English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
main roads U جاده اصلی
main roads U راه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roads U معبر
roads U خیابان
roads U بجاده
roads U راه
roads U گذرگاه
roads U طریق خیابان
roads U جاده
roads U راه اهن
roads U شارع
trunk roads U راه پر رفت و امد
trunk roads U راه پر امدو شد
parting of two roads U سه راه
rules of the roads U قوانین دریانوردی
rules of the roads U قوانین راه
ring roads U راه کمربندی
cross roads U همبر راست گوشه
cross roads U تقاطع با زاویه قایم چهارراه راست
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
To make roads . U جاده کشیدن
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
minisity of roads and highways U وزارت راه وشاهراه
traffic on public roads U رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
minisity of roads and highways U وزارت طرق وشوارع
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
To construct( build ) roads and buildings. U جاده وساختمان ساختن
in the main U بطور کلی
in the main U اساسا
in the main U بیشتر اصلا
with might and main U با تمام نیرو با همه توانایی
main U نیرومند
main U مهم
main U با اهمیت
main U دریا
main U کامل
main U مهم تمام
main <adj.> U اصلی
main U عمده
main U بزرگ تمام
main U MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main U کامل شاه لوله
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main U بسیار مهم
main U ی تر راهنمایی میکند
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main U خط اصلی
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main storage U انباره اصلی
main stem U خط اصلی
main stem U راه اصلی جویبار
main stem U قسمت اصلی کانال
main stage U عرشه اصلی
main signal U سیگنال اصلی
main spring U شاه فنر
main stage U طبقه اصلی
main storage U حافظه اصلی
main switch U کلید اصلی
main topmast U دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
main unit U واحد اصلی
main motor U موتور اصلی
main voltage U ولتاژ اصلی
main winding U سیم پیچی اصلی
main shaft U محور اصلی
main shaft U میل چرخ
main radio U اطاق اصلی بی سیم ناو
main program U برنامه اصلی
main port U port principal
main pole U قطب اصلی
main patent U ثبت اصلی
main port U refrencestation : syn
main port U ,
main pipe U لوله اصلی
main oscillator U اسیلاتور اصلی
main nozzle U شیپوره یا نازل اصلی
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
main sewer U لوله اصلی
main sequence U رشته اصلی
main sector U بخش اصلی
main score U نمره اصلی
main sail U بادبان اصلی
main routine U روال اصلی
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
main port U بندر اصلی
main wire U سیم اصلی
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
main tube U تیوپاصلی
main vent U منقذاصلی
main wheel U چرخاصلی
rising main U جنبشاصلی
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
What is the main obstacle ? U مانع اصلی چیست ؟
main drag <idiom> U مهمترین خیابان شهر
main diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
main color U رنگ اصلی
main color U رنگ زمینه
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main transformer U تغییردهندهاصلی
main stand U تکیهگاهاصلی
the main army U بخش عمده ارتش
main clause U رجوع شود به clause independent
main clauses U رجوع شود به clause independent
main carriage U حاملاصلی
main cleanout U تمیزکنندهاصلی
main duct U لولهاصلیآب
main engines U موتورهایاصلی
main entrance U ورودیاصلی
main fan U پروانهاصلی
main glider U غلتکاصلی
main inlet U دهانهاصلی
main leg U پایهاصلی
main mirror U آینهاصلی
main parachute U چتراصلی
main section U قسمتاصلی
main stalk U ساقهاصلی
main store U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main contractor U مقاطعه کار اصلی
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
main body U عمده قوا
main beam U شعاع اصلی
main beam U شاه تیر
main battery U باطری اصلی
main battery U توپ اصلی ناو
main axis U محور اصلی
main attack U حمله اصلی
main attack U تلاش اصلی نیروها
main building U ساختمان اصلی
main busbar U شمش اصلی
main cable U کابل اصلی
main contact U کنتاکت اصلی
main connection U اتصال اصلی
main column U ستون اصلی
main coil U بوبین اصلی
main coil U سیم پیچ اصلی
main circuit U مدار اصلی
main carburetor U کاربراتور اصلی
main canal U کانال اصلی
main camshaft U میل بادامک اصلی
main attack U تک اصلی
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
main lines U خط اصلی
main lines U کانال اصلی
main lines U نهر مادر
main lines U نهر اصلی
main line U خط اصلی
main line U کانال اصلی
main line U نهر مادر
main line U نهر اصلی
water main U شاه لوله اب
main road U جاده اصلی
main road U راه اصلی
main anode U اند اصلی
main amplifier U تقویت کننده اصلی
gas main U لوله اصلی گاز
gas main U شاه لوله گاز
fire main U لوله اب اتش نشانی
coup de main U حمله ناگهانی با تمام قوا
collecting main U شبکه دریافت
collecting main U شبکه جمع کننده
blast main U لوله دم
water main U لوله هادی اب
main exciter U محرک اصلی
main fuse U فیوز اصلی
main discharge U تخلیه اصلی
main distribution U مقسم اصلی
main frame U کامپیوتر بزرگ
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
main door U در اصلی
main electrode U الکترود اصلی
main fire U سیستم اصلی اتش
main drain U زهکش اصلی
main drain U پمپ اصلی خن ناو
main field U میدان اصلی
main feed U تغذیه اصلی
main effort U تلاش اصلی
main effort U تلاش اصلی نیروها
main exchange U مرکز اصلی
main office U مرکز اصلی
main deck U پل اصلی
main gap U شکاف اصلی
main contractor U پیمانکاردست اول
main mast U دکل اصلی
main deck U عرشه اصلی ناو
main members U قطعات اصلی
main current U اتصال سری
main memory U حافظه اصلی
main current U جریان اصلی
main menu U فهرست انتخاب اصلی
main menu U منوی اصلی
main direction U جهت اصلی
main gap U فاصله تخلیه اصلی
main guard U پست نگهبانی اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
hot blast main U هدایت هوای دم داغ
main line of resistance U خط اصلی مقاومت
main line of resistance U خط مقاومت اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com