Perdic | management system | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 216 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	management system U	سیستم مدیریت
	management system U	سیستم اداره

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	association for system management U	یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
	command management system U	سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
	data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	data management system U	سیستم مدیریت داده ها
	database management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	hierarchical data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
	information management system U	سیستم مدیریت اطلاعات
	management information system U	نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
	management information system U	سیستم مدیریت اطلاعات
	network data management system U	مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
	project management system U	سیستم مدیریت پروژه
	relational database management system U	نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
	relational database management system U	پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
	relational database management system U	پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
Other Matches

	management U	سرپرستی
	management U	اداره
	management U	هدایت یا سازماندهی
	management U	اجرا و نگهداری شبکه
	management U	حل و عقد
	management U	مدیران کارفرمایی
	management U	property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
	management U	حیله
	management U	ship leader
	management U	مدیریت وریاست حسن تدبیر
	management U	سازماندهی
	management U	مدیریت
	management U	برنامه ریزی
	management U	ترتیب
	management group U	ائتلاف تجاری
	ownership and management U	مالکیت و مدیریت
	personnel management U	مدیریت استخدام
	personnel management U	مدیریت پرسنلی
	personnel management U	اداره کردن پرسنلی
	management group U	ائتلاف چند شرکت
	production management U	مدیریت تولید
	memory management U	مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
	board of management U	کمیته مباشر [شرکت سهامی]
	wildlife management U	مدیریت حیات وحش
	watershed management U	انجیرداری
	watershed management U	کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
	supply management U	مدیریت عرضه
	demand management U	مدیریت تقاضا
	watershed management U	ابخیزداری
	scientific management U	مدیریت علمی
	resource management U	مدیریت منبع
	game management U	شکاربانی
	data management U	مدیریت داده ها
	record management U	مدیریت رکوردها
	record management U	مدیریت مدارک
	database management U	مدیریت پایگاه داده ها
	facilities management U	مدیریت امکانات
	materials management U	مدیریت مواد
	management science U	علم مدیریت
	management report U	گزارش مدیریت
	configuration management U	مدیریت پیکربندی
	management graphics U	مدیریت گرافیک
	management expenses U	مخارج اداری
	management expenses U	مخارج مدیریت
	management coding U	سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
	management accounting U	تهیه حساب جهت مدیران
	industrial management U	مدیریت صنعتی
	task management U	مدیریت کار
	job management U	مدیریت برنامه
	inventory management U	مدیریت موجودی
	task management U	مدیریت وفیفه
	career management U	مدیریت مشاغل
	materiel management U	مدیریت اقلام
	materiel management U	مدیریت اماد
	operational management U	مدیریت عملیاتی
	file management U	مدیریت پرونده ها
	file management U	مدیریت پرونده
	file management U	مدیریت فایل
	concurrency management U	مدیریت همزمانی
	financial management U	مدیریت مالی
	game management U	شکارداری
	memory management U	مدیریت حافظه
	career management U	مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
	management board U	کمیته مباشر [شرکت سهامی]
	monopoly management U	مدیریت انحصاری
	data base management U	مدیریت پایگاه داده ها
	data base management U	مدیریت پایگاه داده
	top level management U	مدیریت سطح بالا
	army management structure U	سازمان مدیریت نیروی زمینی
	data management programs U	برنامههای مدیریت داده ها
	middle level management U	مدیریت سطح متوسط
	paged memory management U	مدیریت حافظه صفحه بندی شده
	project management program U	برنامه مدیریت پروژه
	memory management program U	برنامه مدیریت حافظه
	home management software U	برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
	lower level management U	مدیریت سطح پایین
	relational database management U	مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
	information resource management U	مدیریت منبع اطلاعات
	spatial data management U	مدیریت داده فضایی
	database management program U	برنامه مدیریت پایگاه داده ها
	institute of materials management U	موسسه مدیریت مواد
