English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marine forces U تفنگداران دریایی
marine forces U نیروی تفنگدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marine U تکاور دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine U تفنگدار دریایی
marine U وابسته به دریانوردی
marine U بحری
marine U دریایی
marine express U کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
marine climate U اقلیم اقیانوسی
marine climate U اب و هوای دریایی
marine ball U نوعی واترپولو دراستخر کم عمق 02 در04 متر
marine aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
commercial marine U کشتیرانی تجارتی
commercial marine U ناوگان دریایی
commercial marine U کشتی تجاری
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
marine insurance U بیمه حمل دریایی
mercantile marine U کشتیهای تجارتی
merchant marine U ناوگان بازرگانی
marine diesel U سوختکشتیها
marine code U رمز
marine code U کد
marine code U علامت
marine transgression U پیشروی دریا
marine sand U ماسه بادی
marine sand U ماسه دریایی
marine regatta U ریل ابی
marine regatta U ریل دریایی
marine railway U ریل ابی
marine railway U ریل دریایی
marine insurance U بیمه دریایی
marine insurance U بیمه بحری
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
forces U شروع به عمل یا کار
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces U مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces U قدرت
forces U بزور بازکردن
forces U قوا
forces U مجبور کردن
forces U عنف
forces U نیرو
forces U زور
forces U نفوذ
forces U وادار کردن
forces U بازور جلو رفتن تحمیل
forces U بیرون کردن
forces U عده
forces U شدت عمل
forces U بردار نیرو
forces U خشونت نشان دادن
forces U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces U مسلح کردن
forces U مجبورکردن بزورگرفتن
forces U بی عصمت کردن
forces U راندن
forces U جبر
forces U نیروی نظامی
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تحمیل کردن
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces U پاس بی هدف
forces U قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces U فشار دادن
forces U یکان قسمت نظامی
forces U مجبورکردن
forces U نافذ
police forces U نیروی پلیس
naval forces U نیروهای دریایی
police forces U نیروی انتظامی
nuclear forces U نیروهای هستهای
naval forces U نیروی دریایی
nato forces U نیروهای پیمان ناتو
market forces U نیروهای بازار
police forces U دادگاه پلیس
market forces U عوامل موثردر بازار
fundamental forces U نیروهای بنیادی [فیزیک]
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
fundamental forces U اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
opposing forces U نیروهای متخاصم
opposing forces U نیروهای درگیر نبرد
orange forces U علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
system of forces U دستگاه نیروها
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
triangle of forces U مثلث نیروها
armed forces U نیروهای مسلح
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
task forces U نیروی اجرای عملیات
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
screening forces U نیروهای پاسیور
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
triangle of forces U سه گوشه نیروها
parallelogram of forces U متوازی الاضلاع نیروها
people forces U نیروی پایداری
people forces U نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces U نیروهای سیاسی
polygon of forces U کثیرالاضلاع نیروها
polygon of forces U بس گوشه نیروها
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
resolution of forces U تجزیه نیروها
restraining forces U نیروهای مهار کننده
task forces U تاسک فورس
task forces U گروه کار
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces U نیروهای خودی
blue forces U نیروهای ابی
combat forces U نیروهای رزمی
combined forces U نیروهای مرکب
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces U نیروهای مولفه
composition of forces U ترکیب نیروها
auxiliary forces U نیروی کمکی
auxiliary forces U قوای کمکی
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
expeditionary forces U نیروی اعزامی
expeditionary forces U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expeditionary forces U قشون استعماری
air forces U نیروی هوایی
army forces U نیروهای زمینی
army forces U نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
assigned forces U نیروهای زیر امر
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
landing forces U قوای اب خاکی
lateral forces U نیروهای عرضی
ground forces U نیروهای زمینی
irregular forces U نیروهای نامنطم
landing forces U نیروهای پیاده شونده
irregular forces U نیروهای چریکی
land forces U قوای بری
land forces U نیروی زمینی
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
ground forces U نیروی زمینی
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
distribution of forces U تقسیم نیروها
distribution of forces U واگذاری نیروها
enemy forces U نیروهای دشمن
forces of production U نیروهای تولید
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
four forces of nature U چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces U نیروهای خودی
garrison forces U نیروهای پادگانی
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
amphibious striking forces U نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier U پیک نیروهای مسلح
armed forces courier U پیک ارتشی
armed forces police U دژبان نیروهای مسلح
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . U درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
van der waals forces U نیروهای وان در والس
dipole dipole forces U نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com