English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wage U مزد
wage U اجرت کارمزد
wage U ضمانت حسن انجام کار
just wage U مزد عادلانه
wage U دستمزد
wage U اجرت
specified wage U اجرت المسمی
wage U کار مزد دسترنج
wage U حمل کردن
wage U جنگ برپا کردن
wage U اجیر کردن
wage U اجر
wage earners U حقوق بگیران
wage index U شاخص دستمزد
wage income U درامدمربوط بکار
wage income U درامد بشکل دستمزد
wage incentive U انگیزه مزد
wage good U کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage good U کالای مزدی
wage funds U مایه دستمزد
wage earner U اجیر
wage funds U وجوه دستمزد
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
wage earners U مزد بگیران
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
wage freeze U انجماد دستمزد
wage level U سطح مزد
wage market U بازار دستمزد
to wage a campaign U لشکرکشی کردن
wage-packet U پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
wage tax U مالیات بر مزد
wage system U نظام پرداخت دستمزد
wage standard U دستمزد استانده
wage stabilization U تثبیت مزد
wage stabilization U ثبات دستمزد
wage share U سهم مزد
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
wage rate U نرخ دستمزد
wage rate U نرخ مزد
wage policy U سیاست دستمزد
cash-wage U دستمزد نقدی
wage differentials U اختلاف در دستمزد
wage determination U تعیین دستمزد
real wage U مزد واقعی
living wage U مزدکافی برای امرار معاش
rate of wage U نرخ دستمزد
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
nominal wage U مزد اسمی
money wage U مزد پولی
minimum wage U حداقل دستمزد
daily wage U مزد روزانه
annual wage U دستمزد سالانه
living wage U مزد امرارمعاش
living wage U مزد معیشت
to wage war U جنگ کردن
to wage war U دست بجنگ زدن
wage agreement U قرارداد دستمزد
wage ceiling U حداکثر دستمزد
wage bill U لیست حقوق
wage constraint U محدودیت دستمزد
wage ceiling U سقف دستمزد
wage control U کنترل دستمزد
wage bargain U چانه زنی دستمزد
wage costs U مخارج دستمزد
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
wage cuts U کاهش دستمزد
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
wage compution day U دستمزد ساعتی
base wage rate U حداقل دستمزد
rate of money wage U نرخ مزد پولی
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
wage price guideline U قیمت
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
wage price spiral U قیمت
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
wage price guideline U راهنمای مزد
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com