Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mass storage device
U
دستگاه تل انبارش
mass storage device
U
دستگاه انبوه ذخیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
storage device
U
دستگاه ذخیره سازی
storage device
U
دستگاه ذخیره
storage device
U
انباره
storage device
U
دستگاه انباره
storage device
U
دستگاه انبارش
mass storage
U
انبار انبوه
mass storage
U
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
mass storage
U
انبارش تودهای
mass storage
U
تل انباره
mass storage
U
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
mass storage
U
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
sequential storage device
U
دستگاه انباره ترتیبی
secondary storage device
U
دستگاه حافظه ثانوی
data storage device
U
دستگاه ذخیره داده
central mass storage
U
انباره انبوه مرکزی
removable mass storage
U
انباره انبوه قابل انتقال
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
device
U
وسیله
device
U
الت
device
U
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device
U
اسباب
device
U
ابزار
device
U
دستگاه اسباب وسیله
device
U
ضامن
device
U
تجهیزات
device
U
اپارات
device
U
عامل
device
U
خارضامن
device
U
فزاره
device
U
حیله
device
U
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device
U
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
U
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device
U
وسیله جانبی
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
U
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
device name
U
نام دستگاه
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
چاشنی
device
U
PRN برای پورت چاپگر
device
U
شعار دستگاه
device
U
اختراع
device
U
تمهید
device
U
شیوه
device
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device
U
ماشین یا وسیله کارا
device
U
دستگاه
v , device
U
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
mass
U
جرم
[فیزیک]
in the mass
U
بطور کلی
mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
in mass
U
به شکل توده
mass
U
جماعت
mass
U
تمرکز قوای جنگی
mass
U
مقدار حجم توده کردن قوا
mass
U
جرم
mass
U
جمعی
mass
U
توده
mass
U
مراسم عشاء ربانی
mass
U
انبوه توده
mass
U
کپه
mass
U
گروه
mass
U
جمع
in mass
U
بطور دسته جمعی
mass
U
جرم حجم
mass
U
قسمت عمده
mass
U
جمع اوری کردن
mass
U
توده مردم
mass
U
انبوه
in the mass
U
مجموعا
in mass
U
بطوریکجا
in the mass
U
یکجا
pull device
U
ماسوره کشش مین
device status
U
وضعیت دستگاه
military device
U
اسباب ارتشی
pressure device
U
عامل فشاری مین
pull device
U
عامل کششی
send only device
U
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
device cluster
U
گروه دستگاه
device code
U
کد دستگاه
device dependent
U
وابسته به دستگاه
device driver
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
pressure device
U
ماسوره فشاری
locking device
U
ابزار
timing device
U
ساعتی
combination device
U
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
So dont try to device yourself .
U
سعی نکن خودت را گول بزنی
To take someone in . to device ( fool ) someone .
U
کسی را گول زدن
clamping device
U
وسایل قید و بست
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
timing device
U
وسیله
physical device
U
ابزار مادی
semiconductor device
U
دستگاه نیمه هادی
communication device
U
دستگاه ارتباطی
warning device
U
وسیلههشدار
mapping device
U
دستگاه نگاشت
electroreceptive device
U
وسیله برقی
ignition device
U
وسیله احتراق
device driver
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
safety device
U
دستگاه ضامن
safety device
U
ضامن
input device
U
دستگاه ورودی
spooling device
U
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
firing device
U
ماسوره مین
firing device
U
عامل منفجرکننده
firing device
U
ماسوره
safety device
U
خارضامن
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
sighting device
U
وسیله نشانه روی
sequential device
U
دستگاه ترتیبی
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
synchronous device
U
دستگاه همزمان
device driver
U
محرک دستگاه
device driver
U
برنامه راه اندازی دستگاه
device flag
U
پرچم دستگاه
device handler
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device independence
U
مستقل از دستگاه
device independence
U
استقلال دستگاه
device number
U
شماره دستگاه
discrete device
U
دستگاه گسسته
logic device
U
دستگاه منطقی
display device
U
دستگاه نمایش
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
dressing device
U
دستگاه مستقیم کنی
gripping device
U
متعلقات گیره و بست
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
audio device
U
دستگاه سمعی
antiwatching device
U
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
analog device
U
دستگاه انالوگ
pointing device
U
دستگاه اشاره گر
pointing device
U
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
MCI device
U
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
analog device
U
دستگاه قیاسی
point device
U
کاملا راست
anticountermining device
U
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
antifriction device
U
وسیله ضد اصطکاک
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
synchronous device
U
دستگاه همگام
antisweep device
U
ضامن ضد جمع اوری مین
antisweep device
U
ضامن ضد مین روبی
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
antirecovery device
U
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antifriction device
U
مکانیسم ضد اصطکاک
bending device
U
کج گیر
microcoding device
U
دستگاه ریزبرنامه نویسی
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
peripheral device
U
دستگاه جنبی
passive device
U
دستگاه منفعل
nonohmic device
U
دستگاه غیر اهمی
overload device
U
فیوز گرمایی
overcurrent device
U
دستگاه حفافت
output device
U
دستگاه خروجی
fastening device
U
پوچگیره
lifting device
U
ابزار بالا بر
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
binary device
U
دستگاه دو حالته
point device
U
بی عیب
active device
U
دستگاه فعال
point device
U
بسیار درست
active device
U
دستگاه کنشی
bistable device
U
دستگاه دوپایا
mass production
U
تولید بمقدارزیاد
rest mass
U
جرم ساکن
lost mass
U
افت جرم
mass production
U
تولید ماشینی
mass production
U
تولید انبوه
levy in mass
U
masse en levee
mass psychology
U
روانشناسی توده ها
rest mass
U
جرم مسکون
mass unemployment
U
بیکاری انبوه
material mass
U
جرم مادی
initial mass
U
جرم اولیه
molar mass
U
جرم مولی
molecular mass
U
جرم مولکولی
neutron mass
U
جرم نوترون
mass spectrometer
U
طیف سنج جرمی
mass spectrograph
U
طیف نگار جرمی
rest mass
U
جرم سکون
mass reaction
U
واکنش کلی
mass spectrometry
U
طیف سنجی جرمی
isotopic mass
U
جرم ایزوتوپی
rolling mass
U
توده غلطان
mass reflex
U
بازتاب کلی
mass society
U
جامعه انبوهیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com