Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marginal demand price
U
قیمت تقاضای نهائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
demand price
U
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
price elasticity of demand
U
کشش قیمتی تقاضا
marginal
U
حاشیهای خطرناک
marginal
U
حاشیه
marginal
U
لبه
marginal
U
کناری
marginal
U
نهائی
marginal
U
مرزی
marginal
U
کم حاشیهای
marginal
U
وابسته به حاشیه
marginal
U
بحرانی
marginal
U
حداکثر نزدیک به انتها
marginal
U
حاشیهای
marginal frequency
U
بسامد کناری
marginal frequencies
U
فراوانیهای حاشیهای
marginal benefit
U
فایده نهائی
marginal productivity
U
بازدهی نهائی
marginal case
U
وضعیت نهائی
marginal disutility
U
عدم مطلوبیت نهائی
marginal disutility
U
بیفایدگی نهائی
marginal productivity
U
بهره وری نهائی
marginal group
U
گروه حاشیهای
marginal lender
U
وام دهنده نهائی
marginal note
U
حاشیه
marginal outlays
U
مخارج نهائی
marginal output
U
تولید نهائی
marginal shield
U
قشرحاشیهای
marginal producer
U
تولید کننده نهائی
marginal product
U
محصول نهائی
marginal man
U
انسان حاشیهای
marginal utility
U
فایده نهائی
marginal desirability
U
مطلوبیت نهائی
marginal desirability
U
رضامندی نهائی
marginal check
U
مقابله مرزی
marginal bund
U
خاکریزجناحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
marginal buyer
U
خریدار نهائی
marginal bund
U
خاکریز جانبی
marginal borrower
U
وام گیرنده نهائی
marginal analysis
U
تحلیل نهائی
marginal seller
U
فروشنده نهائی
marginal value product
U
ارزش تولید نهائی
marginal test
U
ازمون مرزی
marginal revenue
U
درامد نهائی
marginal check
U
برسی مرزی
marginal checking
U
بررسی مرزی
marginal utility
U
مطلوبیت نهائی
marginal data
U
اطلاعات حاشیهای نقشه
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
marginal costing
U
هزینه یابی نهائی
marginal consciousness
U
هشیاری مرزی
marginal income
U
درامد نهائی
marginal unemployment
U
بیکاری نهائی
marginal conditions
U
شرایط نهائی
marginal cost
U
هزینه نهائی
marginal propensity to invest
U
میل نهائی به سرمایه گذاری
marginal propensity to expend
U
تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to save
U
میل نهائی به پس انداز
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به مخارج
marginal user cost
U
هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
marginal propensity to consume
U
میل نهائی به مصرف
marginal propensity to import
U
میل نهائی به واردات
marginal propensity to expend
U
میل نهائی به مخارج
marginal efficiency of capital
U
کارائی نهائی سرمایه
marginal return of capital
U
بازده نهائی سرمایه
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
marginal return of investment
U
بازدهی نهائی سرمایه گذاری
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
marginal rate of substitution
U
نرخ نهائی جانشینی
marginal tax rate
U
میل نهائی به مالیات
marginal rate of transformation
U
نرخ نهائی تبدیل
marginal tax rate
U
نرخ نهائی مالیات
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به خرج
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
marginal propensity to absorb
U
تمایل نهائی به جذب
marginal cost function
U
تابع هزینه نهائی
marginal cost curve
U
منحنی هزینه نهائی
diminishing marginal product
U
نزولی بودن محصول نهائی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal productivity
U
بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
diminishing marginal rate of
U
transformation
diminishing marginal rate of
U
نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
increasing marginal return
U
بازده نهائی فزاینده
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
marginal efficiency of investment
U
کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal productivity theory of
U
نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
marginal productivity theory of
U
distribution
marginal productivity law
U
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
decreasing marginal cost
U
هزینه نهائی نزولی
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
decreasing marginal productivity
U
بهره وری نهائی نزولی
marginal product curve
U
منحنی محصول نهائی