	data processing management U	مدیریت پردازش داده
	file management program U	برنامه مدیریت فایل
	computer aided factory management U	مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
	action oriented management report U	گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
	data processing management association U	انجمن مدیریت پردازش داده
	simple network management protocol U	سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
	record oriented database management U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
	table oriented database management progr U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
	flat fuiile database management program U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
	linear system [system of linear equations] U	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	p system U	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
	c.g.s. system U	دستگاه سگث
	the system of U	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
	the system of U	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
	cw system U	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
	system U	سلسله
	system U	سامانه
	system U	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
	value system U	نظام ارزشها
	system U	منظومه
	system U	مجموعه سازمان
	system U	رشته دستگاه
	system U	اسلوب
	system U	اصول وجود
	system U	نظم ترتیب
	system U	طرز روش
	system U	سازگان
	system U	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
	an system U	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
	system U	نظام
	system U	طریقه
	system U	سیستم
	system U	نظم منظومه
	system U	قاعده رویه
	system U	همست
	system U	همستاد روش
	system U	جهاز
	system U	سلسله رشته
	system U	دستگاه
	system U	سازمان
	system U	ترتیب
	system U	طرز اسلوب
	system U	روش اصول
	system U	نظام سیستم
	system U	تشکیلات
	price system U	نظام قیمتی
	parallel system U	شبکه موازی
	redox system U	سیستم اکسایش- کاهش
	payroll system U	سیستم پرداخت حقوق
	system of numeration U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	numbering system U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	number system U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	rhombic system U	دستگاه راست گوشه
	respiratory system U	دستگاه تنفسی
	midi system U	واحدتکینومنفرد
	open system U	سازگان باز
	operating system/ U	سیستم عامل دو
	numerative system U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	electrical system U	سیستم برق
	organ system U	دستگاه
	orthorhomobic system U	دستگاه راست گوشه
	phonetic system U	سیستم صوتی
	physiocratic system U	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
	price system U	نسبت و رابطه قیمتها با هم
	recoil system U	دستگاه دافع توپ
	ptolemaic system U	هئیت بطلیموسی
	quantized system U	دستگاه کوانتایی
	quota system U	نظام سهمیه بندی
	recoil system U	سیستم دافع
	ragozin system U	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
	railroad system U	سیستم راه اهن
	railway system U	شبکه راه اهن
	railway system U	سیستم راه اهن
	rationing system U	نظام جیره بندی
	price system U	نظام قیمت
	recoil system U	سیستم عقب نشینی توپ
	planetary system U	سیستم خورشیدی
	planetary system U	شمسی
	planning system U	نظام برنامه ریزی
	point system U	شرط بندی براساس امتیاز
	polyphase system U	دستگاه چندفاز
	coordinate system U	دستگاه مختصات [ریاضی]
	power system U	شبکه نیرو
	power system U	سیستم قدرت سیستم انرژی
	quota system U	سیستم سهمیهای
	practical system U	دستگاه یکانهای عملی
	rationing system U	نظام سهمیه بندی
	intercommunication system U	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
	total system U	سیستم کامل
	measuring system U	سیستم سنجش
	merit system U	نظام شایستگی نگر
	microcomputer system U	سیستم ریزکامپیوتری
	miniature system U	خرده نظام
	mixed system U	نظام مختلط
	mksa system U	دستگاه مکثا
	mnemonic system U	نظام یادیار
	modern system U	نظام نوین
	modern system U	نظام جدید
	modular system U	سیستم پیمانهای
	modulation system U	سیستم مدولاسیون
	mature system U	سیستم کامل
	maroczy system U	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
	interphone system U	سیستم تلفنی
	irrigation system U	شبکه ابیاری
	isolated system U	سیستم منزوی
	limbic system U	دستگاه کناری
	london system U	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
	lymphatic system U	دستگاه لنفاوی
	magnet system U	سیستم اهنربایی
	magnetic system U	سیستم مغناطیسی
	makagonov system U	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
	intercommunication system U	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
	market system U	نظام بازار
	monetary system U	سیستم پولی
	monitor system U	سیستم مبصر
	monocyclic system U	دستگاه تکدور
	non quantized system U	دستگاه ناکوانتایی
	non quantized system U	دستگاه کلاسیک