English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
main battery U توپ اصلی ناو
main battery U باطری اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
battery U اتشبار
battery U ایراد ضرب و جرح
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery U توپزن و توپگیر
battery U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
battery U باطری برجک توپ
battery U حمله با توپخانه ضرب و جرح
battery U باطری
battery U باتری
battery U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery U که پس از قط ع کامپیوتر داده ها را برگرداند
h.b. battery U باتری ا
h.t. battery U باتری ب
b battery U باتری ب
c battery U باطری شبکه
battery U اتشبار صدای طبل
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
battery still U دیگ تقطیر باتری
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
in the main U بیشتر اصلا
with might and main U با تمام نیرو با همه توانایی
in the main U اساسا
in the main U بطور کلی
main U نیرومند
main U مهم
main <adj.> U اصلی
main U با اهمیت
main U دریا
main U کامل
main U مهم تمام
main U عمده
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main U MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main U بسیار مهم
main U خط اصلی
main U ی تر راهنمایی میکند
main U بزرگ تمام
main U کامل شاه لوله
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
dry battery U باتری خشک
voltaic battery U باتری ولتایی
traction battery U باطری وسیله نقلیه
torch battery باطری قلمی
thermal battery U باطری حرارتی
assault and battery U ضرب و شتم
assault and battery U ضرب و جرح
element of battery U الکترد پیل
test battery U مجموعه ازمون
floating battery U باتری ذخیره
flashlight battery U باطری چراغ قوه
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
firing battery U اتشبار تیر
battery output U توان برونداد باطری
filament battery U باتری ا
field battery U اتشبارصحرائی
exchange battery U باطری
assault and battery U حملهی بدنی
battery cover U پوششباطری
counter battery U عملیات ضد اتشبار
battery paint U رنگ باتری
battery polarization U قطبش باتری
battery receiver U رادیو باتری
battery resistance U مقدار مقاومت باتری
battery steamer U کوره باتری بخاری
battery switch U کلید باطری
battery terminal U قطب باتری
battery terminal U ترمینال باطری
battery turntable U میز باتری
battery vise U گیره باتری
battery voltage U ولتاژ باتری
battery water U اب باتری
biasing battery U باطری بایاس
battery plate U صفحه باتری
magnetic battery U مغناطیس مرکب
battery solution U محلول باتری
counter battery U ضد اتشبار
battery oven U کوره باتری
mercury battery U باطری جیوهای
secondary battery U باتری بارشدنی
internal battery U مقاومت داخلی باطری
impurities in battery U ناخالصیهای باتری
ignition battery U باطری سیستم جرقه زنی
ignition battery U باتری استارت
separate battery U اتشبار مستقل
smee battery U پیل اسمی
hostile battery U اتشبار دشمن
lighting battery U باتری روشنایی
lighting battery U باطری نور
secondary battery U پیل باتری
microphone battery U باطری میکروفن
oven battery U باطری کوره
over sulphation of battery U سولفاتی شدن مخرب
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery U سرشار کردن باتری
plunge battery U باتری با الکترد شناور
primery battery U باطری اولیه
saluting battery U توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
solar battery U باطری افتابی
stand by battery U باتری یدکی
grid battery U باطری بایاس شبکه
gravity battery U باتری وزنی
gelatine battery U باتری خشک
gelatine battery U باتری ژلاتینی
storage battery U باتری بارشدنی
suspect battery U اتشبار مشکوک دشمن
galvanic battery U پیل
storage battery U اکولاموتور
storage battery U انباره
grid of a battery U شبکه باتری
standby battery U باتری اضطراری
heating battery U باطری فیلامان
heater battery U باتری گرم کننده
heater battery U باتری ا
headquarters battery U اتشبار قرارگاه
headquarters battery U اتشبار ارکان
starting battery U باتری استارت
storage battery U باتری انبارهای
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
battery capacity U فرفیت باتری
battery carbon U زغال باتری
battery carrier U شاسی باتری
battery case U جعبه باتری
battery cell U پیل باتری
battery center U مرکز اتشبار
battery charger U باتری پر کن
battery charger U شارژر باطری
battery clamp U ترمینالهای باطری
battery commander U فرمانده اتشبار
battery connector U رابط پیل باتری
battery control U وسیله کنترل توپ
battery control U کنترل برجکهای توپ
battery copper U مس باتری
battery cradle U کلاف باتری
battery current U برق باتری
battery defense U پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
battery bus U ترمینال
battery bus U جعبه تقسیم
battery box U جعبه باطری
to charge the battery U باتری را بار کردن
The battery is dead. باتری خالی شده است.
accumulator battery U اکومولاتور باطری
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
acummulator battery U باتری بارشدنی
rechargeable battery U باتری بارشدنی
The battery is dead. باتری تمام شده است.
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
alkaline battery U باتری قلیایی
automobile battery U باتری اتومبیل
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
battery acid U اسید باتری
battery acid U اسید باطری
battery ammeter U امپرسنج باتری
battery backup U باطری پشتیبان
battery box U جعبه باتری
battery depolarizer U واقطبنده
battery of wells U گروه چاهها
battery electrode U الکترود باتری
battery hold down U میانگیردار باتری
battery hydrometer U چگالی سنج باتری
battery insulator U عایق باتری
battery insulator U میانگیر باتری
battery isolator U لایی باتری
battery jar U فرف باتری
battery lamp U چراغ قوه
battery left U رگبار از راست یا از چپ
battery liquid U مایع باتری
battery liquid U الکترولیت باتری
battery mounting U پایه باتری
battery of generators U مولدهای ردیفی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
battery headquarters U ارکان اتشبار
battery syringe U سرنگ باتری
battery executive U افسر اجرائیات اتشبار
battery executive U افسرتیر اتشبار
solution of battery U الکترولیت باتری
battery electrolyte U الکترولیت باتری
battery filler U سرنگ باتری
discharger for battery U باتری خالی کن
battery discharger U باتری خالی کن
main stem U قسمت اصلی کانال
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main storage U حافظه اصلی
main storage U انباره اصلی
main sequence U رشته اصلی
main sewer U لوله اصلی
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
main shaft U میل چرخ
main guard U پست نگهبانی اصلی
main stem U خط اصلی
main stem U راه اصلی جویبار
main shaft U محور اصلی
main signal U سیگنال اصلی
main spring U شاه فنر
main stage U طبقه اصلی
main stage U عرشه اصلی
main switch U کلید اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com