English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
go cart U روروک
go cart U چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
go-cart U تخت روان
go-cart U چرخ بچگانه
cart U چرخ باگاری بردن
cart U دوچرخه
cart U گاری
cart U ارابه
go cart U گوکارت
cart blanche U اختیار نامحدود
cart crossing U گذرگاه ارابه
dandy cart U چرخ فنری شیرفروشان
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
hand cart U ارابه دستی
shopping cart U گاری خرید
watering cart U اب پاش
tip cart U چرخ خاکروبه خالی کنی
reel cart U چرخ سیم کشی با قرقره چرخ سیم کشی
mail cart U گاری پست
hand cart U چرخ دستی
mail cart U ارابه پستی
push cart U چرخ دستی
put the cart before the horse <idiom> U انجام کارها بدون نظم
electric golf cart U ماشینگلف
The worst wheel of the cart creaks most. <proverb> U بدترین چرخ گارى ,از همه بیشتر غرغر مى کند .
lifting U جر ثقیل بالا بر
lifting U رفع کردن
lifting U برداشتن
lifting U بالابر
lifting U سرقت ترقی
lifting U مقدورات هوایی
lifting U فرفیت
lifting U حمل و نقل هوایی
lifting U سرقت کردن
lifting U بالارفتن
lifting U مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting U بالابری
lifting U یک وهله بلندکردن بار
lifting U حمل کردن
lifting U اسانسور
lifting U بالارو
lifting U دزدی
lifting U ترفیع اسانسور
lifting U پیشرفت
lifting U بار زدن
lifting U جرثقیل
lifting U برا
lifting U بلند کردن شریک رقص اززمین
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U از جاکندن
lifting U وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting U دزدیدن
lifting U بالا بردن
lifting U بالارو دامنه بالابری
lifting U بالا دادن
lifting U بالابردن
lifting U بلند کردن
without lifting a finger U بدون اینکه به چیزی دستی بزند [اصطلاح روزمره]
lifting hook U قلاببالابر
lifting lever U دیلم
lifting link U اتصالدنده
lifting device U ابزار بالا بر
without lifting a finger U بدون اینکه اصلا کاری بکند [اصطلاح روزمره]
lifting handle U دستهبلندکننده
lifting chain U زنجیربالابر
face lifting U جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
face lifting U تعمیر
lifting body U هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
lifting bridge U پل بالارو
lifting jack U جک بالابر
lifting magnet U اهنربای بارکش
lifting megnet U اهنربای بلندکننده بار اهنربای باربردار
lifting platform U صفحه بالابر
lifting power U نیروی بالابری
lifting power U نیروی خیزش
shop lifting U دزدی از مغازه ها
weight lifting U وزنه برداری
blade lifting mechanism U بلندکنندهتیغه
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com