English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
memory allocation U اختصاص حافظه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
allocation U تخحیص
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation U یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation U فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocation U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation U اختصاصی
allocation U مقرری
allocation U سهمیه سهمیه دادن
allocation U واگذار کردن
allocation U تخصیص
target allocation U واگذاری هدف
storage allocation U تخصیص حافظه
storage allocation U تخصیص انباره
allocation of resources U تخصیص منابع
target allocation U سهمیه بندی هدف
dynamic allocation U تخصیص پویا
cost allocation U بخش هزینه
cost allocation U سرشکن کردن هزینه
cost allocation U تخصیص هزینه
allocation function U تابع تخصیص
resource allocation U تخصیص منابع
static allocation U تخصیص ایستا
frequency allocation U تعیین فرکانس
resource allocation U اختصاص منبع
file allocation table U جدول تخصیص جای فایل
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
adaptive channel allocation U تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
static storage allocation U تخصیص انباره ایستا
adaptive channel allocation U توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
adaptive channel allocation U روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
immediate memory U حافظه فوری
to the memory of U به یادبود
memory U یاد
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U حافظه
memory U خاطره
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U یادگار یاد بود
real memory U حافظه واقعی
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory U حافظه فقط خواندنی
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
rotating memory U حافظه چرخشی
search memory U حافظه جستجو
remote memory U حافظه دور
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
racial memory U حافظه نژادی
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
memory port U درگاه حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory module U واحد حافظه
memory moard U برد حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory map U نگاشت حافظه
memory map U نقشه حافظه
memory protection U حفافت حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
passive memory U حافظه منفعل
optical memory U حافظه نوری
one level memory U حافظه یک سطحی
memory word U کلمه حافظه
memory trace U رد یاد
memory span U فراخنای یاد
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
memory register U ثبات حافظه
memory management U مدیریت حافظه
secondary memory U حافظه ثانویه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory cancel U پاککردنحافظه
memory button U دکمهحافظ
add in memory اضافه کردن به حافظه
within living memory U به یاد دارند
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
virtual memory U حافظه مجازی
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
laser memory U حافظه لیزری
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
base memory U حافظه پایه
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
eidetic memory U یاد روشن
expanded memory U حافظه گسترشی
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory U بیاد
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
extended memory U حافظه توسعه یافته
coordinate memory U حافظه مختصاتی
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory U مین فرفیت بالا
bubble memory U حافظه حبابی
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
associative memory U حافظه شرکت پذیر
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه انجمنی
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
control memory U حافظه کنترلی
control memory U حافظه کنترل
constructive memory U حافظه سازا
commit to memory U حفظ کردن
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U حافظه پنهانی
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
buffer memory U حافظه میانیگر
acoustic memory U حافظه صوتی
memory bank U بانک حافظه
memory drum U گردونه یاد
memory address U نشانی حافظه
mass memory U حافظه انبوه
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory guard U نگهبان حافظه
memory dependent U متکی به حافظه
memory address U ادرس حافظه
memory cache U حافظه پنهان
memory capacity U گنجایش حافظه
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
memory afterimage U رد تصویر یاد
memory chip U تراشه حافظه
memory cycle U چرخه حافظه
memory dependent U وابسته حافظه
memory dump U روگرفت حافظه
memory location U مکان حافظه
memory location U محل حافظه
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
memory cell U سلول حافظه
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory image U تصویر یاد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com