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
marginal net product
U
محصول نهائی خالص
marginal disutility of labor
U
عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
marginal factor cost
U
هزینه نهائی عامل
marginal product function
U
تابع محصول نهائی
marginal utility curve
U
منحنی مطلوبیت نهائی
marginal utility function
U
تابع مطلوبیت نهائی
value of marginal product of labor
U
ارزش تولید نهائی کار
value of marginal product of capital
U
ارزش تولید نهائی سرمایه
average marginal relationship
U
رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
marginal utility school
U
قرار داد
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marginal utility of money
U
مطلوبیت نهائی پول
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
marginal capital output ratio
U
نسبت نهائی سرمایه بر تولید
law of diminishing marginal utility
U
قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
decreasing marginal efficiency of capita
U
کارائی نهائی نزولی سرمایه
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
low marginal propensity to cunsume
U
تمایل ارام به مصرف
marginal efficiency of investment schedu
U
نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
marginal rate of time preference
U
نرخ نهائی ترجیح زمانی
marginal propensity to pay taxes
U
میل نهائی به پرداخت مالیات
demand
U
نیاز
demand
U
درخواست
demand
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
U
تقاضا
demand
U
تقاضا برای انجام چیزی
demand
U
مطالبه تقاضا کردن
demand
U
مطالبه
demand
U
تقاضای خرید کالا
demand
U
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
U
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand
U
خواستارشدن
on demand
U
به در خواست به مجرد تقاضا
demand
U
طلب
to be in demand
U
خریدارداشتن مطلوب بودن
to be in demand
U
طالب داشتن
demand
U
تقاضا کردن تقاضا
demand
U
احتیاج
demand
U
مطالبه کردن
demand
U
نیاز
demand
U
خواست
demand
U
درخواست کردن
demand
U
تقاضا کردن
on demand
U
عندالمطالبه
demand
[of]
U
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
demand
U
نیاز احتیاج
demand
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
U
درخواست مطالبه
on demand
U
بنا به تقاضا
excess demand
U
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
financed demand
U
احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
inelastic demand
U
تقاضای غیر حساس
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
excess demand
U
فزونی تقاضا
excess demand
U
درخواست مازاد
final demand
U
تقاضای نهائی
law of demand
U
قانون تقاضا
inelastic demand
U
تقاضای بی کشش
joint demand
U
تقاضای مشترک
inelastic demand
U
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
factor demand
U
تقاضای عوامل
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
replacement demand
U
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
quantity of demand
U
مقدار تقاضا
planned demand
U
تقاضای برنامه ریزی شده
peak demand
U
بیشترین تقاضا
payable on demand
U
پرداخت عندالمطالبه
national demand
U
تقاضای ملی
measurement of demand
U
تخمین تقاضا
measurement of demand
U
اندازه گیری تقاضا
maximum demand
U
بار حداکثر
maximum demand
U
بار پیک
maximum demand
U
پیک بار
maximum demand
U
تقاضای بیشینه
peak demand
U
حداکثر تقاضا
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
information on demand
U
اطلاعات با تقاضا
to make a demand on somebody
U
مطالبه کردن از کسی
within three days of demand
U
در طی سه روز پس از تقاضا
To demand ones right. To get ones due.
U
حق کسی را خواستن ( گرفتن )
total demand
U
تقاضای کل
to meet a demand
U
تقاضایی را براوردن
demand meter
U
تقاضاسنج
market demand
U
تقاضای بازار
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demand deposit
U
سپرده دیداری
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand factor
U
ضریب تقاضا
demand factors
U
عوامل تقاضا
demand factors
U
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand surface
U
میزان تقاضا
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand for money
U
تقاضا برای پول
money demand
U
تقاضا برای پول
demand elasticity
U
کشش تقاضا
demand deposit
U
سپرده جاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
