Perdic | maximum load rating | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	maximum load rating U	قابلیت بارگیری نامی حداکثر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	maximum current rating U	جریان نامی حداکثر
	maximum load U	بار گذاری حداکثر
	maximum load U	بار حداکثر
	maximum permissible load U	بار مجاز حداکثر
	to have [or bear] a maximum [minimum] load of something U	حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
	rating U	ترتیب تقدم
	rating U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	rating U	دسته بندی کردن
	rating U	رژیم اسمی
	rating U	نرخ
	rating U	درجه رتبه
	rating U	دسته بندی
	rating U	سرزنش
	self rating U	تعیین میزان استعداد خود
	rating U	درجه بندی
	rating U	نحوه عملکرد مجاز
	rating U	ریتینگ
	rating U	توان نامی توان قدرت
	rating U	سنجش توان
	rating U	میزان عوارض
	rating U	تقویم
	rating U	نرخ بندی
	performance rating U	درجه بندی عملکرد
	proficiency rating U	طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
	rating plate U	صفحه مشخصات
	rating plate U	پلاک قدرت
	rating scale U	مقیاس درجه بندی
	rating schedule U	مقیاس درجه بندی
	cold rating U	خروجی ماکزیمم موتور جت بدون استفاده از سیستم پس سوز
	cetane rating U	اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
	peer rating U	درجه بندی همسالان
	continuous rating U	کار پیوسته اسمی
	nominal rating U	کار اسمی
	evaluation rating U	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
	engine rating U	توان موتور
	advancement in rating U	ارتقاء درجه
	rating curve U	منحنی بدههای اندازه گیری شده
	credit rating U	رتبه بندی اعتباری مشتریان
	credit rating U	میزان اعتبار
	merit rating U	درجه بندی شایستگی
	motor rating U	توان نامی موتور
	octan rating U	درجه اکتان
	service rating U	طبقه بندی پرسنلی
	rating plate U	پلاک مشخصات
	credit rating U	درجه بندی اعتبار
	wattage rating U	حد واتی
	wet rating U	توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
	vendor rating U	رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
	vendor rating U	طبقه بندی فروشندگان
	intermittent rating U	کار اسمی متناوب
	knock rating U	میزان بهسوزی
	service rating U	تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
	suppliers rating U	درجه بندی نمودن فروشنده ها
	voltage rating of a condenser U	ولتاژ اسمی خازن
	forced distribution rating U	درجه بندی با توزیع معین
	graphic rating scale U	مقیاس درجه بندی نگارهای
	short time rating U	کار کردن با وقفه
	maximum U	ماکزیمم
	maximum U	بیشین
	maximum U	بزرگترین وبالاترین رقم
	maximum U	منتهی درجه بزرگترین
	maximum U	بالاترین ماکسیمم
	maximum U	بیشینه
	maximum U	حداکثر
	maximum U	بالاترین مقدار ماکسیمم
	maximum U	بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
	maximum U	بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
	maximum value U	مقدار بهره برداری
	maximum value U	مقدار حداکثر
	maximum value U	جریان بیشینه
	maximum U	بیشترین
	maximum U	بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
	maximum U	بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
	maximum deviation U	انحراف حداکثر
	maximum moment U	حداکثر لنگر
	maximum capacity U	فرفیت حداکثر
	maximum available powere U	توان حداکثر
	maximum amplitude U	دامنه حداکثر
	global maximum U	حداکثر مطلق
	maximum demand U	تقاضای بیشینه
	maximum moment U	لنگر بیشینه
	maximum natality U	حداکثر زاد و ولد
	maximum natality U	بیشینه زادو ولد
	maximum of intensity U	حداکثر شدت
	maximum output U	خروجی حداکثر
	maximum performance U	عملکرد حداکثر
	maximum current U	جریان پیک
	maximum current U	جریان حداکثر
	maximum performance U	کارایی حداکثر
	maximum gain U	تقویت حداکثر
	maximum demand U	پیک بار
	maximum liklihood U	درست نمایی بیشینه
	maximum gradeability U	حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
	intensity maximum U	پیشینه نور ماکسیمم نور
	maximum efficiency U	حداکثر کارائی
	maximum duration U	زمان حداکثر
	maximum detector U	اشکارساز حداکثر
	maximum efficiency U	راندمان حداکثر
	maximum density U	حداکثر تراکم
	maximum efficiency U	راندمان بیشینه
	maximum energy U	انرژی بیشینه
	maximum energy U	انرژی حداکثر
	maximum flexibility U	خمش پذیری حداکثر
	maximum flood U	طغیان بیشینه
	maximum flood U	سیل بیشینه
	intensity maximum U	حداکثر شدت
	maximum demand U	بار پیک
	maximum frequency U	فرکانس حداکثر
	maximum demand U	بار حداکثر
