Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
local traffic
U
رفت و امد محلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
local
U
محدود بیک محل
local
U
مکانی موضعی
local
U
محلی
local
U
لاخی
local
U
لاخ
local
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
U
egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local
U
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
U
داخلی اخبار محلی
local
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
U
موضوعی
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
مکانی شهری
local
U
موضعی
local
<adj.>
U
محلی
local
<adj.>
U
موضعی
local
<adj.>
U
بخشی
local
<adj.>
U
منطقه ای
local
<adj.>
U
مکانی
local
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local
<adj.>
U
ناحیه ای
local paraysis
U
فلج موضعی
local paper
U
روزنامه محلی
local oscillator
U
اوسیلاتور موضعی
local investigation
U
تحقیق محلی
local line
U
خط محلی
local mode
U
باب محلی
local loop
U
حلقه محلی
local national
U
سکنه محلی
local national
U
اهل محل
local network
U
شبکه محلی
local norm
U
هنجار محلی
local option
U
اختیار تعیین محل معینی
local option
U
اختیار تعیین چیزی درمحل
local intelligence
U
هوش محلی
local action
U
تخلیه موضعی باتری
local anasthesia
U
بیهوشی موضعی
local anasthesia
U
سر سازی
local custom
U
عرف محل
local authority
U
انجمن محلی
local authority
U
مرجع صلاحیتدار محلی
local center
U
مرکز محلی
local circuit
U
مدار محلی
local color
U
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local currency
U
پول محلی
local deformation
U
تغییر شکل موضعی
local echo
U
پژواک محلی
local currents
U
جریانهای فوکو
local custom
U
عرف بلد
local group
U
گروه محلی
local government
U
استانداری
local government
U
حاکم محلی
local government
U
حکومت محلی
local file
U
فایل محلی
local exchange
U
ردوبدل کننده محلی
local enquiry
U
بازجویی محلی
local currency
U
پول داخلی
local parole
U
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local warning
U
اعلام خطر محلی
local store
U
ذخیره محلی
local subscriber
U
مشترک تلفنی محلی
local subscriber
U
مشترک داخلی
local warning
U
سیستم اعلام خطر محلی
local terminal
U
ترمینال محلی
local theory
U
نظریه اختصاصی
local usage
U
عرف و عادت محل
local variable
U
متغیر محلی
local velocity
U
سرعت موضعی
local terminal
U
پایانه محلی
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local posts
U
پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local station
U
ایستگاهکانونی
local procurement
U
خرید محلی
local procurement
U
تدارک محلی فراورده محلی
local purchase
U
خرید محلی
local purchase
U
خرید از محل
local road
U
راه محلی
local security
U
تامین محلی
local storage
U
انباره محلی
local time
U
وقت محلی
local time
U
زمان محلی
local vertical
U
قائم محلی
local area network
U
شبکه کوتاه پوشش
local area network
U
شبکه محلی
local area network
U
شبکه ناحیه محلی
local building inspector
U
پلیس ساختمان
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network
U
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
U
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
asymmetric local deformation
U
تغییر شکل موضعی بی تقارن
local hour angle
U
زاویه ساعتی محلی
local group of galaxies
U
کهکشانهای گروه محلی
local apparent noon
U
فهر شرعی
local trade customs
U
عرف تجارتی محل
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
two-way traffic
U
محلعبوردوطرفه
one-way traffic
U
عبوریکطرفه
through traffic
U
ترافیک ترانزیتی
traffic
U
شد وامد
through traffic
U
شد امد ترانزیتی
through traffic
U
امد و رفت ترانزیتی
through traffic
U
عبور یکسره
traffic
U
مخابره
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
U
داده پیام دریافتی
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
U
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic
U
تجارت
traffic
U
تجمع مدافعان
traffic
U
تجارت غیرقانونی
traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه
traffic
U
امد و شد حمل و نقل
traffic
U
امد وشدکردن
traffic
U
داد وستدارتباط کسب
traffic
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
U
امد وشد رفت وامد
traffic
U
مبادله کالا
traffic
U
تردد کردن
traffic
U
گذشتن
traffic
U
نقل
traffic
U
انتقال دریانوردی
traffic
U
تجارت هدایت شده
traffic
U
عبور و مرور
traffic
U
امد و شد
traffic
U
ترافیک
traffic
U
کالا
traffic
U
رفت و امد
traffic
U
امد و رفت
traffic
U
حرکت سیر
traffic stream
U
جریان رفت و امد
traffic stud
U
سنگ راه
traffic warden
U
فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
traffic stream
U
جریان امد و شد
traffic signal
U
نشانه روشن
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic sign
U
علامت عبور و مرور
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
traffic stud
U
گلمیخ چهارگوش
traffic volume
U
حجم امد و شد
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
traffic designer
U
نقشه کش رفت و امد
traffic jam
U
ترافیکوراهبندانسنگین
air traffic
U
رفت و آمد هواپیمایی
traffic lanes
U
خطترافیک
merging traffic
U
ترافیکخیابانفرعیاتوبان
traffic circles
U
دایرهی یک طرفه
traffic circle
U
دایرهی یک طرفه
transit traffic
U
عبور ترانزیتی
traffic volume
U
بار شد و امد
traffic sign
U
لوحه نشانه گذاری
to regulate the traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
to be closed to
[all]
traffic
U
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
to open something to
[the]
traffic
U
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
turning traffic
U
ترافیک پیچ دار
traffic lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
street traffic
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
The traffic is heavy.
U
ترافیک سنگین است.
There is heavy traffic.
U
ترافیک سنگین است.
traffic congestion
U
راهبندان سنگین
stop-and-go traffic
U
ترافیک سپر به سپر
moving traffic
U
ترافیک در حال حرکت
dense traffic
U
ترافیک سنگین
heavy traffic
U
ترافیک سنگین
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
incoming traffic
U
جاده وسایل که می آیند
outgoing traffic
U
جاده به راستای بیرونی
traffic density
U
تراکم امد و شد
traffic sign
U
تابلو علایم
density of traffic
U
پر پشتی امد و شد
induced traffic
U
ترافیک القایی
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
traffic light
U
چراغ راهنمایی
motor traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
motor traffic
U
رفت و امداتومبیلها
public traffic
U
رفت و امد همگانی
railway traffic
U
امد و شد راه اهن
road traffic
U
رفت و امد خیابان
road traffic
U
ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic
U
امد وشد خیابان
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
telephone traffic
U
ترافیک تلفنی
inbound traffic
U
مسیر خارج از کشور
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
railway traffic
U
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
density of traffic
U
تراکم ترافیک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com