English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multiple images U تصاویر چندگانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
images U منعکس کردن
images U مجسم کردن خوب شرح دادن مجسم ساختن
images U منظر
images U تصور خیالی
images U پندار
images U تصویر
images U پنداره شمایل
images U شکل
images U تمثال
images U مجسمه
images U نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
images U تصویر الکتریکی
images U تصویر ذهنی
images U تندیس
images U پیکر
images U شبیه سازی
images U صورت
images U ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
images U عکس هوایی
images U عکس
images U مجسمه شکل
images U نقش
images U دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
images U برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images U فشرده سایز داده یک تصویر
images U فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
images U کپی دقیق از فضایی از حافظه
images U کپی از طرح یا تصویر اصلی
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
images U تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
images U تصور سیما
images U ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
images U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images U وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
images U وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
images U نگار
mirror images U تصویر قرینه
mirror images U تصویر ایینهای
incidental images U تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
multiple U چندین
multiple U متعدد
multiple U چند
multiple U ضرب چندتا
multiple U چندگانه
multiple U مضروب
multiple U چند برابر
multiple U چند فاز چندگانه
multiple U مضرب
multiple U چندلا گوناگون
multiple U مضاعف
multiple U گوناگون
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple U معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple U معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple offence U حمله مرکب
multiple personality U شخصیت چندگانه
multiple precision U دقت چند برابر
multiple punch U منگنه چندگانه
multiple regression U رگرسیون چند متغیره
multiple regression U رگرسیون
multiple regression U چندمتغیری
multiple moment U گشتاور چندگانه
multiple length U با درازی چندگانه
multiple landuse U استفاده چندگانه زمین
multiple key کلید چند راه
multiple ionization U یونش مکرر
multiple gun U توپ چند لولهای
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill U تمرین چند یکانی
multiple regression U رگرسیون چند گانه
multiple reinforcement U تقویت چندگانه
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple integral U انتگرال چندگانه [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple use key U استفادهمتعددکلید
multiple-choice U وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple sclerosis U فلج چندگانه
multiple wire U چند رشتهای
multiple wire U چند سیمه
multiple well system U سیستم چند چاهی
multiple transformer U مبدل با اتصال موازی
multiple telegraphy U تلگراف چندگانه
multiple stores U فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple star U ستاره چندگانه
multiple series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple circuit U مدار چندگانه
multiple access U دستیابی چندگانه
multiple cable U کابل چند رشتهای
multiple bond U پیوند چندگانه
multiple circuit U مدار چند طبقه
multiple connector U بست چند گانه
multiple therapy U درمان تعاونی
multiple contact U دسته کنتاکت
multiple contact U کنتاکت دستهای
common multiple U مضرب مشترک
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multiple capacitor U خازن چندگانه
multiple cut off U برش چند متغیری
multiple correlation U همبستگی چند متغیری
multiple address U با نشانی چندگانه
multiple correlation U همبستگی چندگانه
multiple voltage system U روش چند ولتی
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
multiple grid valve U لامپ چند شبکه
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
multiple exposure mode U چندحالته
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
coefficient of multiple correlation U ضریب همبستگی چندگانه
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
law of multiple proportions U قانون نسبتهای اضعافی
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
multiple light fitting U رابطچندلامپ
multiple unit valve U لامپ مرکب
multiple address instruction U دستورالعمل چند ادرسه
multiple address message U پیام چند ادرسه
multiple job processing U پردازش چند کاره
multiple determination coefficient U ضریب تعین چند متغیری
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple choice test U ازمون چند گزینهای
multiple dome dam U سد چند گنبدی
multiple discriminant function U تابع تشخیص چند متغیری
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple choice item U پرسش چند گزینهای
multiple pass printing U چاپ چند گذری
multiple channel system U سیستم چند کاناله
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
multiple cable joint U موف انشعاب
multiple cable joint U مفصل انشعاب
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple arch dam U سد چند قوسی
multiple series condenser U خازن متغیر چند اتصالی
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple contact switch U کلید پلهای
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple-span beam bridge U پلمیلهایچنددهانهای
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com