English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
level of confidence U سطح اطمینان
level of confidence U سطح اعتماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
confidence level U درجه اطمینان
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
Other Matches
self confidence U اعتمادبخود
self confidence U اعتماد بنفس غرور بیجا
confidence U اعتقاد
self confidence U از خود راضی گری
confidence U اطمینان
confidence U اعتماد رازگویی
confidence U صمیمیت
in confidence U بطور محرمانه
no-confidence U اتخاذتصمیمشخصییاحزبی
self-confidence U اعتماد به نفس
self-confidence U اعتماد به خود
confidence limits U حدود اطمینان
lack of confidence U عدم اعتماد به نفس
confidence limit U حد اطمینان
confidence limits U حدود اعتماد
confidence coefficicent U ضریب اطمینان
poise [self-confidence] U اعتماد به نفس
lack of self-confidence U عدم اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمی اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمبود اعتماد به نفس
lack of confidence U کمبود اعتماد به نفس
confidence belt U کمربند اطمینان
confidence coefficicent U ضریب اعتماد
confidence coefficient U ضریب اعتماد
confidence interval U فاصله اطمینان
confidence interval U فاصله اعتماد
abuse of confidence U خیانت در امانت
to put confidence in U اعتماد کردن به
place confidence in U اعتماد کردن به
place confidence on U اعتماد کردن به
limits of confidence U حدود اطمینان
votes of confidence U رای اعتماد
interval confidence U دامنه اطمینان
interval confidence U فاصله اطمینان
vote of confidence U رای اعتماد
confidence tricks U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
confidence man U کسی که از اطمینان دیگرسوء استفاده میکند
He seems to have a lot of confidence. U خیلی خاطر جمع ( مطمئن ) بنظر می رسد
vote of no confidence U راییکهبهمعنیعدم حمایتازگروهیافردیخاصاست
lack of confidence U کمی اعتماد به نفس
man of confidence U شخص مورد اعتماد
confidence trick U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level with each other U برابر
level with each other U در یک تراز
level out U یکنواخت کردن
level out U برابر کردن
level U تراز بنایی
O level U نمرهی قبولی در این امتحانات
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A level U مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
he did his level best U کوتاهی نکرد
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
level best U بسیارعالی
on the level <idiom> U درستکار ،بی غل وغش
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level U ترازسازی
level U ترازکردن
level U مسطح شدن
level U نشانه گرفتن
level U رده
level U پایه
level U تراز سطح افقی افقی کردن
level U موزون هدف گیری
level to U تراز کردن
level U الت ترازگیری
level U هم تراز
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
level U هم پایه
level U یک نواخت
level U سطح برابر
level U هموار
level U مستقیم
level U هدف در خط دید شماقرارگرفت
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U میزان
level U سطح
level U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level U تراز
level U مسطح
level U همسطح کردن
level U تراز کردن تراز
level U همسطح
level U سطح ارتفاع
level U یک دست
level U مسطح کردن
optimal level U سطح بهینه
signal level U سطح علامت
rotational level U تراز چرخشی
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level U سطح سفارش مجدد
price level U سطح قیمت
protection level U سطح حفافت
pezometeric level U سطح پیزومتری
power level U تراز توان
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level U سطح فعالیت
mean sea level U سطح متوسط دریا
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
speed level U سطح سرعت
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
speed level U مرحله سرعت
maintenance level U سطح تثبیت
low level U نزدیک سطح زمین
low level U سطحی
mean sea level U میانگین سطح دریا
multi level U چند سطحی
n level logic U منطق N سطحی
one level memory U حافظه یک سطحی
one level address U آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address U تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address U کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level U سطح روغن
noise level U سطح پارازیت
noise level U میزان خش
nesting level U سطح لانهای
nesting level U سطح اشیانهای
nesting level U سطح تو در تویی
low level U سقف پرواز کوتاه
top-level U کهبدان
top-level U افراد عالیرتبه
top-level U توسط افراد عالیرتبه
split-level U سه نیم اشکوبی
split-level U چند سطحی
level-headed U معقولانه
level-headed U متعادل
level-headed U ترازخوی
level-headed U راستبین
level-headed U معقول
white level U تراز سفید
top-level U بلند پایه
alidade level U دستگاهسمتنما
lower level U سطحپائینی
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level U تراز بنایی
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
upper level U سطحبالایی
still water level U سطحسکونآب
water level U سطح اب
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
storage level U تراز خزانه
stock level U سطح ذخیره انبار
stock level U سطح انبار
sound level U شدت صوت
sound level U شدت نسبی صوت
skill level U پایه مهارت فنی
skill level U پایه مهارت
significance level U سطح معناداری
surveyor's level U ترازنقشه برداری
tilting level U تراز حباب دار
to draw level U باحریف برابرشدن
water level U تراز اب
wage level U سطح مزد
voltage level U سطح فشارالکتریکی
voltage level U سطح ولتاژ
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine U زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store U انباره دو سطحی
two level logic U منطق دوسطحی
trophic level U تراز خوراکی
transition level U سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level U با شن کش صاف کردن
signal level U سطح سیگنال
low level U پایین
insulation level U سطح ایزولاسیون
energy level U سطح انرژی
energy level U تراز انژی
dumpy level U تراز دوربین دار
doublet level U ترازوی دوتایی
donor level U ترازدهنده
datum level U سطح اب ازاد
datum level U سطح اب دریا
data level U سطح داده
cross level U حباب تراز افقی
cross level U ترازعرضی تراز چرخ
acceptor level U تراز گیرنده
cross level U افقی کردن
cross level U تراز کردن
cruising level U افق پروازثابت
cruising level U سقف پرواز ثابت
energy level U تراز انرژی
fermi level U تراز فرمی
input level U سطح ورودی
input level U سطح دریافتی
injection level U سطح تزریق
initial level U سطح اولیه
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level U مقاومت موجی
low level U پست
gear level U دسته دنده
gear level U تبدیل کردن
gas level U سطح بنزین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com