English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
levelling head level U مقطعدهانهیتراز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
levelling head U سرترازیابی
levelling head locking knob U دکمهقفلسرترازیاب
levelling U تسطیح
levelling course U لایه تسطیح کننده
levelling U ارتفاع یابی
levelling U ترازیابی
levelling f U سطحپایه
levelling U هموارسازی
levelling U تعدیل
levelling monument U نشان ترازیابی
levelling monument U ریپرترازیابی
levelling monument U انگپایه ترازیابی
levelling rod U دستک
levelling rod U زمین پیمایی
levelling rod U دستک مساحی
levelling screw U پیچ تنظیم
levelling staff U میر
levelling straightedge U خط کش تراز
levelling instrument U وسیله ترازیابی
levelling staff U شاخص تراز
staff levelling U میر ترازیابی
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
precision levelling U ترازیابی دقیق
levelling foot سطح پایه
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
marked levelling staff U میر ترازگیری
levelling drag scrapers U اسکریپر تیغه دار
marked levelling staff U میر مدرج
head to head polymer U بسپار سر به سر
level U پایه
level U هدف در خط دید شماقرارگرفت
level U مسطح شدن
level U مستقیم
level U نشانه گرفتن
level U رده
level U تراز سطح افقی افقی کردن
level U مسطح کردن
level U موزون هدف گیری
level U یک دست
level U یک نواخت
level U هم پایه
level U هم تراز
level U ترازسازی
level U سطح برابر
level U هموار
level U ترازکردن
level U الت ترازگیری
level U میزان
level U سطح
level U تراز
level U تراز بنایی
level with each other U در یک تراز
level with each other U برابر
A level U مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level to U تراز کردن
level out U یکنواخت کردن
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level out U برابر کردن
level U همسطح کردن
level U تراز کردن تراز
level U همسطح
level U سطح ارتفاع
level U مسطح
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level best U بسیارعالی
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level U نمرهی قبولی در این امتحانات
on the level <idiom> U درستکار ،بی غل وغش
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
he did his level best U کوتاهی نکرد
level-headed U راستبین
two level subroutine U زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
level-headed U ترازخوی
upper level U سطحبالایی
level-headed U متعادل
data level U سطح داده
level of strength U میزان استعداد رزمی
level-headed U معقولانه
level of supply U سطح اماد
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
datum level U سطح اب دریا
level-headed U معقول
voltage level U سطح ولتاژ
voltage level U سطح فشارالکتریکی
wage level U سطح مزد
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
water level U تراز اب
datum level U سطح اب ازاد
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level U سطح اب
white level U تراز سفید
level of confidence U سطح اعتماد
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
cruising level U سقف پرواز ثابت
crest level U یال
top-level U بلند پایه
control level U سطح کنترل اماد
alidade level U دستگاهسمتنما
lower level U سطحپائینی
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
confidence level U درجه اطمینان
cruising level U افق پروازثابت
cross level U تراز کردن
top-level U کهبدان
cross level U حباب تراز افقی
split-level U چند سطحی
level of supply U سطح انبار
level of supply U سطح تدارکات
sea level U سطح دریا
still water level U سطحسکونآب
split-level U سه نیم اشکوبی
top-level U توسط افراد عالیرتبه
top-level U افراد عالیرتبه
cross level U ترازعرضی تراز چرخ
cross level U افقی کردن
level land U زمین مسطح
protection level U سطح حفافت
stock level U سطح انبار
stock level U سطح ذخیره انبار
storage level U تراز خزانه
fermi level U تراز فرمی
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
interference level U سطح پارازیت
intensity level U سطح روشنایی
insulation level U سطح ایزولاسیون
input level U سطح ورودی
first level address U آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
sound level U شدت صوت
level gage U اندازه گیر سطح
energy level U تراز انرژی
level of confidence U سطح اطمینان
sound level U شدت نسبی صوت
level of effort U میزان تلاش
level of effort U تلاش رزمی یکان
level of living U سطح زندگی
level control U کنترل سطح
level colour U رنگ یکدست یا یکنواخت
level buble U حباب تراز
dumpy level U تراز دوربین دار
energy level U تراز انژی
energy level U سطح انرژی
input level U سطح دریافتی
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
injection level U سطح تزریق
to rake level U با شن کش صاف کردن
doublet level U ترازوی دوتایی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
donor level U ترازدهنده
level of significance U سطح معنی دار بودن
builder level U تراز بنایی
level of strength U سطح استعداد رزمی
transition level U سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
trophic level U تراز خوراکی
two level logic U منطق دوسطحی
two level store U انباره دو سطحی
to draw level U بحریف رسیدن
to draw level U باحریف برابرشدن
tilting level U تراز حباب دار
initial level U سطح اولیه
surveyor's level U ترازنقشه برداری
flight level U سقف پرواز
flight level U سطح ارتفاع پرواز
flight level U سطح پرواز
floor level U کف
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level U مقاومت موجی
gas level U سطح بنزین
gear level U تبدیل کردن
gear level U دسته دنده
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
compensation level U تراز موازنه
low level U سقف پرواز کوتاه
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level U سطح متوسط دریا
mean sea level U میانگین سطح دریا
rotational level U تراز چرخشی
multi level U چند سطحی
n level logic U منطق N سطحی
nesting level U سطح تو در تویی
nesting level U سطح اشیانهای
nesting level U سطح لانهای
noise level U میزان خش
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
low level U سطحی
low level U نزدیک سطح زمین
spirit level U تراز حبابدار
spirit level U تراز حباب دار
spirit level U تراز
signal level U سطح علامت
maintenance level U سطح تثبیت
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
pezometeric level U سطح پیزومتری
noise level U سطح پارازیت
price level U سطح قیمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com