Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
medical monitor
U
دستگاه پایش
[پزشکی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
medical
U
بهداری
medical
U
پزشکی طبی
medical
U
بهداشتی
medical
U
دانشکده پزشکی سرپزشک
medical
U
معالجه
medical
U
پزشکی
take medical a
U
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
medical
U
طبی
medical man
U
جراح
medical officer
U
سر پزشک
medical college
U
دانشکده پزشکی
medical records
U
پروندههای بهداری
medical department
U
اداره بهداری
medical department
U
قسمت بهداری
medical evacuation
U
تخلیه بهداری
medical evacuation
U
تخلیه پزشکی
medical man
U
پزشک
medical badge
U
علامت بهداری
medical jurisprudence
U
پزشکی قانونی
medical badge
U
علامت رسته پزشکی
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
medical terminology
U
اصطلاحات پزشکی یا طبی
medical evacuation
U
تخلیه بیماران
medical college
U
دانشکده طبی
medical examiner
U
پزشک قانونی
medical fitness
U
امادگی پزشکی
medical jurisprudence
U
طب قانونی
medical examiner
U
طبیب قانونی
medical services
U
خدمات پزشکی
because of
[for]
medical reasons
U
بخاطر دلایل پزشکی
to take medical advice
U
با پزشک مشورت کردن
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
medical treatment
U
معالجه
medical service
U
قسمت بهداری
medical service
U
خدمات پزشکی
medical regulator
U
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
medical psychology
U
روانشناسی پزشکی
medical officer
U
پزشک
medical profession
U
پزشکی
medical profession
U
طبابت
medical programs
U
برنامههای پزشکی
medical records
U
پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
medical recovery
U
اخراجات پزشکی
monitor
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
U
پایش
[پزشکی ]
monitor
U
فرابین
monitor
U
یک برنامه کنترلی
monitor
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
U
تولید شده توسط کامپیوتر
monitor
U
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor
U
بازبین
monitor
U
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor
U
فرانگر
monitor
U
بازبینی کردن نظارت کردن
monitor
U
بازدید کار دستگاه
monitor
U
اگاه ساز
monitor
U
نظارت کردن
monitor
U
صفحه نمایش تصویر
monitor
U
مونیتور نمایشگر
monitor
U
انگیزنده گوشیار
monitor
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
U
دیده بانی کردن
monitor
U
اگاهی دهنده
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
U
صفحه نمایش
monitor
U
مبصر
emergency medical tag
U
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
He is an authority on medical science .
U
درعلم پزشکی صاحب نظر است
medical response dog
U
سگ دستیار
medical response dog
U
سگ سرویس
medical fitness for marriage
U
قابلیت صحی برای ازدواج
ankle monitor
U
لباس ردیاب
video monitor
U
مانیتور تصویری
video monitor
U
مونیتوربصری
ankle monitor
U
مانیتور مچ پا
monitor screen
U
صفحهنمایشگر
monitor speaker
U
نمایشگرگوینده
monitor wall
U
دیوارهصفحهنمایشگر
output monitor
U
صفحهنمایشگرخارجی
sound monitor
صفحه نمایشگر صدا
preview monitor
U
نمایشگرصحنههایتکراری
System Monitor
U
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
monitor system
U
سیستم مبصر
monitor routine
U
روال مبصر
monitor roof
U
بام فانوسی
monitor program
U
برنامه مبصر
missile monitor
U
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
hardware monitor
U
مبصر سخت افزاری
analog monitor
U
مونیتور انالوگ
analog monitor
U
مونیتورقیاسی
color monitor
U
صفحه نمایش رنگی
color monitor
U
مونیتوررنگی
digital monitor
U
مونیتور رقمی
frequency monitor
U
دستگاه کنترل فرکانس
monitor unit
U
واحد مبصر
monochrome monitor
U
مونیتور تک رنگ
rgb monitor
U
R
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
monochrome monitor
U
نمایشگر تک رنگ
multisync monitor
U
مونیتور همزمانی چندگانه
multisync monitor
U
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
emergency medical treatment room
U
اتاق عمل اورژانس
composite color monitor
U
مونیتور رنگی مرکب
vector/waveform monitor
U
صفحهنمایشدیجیتالی
technical producer monitor
U
صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
stereo phase monitor
U
نمایشگرمرحلهاستریو
multi scan monitor
U
مشابه 6632
operating system monitor
U
مبصر سیستم عامل
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
main preview monitor
U
صفحهدوبارهنمایشگراصلی
digital video effects monitor
U
صفحهنمایشدیجیتالی
red green blue monitor
U
مانیتور قرمز- سبز- ابی
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.
U
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com