Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
master of ceremonies
U
رئیس تشریفات
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Chief of protocol. Master of ceremonies.
U
رئیس تشریفات
Other Matches
ceremonies
U
مراسم نظامی
ceremonies
U
ایین
ceremonies
U
مراسم
ceremonies
U
جشن
ceremonies
U
تشریفات
nuptial ceremonies
U
ایین عروسی
masters of ceremonies
U
رئیس تشریفات
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
On the occasion of the graduation ceremonies .
U
به منا سبت جشن فارغ التحصیلی
master
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
U
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master
U
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
old master
U
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
to be a master of
U
در اختیار خودداشتن
to be a master of
U
دارا بودن
the master
U
در
master
U
چیره دست شدن
master of
U
سرپرست گروه شکار روباه
the master
U
خداوند
master off
U
استاد شمشیربازی
master
U
ماهر شدن
master
U
ارباب صاحب
master's
U
فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
master
U
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master
U
چیره دست
master
U
اصلی
master
U
رام کردن
master
U
تسلط یافتن بر
master
U
استادشدن
master
U
خوب یادگرفتن
master
U
ماهرشدن
master
U
مدیر مرشد
master
U
پیر
master
U
کارفرما
master
U
دانشور
master
U
رئیس
master
U
صاحب
master
U
ارباب استاد
master
U
تسلط یافتن
master
U
ماهر شدن در چیزی
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master
U
مدل اصلی
master
U
جامع
master
U
قطعه کار اصلی
master
U
مخدوم
master
U
استاد شطرنج
master
U
کسب مهارت کردن
master
U
کاپیتان کشتی
master station
U
ایستگاه اصلی
master slice
U
شاه قاچ
master workman
U
سرکارگر
master station
U
پست اصلی مخابرات
master stroke
U
استادی
master stroke
U
هنر نمایی
master stroke
U
شاهکار
master tape
U
شاه نوار
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
master workman
U
سر کارگر
master workman
U
استاد کار
master slave
U
ارباب و برده
master service
U
انشعاب اصلی
master mode
U
وضعیت اصلی
master mode
U
حالت راهبر
master of the horse
U
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
master of the time
U
صاحب الزمان
master mind
U
فکر بزرگ
master physician
U
سر پزشک
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
master program
U
شاه برنامه
master race
U
نژاد برتر
master routine
U
شاه روال
master sergeant
U
استوار ارشد نیروی زمینی
master sergeant
U
سرگروهبان
master mind
U
عقل کل
master keys
U
قاعده کلی شاه کلید
master keys
U
کلید چندین قفل
master cord
U
ریسماناصلی
Master of Science
U
فوقلیسانسMSc-
master key
U
قاعده کلی شاه کلید
question-master
U
فردپرسشگردریکمسابقهیاامتحان
master key
U
کلید چندین قفل
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
They all acknowledge him master .
U
همه او را به استادی قبول دارند
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
master agreement
U
توافق اولیه
master agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
whore master
U
جنده باز
wagon master
U
رئیس قطار
wagon master
U
مسئول واگن
master's certificate
U
گواهینامه فرماندهی
mint master
U
رئیس ضرابخانه
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
pilot master
U
سر راهنما
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
ring master
U
رئیس سیرک
sailing master
U
افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
scout master
U
در پیشاهنگی :سر رسد
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
ship's master
U
افسرارشد کشتی
singing master
U
اموزگار سرایش
taxing master
U
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
truck master
U
مامور یا سرپرست چندکامیون
master station
U
شاه ایستگاه
master plan
U
نقشه کلیات
french master
U
اموزگار
french master
U
فرانسه
globe master
U
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
harbor master
U
رئیس بندر
harbor master
U
مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
harbor master
U
راهنمای بندر
harbour master
U
رئیس بندر
harbour master
U
متصدی بندر
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
he is a past master in
U
او در استاد یا کهنه کار است
head master
U
رئیس
head master
U
مدیر مدرسه
head master
U
مدیر اموزشگاه
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
iron master
U
اهن ساز
iron master
U
رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
drop master
U
سرپرست پرش
drop master
U
مدیر پرش
drill master
U
مشق دهنده
master plan
U
نقشه مجموعه
master plans
U
نقشه کلیات
master plans
U
نقشه مجموعه
past master
U
استاد پیشین
past master
U
استاد قدیمی
master switch
U
کلید اصلی
master switches
U
کلید اصلی
station master
U
رئیس ایستگاه
beach master
U
افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
beach master
U
رئیس بارانداز
candidate master
U
نامزد استادی شطرنج
cargo master
U
هواپیمای کارگوماستر
cargo master
U
نوعی هواپیمای باری
chess master
U
استاد شطرنج
master of the court
U
مدیر دفتر دادگاه
dock master
U
راهنمای حوض
language master
U
اموزگار زبان
language master
U
زبان اموز
master menu
U
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
master console
U
پیشخوان اصلی
master menu
U
برنامه غذایی اصلی یکان
master data
U
شاه داده
master data
U
شاه دادهها
master data
U
دادههای اصلی
master clock
U
شاه زمان سنج
master document
U
مدرک اصلی
master file
U
شاه پرونده
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
master rod
U
شاتون اصلی
master in lunacy
U
مامور رسیدگی به دیوانگی ها
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
master clock
U
زمان سنج اصلی
master carpenter
U
سردرودگر
master builder
U
معمارباشی
master builder
U
بنای مقاطعه کار
master carpenter
U
سرنجار
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
master builder
U
معمار
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
master control program
U
شاه برنامه کنترل
master file maintenance
U
تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
Jack of all trades and master of none..
<proverb>
U
همه کاره هیچ کاره است .
master boot record
U
رکورد راه اندازی اصلی
Jack of all trades , master of none .
U
همه کاره وهیچ کاره
He is a jack of all trades, but master of none.
<idiom>
U
او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
master slave manipulator
U
یک شانه
master gate valve
U
مدخلدریچهاصلی
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master slave manipulator
U
بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
master slave system
U
سیستم راهبر پیرو
master slave system
U
سیستم ارباب و برده
master file maintenance
U
فرایند بروز دراوردن
master control program
U
برنامه کنترل اصلی
senior master sergeant
U
سرگروهبان
master chief petty officer
U
ناو استواریکم
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
master chief petty officer
U
استوار یکم
previous master of a liberated slave
U
معتق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com