	maximum deflection U	انحراف حداکثر
	maximum price U	بیشینه بها
	maximum profit U	حداکثر سود
	maximum wavelength U	طول موج حداکثر
	maximum range U	حداکثر برد جنگ افزار
	maximum range U	بردنهایی اسلحه
	maximum ratings U	مقدار حداکثر
	maximum ratings U	مقدار نامی حداکثر
	maximum slope U	بیشترین شیب
	maximum thermometer U	گرماسنج حداکثر
	maximum scale value U	مقدار درجه بندی حداکثر
	maximum speed U	حداکثر سرعت
	maximum ordinate U	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
	maximum temperature U	دمای ماکزیمم
	maximum work U	کار حداکثر
	to have a maximum limit [of something] U	[به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
	maximum stock U	حداکثر موجودی انبار
	maximum slope U	حداکثر شیب
	maximum take off weight U	حداکثر وزن برخاستن
	relative maximum U	حداکثر نسبی
	maximum temperature U	درجه حرارت حداکثر
	relative maximum U	ماکزیمم نسبی
	maximum price U	حداکثر بها
	maximum surface temperature U	درجه حرارت سطحی حداکثر
	maximum circuit breaker U	کلید جریان زیاد
	actual maximum flowline U	ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
	maximum undistorted output U	بیشینه صدای غیر مغشوش
	maximum likelihood method U	روش حداکثر درست نمایی
	maximum direction finding U	جهت یابی حداکثر
	maximum water level U	بیشینه تراز
	maximum and minimum thermometer U	گرماسنج حداقل و حداکثر
	maximum asymmetric three phase U	current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
	maximum control current U	جریان کنترل حداکثر
	maximum current relay U	رله جریان زیاد
	maximum security prison U	زندان فوق امنیتی
	design maximum weight U	حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
	maximum water level U	ترازطبیعی مخزن
	maximum demand indicator U	کنتور بار پیک
	maximum demand meter U	تقاضاسنج
	maximum demand meter U	حداکثر مقدار سنج
	maximum demand pointer U	عقربه مصرف حداکثر
	maximum water level U	تراز بیشینه طرح شده مخزن
	maximum allowable concentration U	حداکثر غلظت مجاز
	maximum sound pressure U	فشار صوت حداکثر
	maximum reverse r.m.s. voltage U	ولتاژ سد موثر حداکثر
	maximum liklihood method U	روش حداکثر احتمال
	maximum limited stress U	تنش حداکثر
	maximum power operation U	کار با توان حداکثر
	maximum prr ermissible U	مجاز حداکثر
	maximum modulating frequency U	فرکانس حداکثر مدولاسیون
	maximum probility detection U	تعیین احتمال حداکثر
	maximum recording attachment U	دستگاه ضبط کننده حداکثر
	maximum safe temperature U	درجه حرارت مجاز حداکثر
	maximum operating voltage U	ولتاژ کار حداکثر
	maximum light transmission U	انتقال نور حداکثر
	maximum landing weight U	حداکثر وزن فرود
	maximum flood discharge U	بده بیشینه طغیان
	maximum flood discharge U	بده حداکثرطغیان
	maximum permissible voltage U	ولتاژ مجاز حداکثر
	maximum r.m.s. on state current U	جریان رفت موثر حداکثر
	maximum scattering angle U	زاویه پراکندگی حداکثر
	maximum power demand U	مصرف حداکثر
	maximum power gain U	تقویت توان حداکثر
	maximum in power gain U	تقویت قدرت حداکثر
	maximum input frequency U	فرکانس ورودی حداکثر
	maximum output voltage U	ولتاژ خروجی حداکثر
	maximum powerpoint voltage U	ولتاژ در نقطه توان حداکثر
	maximum power point current U	جریان در نقطه توان حداکثر
	maximum gate trigger voltage U	ولتاژ احتراق حداکثر
	maximum permissible temperature rise U	حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
	maximum gate trigger current U	جریان احتراق حداکثر
	maximum forward r.m.s. on state current U	جریان رفت موثر حداکثر
	maximum current circuit breaker U	کلید قطع کننده جریان حداکثر
	maximum junction to case thermal impedan U	مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
	load and go U	بار کنش و اجراء
	get a load of <idiom> U	دیدن چیزی
	useful load U	فرفیت مفید
	load U	انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
	able to take a load <adj.> U	بار پذیر
	useful load U	بار مفید
	off load U	انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
	to load off U	خالی کردن
	to load off U	بار اندازی کردن
	over load U	اضافه بار
	load and go U	بارکنش و اجرا
	load U	شارژ کردن
	load U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	load U	تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
	load U	استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
	load U	قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
	load U	کاری که باید انجام شود