English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
modern sector U بخش نوین
modern sector U بخش جدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modern U جدید مدرن
modern U نوین
modern U امروزی
modern U کنونی
modern U تازه
modern U جدید
modern U نو
modern U متاخر
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
modern physics U فیزیک نوین
modern physics U فیزیک جدید
modern languages U زبانهای این عصر
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
modern-day U روزگارمدرن امروزی
modern system U نظام جدید
modern system U نظام نوین
modern poets U شعرای متاخر
modern pentathlon U پنجگانه مدرن
modern history U تاریخ معاصر
modern defence U دفاع مدرن شطرنج
modern benoni U بنونی مدرن
modern physics U فیزیک مدرن
modern bow U کمانامروزی
modern mortar U خمپارهامروزی
modern languages U زبانهای امروزی
the press of modern life U فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
late-Modern architecture U [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
sub sector U زیربخش
sub sector U بخش فرعی
sector U منطقه
sector U قسمتی ازجبهه
sector U منطقه ماموریت قطاع اتش
sector U منطقه واگذاری
sector U ناحیه
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector U قطاع
sector U جزء تقسیم کردن
sector U بخش
sector U محله
sector U خط کش ریاضی ناحیه
sector U تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector U تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector U قطاع دایره
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector of search U منطقه کاوش
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of a sphere U اکلیل کروی
soft sector U علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
sector commander U فرمانده ناحیه
sector of fire U منطقه اتش
two sector economy U اقتصاد دو بخشی
traditional sector U بخش سنتی
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
two sector model U الگوی دو بخشی
teritiary sector U بخش ثالثه
teritiary sector U بخش سوم
service sector U بخش خدمات
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
sector of search U منطقه تجسس رادار
spherical sector U قطاع کروی
sector addressing U نشانی دهی قطاعی
real sector U بخش متغیرهای حقیقی
real sector U بخش واقعی
disk sector U قطاع دیسک
defense sector U منطقه پدافندی
bad sector U قطاع خراب
bad sector U قطاع بد
bad sector U شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
agricultural sector U بخش کشاورزی
private sector U بخش خصوصی
public sector U بخش دولتی
disk sector U بخش دیسک
public sector U بخش عمومی
productive sector U بخش تولیدی
observing sector U منطقه دیدبانی
observing sector U قطاع دیدبانی
observation sector U قطاع دیدبانی
nonmonetary sector U بخش غیر پولی
monetary sector U بخش پولی
main sector U بخش اصلی
infrastructural sector U بخش زیربنائی
hard sector U قطاع سخت افزاری
nonformal sector U بخش غیر رسمی
informal sector U بخش غیر رسمی
government sector U بخش دولتی
steering worm sector U تاج فرمان
steering worm sector U چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
sector interleave factor U عامل جاگذاری قطاع
air defense sector U منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense sector U منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
worm and sector sleering U چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com