Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
micro computer kit
U
kit computer
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
micro-computer
U
خرد کامپیوتر
micro-computer
U
ریزرایانه
micro-computer
U
ریزکامپیوتر
Other Matches
micro
U
کامپیوتر کم توان
micro
U
ارزان
micro
U
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micro
U
میلیونیم
micro-
U
یک میلیونیوم متر
micro-
U
یک میلیونیوم ثانیه
micro-
U
نوار صوتی با قالب کوچک که در وسایل جیبی به کار می رود
micro-
U
در معنای یک میلیونیوم واحد
micro-
U
در معنای خیلی کوچک
micro
U
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro
U
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micro
U
آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
micro
U
کم بزرگ کننده
micro
U
ریز
micro
U
کوچک
micro
U
پیشوندی بمعنی
micro
U
میلیونیم میکرو
micro
U
پروانه
micro
U
بیدخیلی ریز
micro
U
خرد
micro
U
ذرهای
micro
U
داده اصلی
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
U
میکرو
micro-computers
U
خرد کامپیوتر
micro-computers
U
ریزرایانه
micro-computers
U
ریزکامپیوتر
micro prolog
U
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
micro economics
U
اقتصاد خرد
micro controller
U
ریز کنترل کننده
micro wave
U
خرده موج
micro ecosystem
U
اکوسیستم خرد
micro ecosystem
U
بوم سازگان خرد
micro instruction
U
ریز دستورالعمل
micro manager
U
مدیر ریزکامپیوترها
micro model
U
الگوی خرد
micro or ganism
U
میکرب
micro or ganism
U
باکتری
micro wave
U
کهموج
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
Micro Channel Architecture
U
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
micro channel bus
U
گذر ریز کانال
micro channel bus
U
- بیتی که توسط IBM در micro channel Architecfure بیان شده است
micro to main frame
U
پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
micro pressure gage
U
فشارسنج دقیق
Micro Channel Architecture
U
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
micro to mainframe link
U
اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
computer
U
ماشین حساب
computer
U
ماشین متفکر
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
U
کامپیوتر
computer
U
رایانه
computer
U
ماشین حساب کامپیوتر
computer
U
شمارنده
computer
U
حسابگر الکترونی
computer
U
اکامپیوتر
computer
U
ماشین الکترونیکی
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer
U
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
laptop computer
U
کامپیوتر دستی یا کیفی
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
computer utility
U
سودمندی کامپیوتر
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
computer simulation
U
کامپیوتری
computer simulation
U
شبیه سازی کامپیوتری
computer store
U
فروشگاه کامپیوتر
computer system
U
سیستم کامپیوتری
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
computer time
U
وقت کامپیوتر
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
computer user
U
استفاده کننده کامپیوتر
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
digital computer
U
کامپیوتردیجیتال
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer
U
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
U
کامپیوتر
digital computer
U
کامپیوتر عددی
digital computer
U
کامپیوتر رقمی
desktop computer
U
کامپیوتر رومیزی
dedicated computer
U
کامپیوتر اختصاصی
control computer
U
کامپیوتر کنترل
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
ibm computer
U
ماشین حساب ای بی ام
ibm computer
U
کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer
U
کامپیوترترکیبی
hybrid computer
U
کامپیوتر دو رگه
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
four address computer
U
کامپیوتر چهار نشانی
computer word
U
کلمه کامپیوتری
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
talking computer
U
کامپیوتر سخنگو
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
stand alone computer
U
کامپیوتر مستقل
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer
U
کامپیوتر منبع
slave computer
U
کامپیوتر برده
sequential computer
U
کامپیوتر ترتیبی
serial computer
U
کامپیوترنوبتی
target computer
U
کامپیوتر هدف
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
transportable computer
U
پس و پیش کردن
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
a stand-alone computer
U
یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer.
U
این رایانه جادو شده.
computer table
U
میزکامپیوتر
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
two address computer
U
کامپیوتر دو ادرسه
serial computer
U
کامپیوتر سری
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer
U
کامپیوتر اداری
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer
U
کامپیوتر مقصود
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer
U
کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
one address computer
U
کامپیوتریک ادرسه
self adapting computer
U
کامپیوتر خود وفق
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
satellite computer
U
کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer
U
کامپیوتر بادوام
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
pocket computer
U
کامپیوتر جیبی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
microprogrammable computer
U
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
computer simulation
U
شبیه سازی
computer enclosure
U
محفظه کامپیوتر
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer crime
U
جرم کامپیوتری
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer code
U
کد کامپیوتر
computer code
U
رمز کامپیوتر
computer code
U
رمز کامپیوتری
computer classifications
U
طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits
U
مدارهای کامپیوتری
computer center
U
مرکز کامپیوتر
computer engineer
U
مهندس کامپیوتر
computer engineering
U
مهندسی کامپیوتر
computer instruction
U
دستورالعمل کامپیوتر
computer industry
U
صنعت کامپیوتر
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
computer generations
U
نسلهای کامپیوتر
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game
U
بازی کامپیوتری
computer flicks
U
فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family
U
خانواده کامپیوتر
computer camp
U
اردوی کامپیوتر
computer based
U
بر مبنای کامپیوتر
asynchronous computer
U
کامپیوتر ناهنگام
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
apple computer
U
کامپیوتر اپل
analogue computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوتر سنجشی
analog computer
U
کامپیوترقیاسی
analog computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer
U
کامپیوتر تحلیلی
home computer
U
کامپیوتر خانگی
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
host computer
U
کامپیوتر میزبان
host computer
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
asynchronous computer
U
کامپیوتر غیرهمزمان
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
computer artist
U
هنرمند کامپیوتر
computer art
U
هنر کامپیوتر
computer architecture
U
معماری کامپیوتر
computer architect
U
معمار کامپیوتر
computer animation
U
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer animation
U
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer assisted
U
بکمک کامپیوتر
computer aided
U
بکمک کامپیوتر
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
briefcase computer
U
کامپیوتر چمدانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com