable joint U مفصل انشعاب
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple arch dam U سد چند قوسی
multiple address message U پیام چند ادرسه
multiple address instruction U دستورالعمل چند ادرسه
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
multiple grid valve U لامپ چند شبکه
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
law of multiple proportions U قانون نسبتهای اضعافی
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
multiple cable joint U موف انشعاب
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
multiple channel system U سیستم چند کاناله
multiple pass printing U چاپ چند گذری
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple job processing U پردازش چند کاره
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple dome dam U سد چند گنبدی
multiple discriminant function U تابع تشخیص چند متغیری
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple determination coefficient U ضریب تعین چند متغیری
multiple contact switch U کلید پلهای
multiple choice test U ازمون چند گزینهای
multiple choice item U پرسش چند گزینهای
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
multiple-span beam bridge U پلمیلهایچنددهانهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com